سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

زهره بلوچ کوهستان کیست؟:

 

 

زهره بلوچ کوهستان کیست؟: دیکتاتوری در بحث آزاد!

دختر کوهستان خیلی زود به طرفدار دوآتشۀ حزب مردم تبدیل شد و این دختر بیسواد و مظلوم روستایی سخنرانی های ناصر بلیده ای و رحیم بندویی را از بر می خواند و ...

بحث آزاد در فیسبوکِ گروهی است که "زهره بلوچ کوهستان" یکی از میران آن است. زمانی که بنده به این گروه دعوت شدم گمانم بر این بود که لابد به یک تریبون مستقل و آزاد دعوت شده‌ام که افراد مختلف با سلایق و افکار مختلف در آن بدون محدودیت‌ها و ملاحظات شخصی حرف خود را بیان می‌کنند. اما در روزهای گذشته شما اعضای این گروه شاهد بودید که دموکراسی "حزب مردم BPP" تاب تحمل نیاورد و یک عضو این حزب که مدیر گروه بحث آزاد نیز هست بنده را از این گروه حذف نمود.

اما اینکه چرا استون از این گروه حذف شد سوالی است که "زهره بلوچ کوهستان" باید جواب بدهد؟!. چرا که این شخص بدون حتی یک دلیل منطقی تصمیم به حذف من از گروه گرفته است.

قبل از حذفم از این گروه بحث‌هایی پیش کشیده شد و من سوالاتی را از "زهره بلوچ کوهستان" و حزب او پرسیدم که متاسفانه هیچ جوابی به این سوالات داده نشد.

اما "زهره بلوچ کوهستان" کیست؟

مدتی پیش، به گمانم حدود یک سال قبل وبلاگی بنام "سرزمین من کجاست" ایجاد شد که نویسنده آن شخصی بود که خود را "زهره دختر کوهستان" معرفی کرد. بنده و دوستان وبلاگ نویس دیگر از این موضوع خوشحال شدیم که یک دختر بلوچ این جسارت و شهامت را نموده تا در کنار مردان به بیان دیدگاه‌های خود و حمایت از حق زنان بلوچ بپردازد. اما دختر کوهستان که می‌گفت در کوه‌های بی آب و علف زندگی می‌کرده! خیلی زود به طرفدار دو آتشۀ حزب مردم تبدیل شد و کار بجایی رسید که این دختر بی‌سواد و مظلوم روستایی، سخنرانی‌های ناصر بلیده‌ای و رحیم بندویی را از بر می‌خواند و آخر یک سیاستمدار پیر که از دور دستی بر آتش دارد از آب درآمد.

در وبلاگش هرگونه مطلبی وجود داشت غیر از مطالب مربوط به زنان بلوچ. تنها حمایت او از زن، دفاع از برهنه شدن شقایق فراهانی در یک فیلم خارجی بود که اتفاقا با آب و تاب زیادی از آن دفاع کرد. از طرفی اصولا دختران بلوچ آن هم کسی که می‌گفت 18 سال دارم و دانش آموز دبیرستانی هستم! نه تنها تا این حد آشنایی با سیاست ندارند و می‌توانم بگویم کمترین تمایلی هم به سیاست ندارند که حتی نمی‌داند چنین بنگاهی که نام حزب مردم بر آن نهاده‌اند در دنیا وجود دارد!!! این در خصوص دختران شهری و دنیا دیده است، دختران روستایی که جای خود دارند، آنها ممکن است از شهر خود هم خبرنداشته باشند چه رسد به وجود یک محفل سیاسی در اروپا!

با این موضع‌گیری‌ها طبیعی بود که هر انسان عاقل و سالمی متوجه این موضوع بشود که حتما یک جای کار می‌لنگد.

بالاخره با بحث و جدل‌هایی که در وبلاگ‌ها درگرفت، معلوم شد که این دختر کوهستان و دانش آموز دبیرستانی که کاملا تصادفی! علاقه زیادی به حزب مردم دارد و مقولات سیاسی از فدرالیسم گرفته تا خودمختاری و استقلال کشورها را در وبلاگش بررسی می‌کند! همان جناب "محمد کدخدایی" گرداننده سایت استمان و ساکن کشور دانمارک است که یک دستش در سایت استمان مشغول است و دست دیگرش در وبلاگ "سرزمین من کجاست"، یک مطلب در این سایت می‌گذارد و کپی‌اش را زحمت کشیده و در وبلاگ زهره بازنشر می‌دهد!

این بحث همان موقع در وبلاگ "پهره" جناب خسرو ملازهی نیز مطرح شد و پس از اینکه آقای کدخدایی با افشا شدن هویت واقعی خود و با رسوایی و شرمندگی مواجه شد، قهر کرد و اثاثیه خود را از وبلاگ "سرزمین من کجاست" جمع کرد و وبلاگش تا همین اواخر تعطیل بود تا اینکه مدتی پیش دوباره با همان نام جعلی سروکله‌اش در فیسبوک پیدا شد و طبیعتا چون تعداد خیلی کمی از هویت واقعی زهره اطلاع داشتند و تعداد زیادی از کاربران فیسبوک هم عضو تازه هستند یا بی‌خبر بوده‌اند، فریب این شیاد را خوردند و این مرد هزار چهره توانست ذهن بعضی را منحرف کند.

بنده نیز که از هویت این فریبکار عضو حزب مردم آگاه بودم و می‌دیدم که حزب بدنام بی‌مردم دست به چه کارهای مردم فریبانه‌ای می‌زند، مطلبی با عنوان "سرزمین من کجاست" نوشته و در فیسبوک مورد بحث گذاشتم. همینطور اشخاص دیگری هم که از این شیطنت حزب مردم مطلع بودند به این موضوع واکنش نشان داده و مطلبی با مضمون تغییر جنسیت این مرد برای سایت استون ارسال کردند. آقای زهره هم که احساس خطر می‌کرد، رسوایی سال گذشته ممکن است دوباره تکرار شود، خیلی شتاب زده بنده را از گروه "بحث آزاد" حذف نمود.

البته این حذف با مخالفت بعضی از اعضاء و سرزنش آقای زهره هم مواجه شد و سرکوفت هایی هم شنید. حتی آقای روبرت که با من مخالف بود هم بخاطر این بی‌انصافی "زهره بلوچ کوهستان" یا آقای کدخدایی را ملامت کرد. ظاهرا آقای کدخدایی تازه متوجه اشتباه خود شده و فهمیده است که دموکراسی "حزب مردم" نتوانسته و نمی‌تواند کاری را به پیش ببرد و اینگونه بدخلقی‌ها و رفتارهای دیکتاتوری در یک "بحث آزاد" کارایی ندارد و بالقوه می‌تواند اوضاع حزب مردم را وخیم‌تر بکند، همانطور که همین اکنون هم وضعیت خوبی ندارد.

ابراهیم حسین بر

17 دسامبر 2012

hosseinbor@live.cominfo@estoun.org

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد