سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

ریشه های بحران در حزب مردم بلوچستان

  

 

  ریشه های بحران در حزب مردم بلوچستان

 

حزب مردم بلوچستان اگر چه ایدئولوژی خود را برگرفته از خواست و اراده مردم بلوچ  ، معرفی
نموده اند، اما این گفته قابل قبول نیست، چرا که مثال‌های متعددی وجود دارد مبنی بر
خودکامه بودن این حزب  . از مشخصه های بارز آنها این است که هرگونه انتقاد نسبت به
عملکرد خود را بایکوت نموده و رسماً اساسنامه تشکیلاتی خود را بی‌خاصیت کرده
اند. 

در بعدی وسیعتر می‌توان گفت حزب مردم بلوچستان خارج نشین که بنابر سیاست‌های استعمار پیر شکل گرفته، و از آنجا که بیش از پیش خود را در ناکارآمدی و انزوا یافته اند، راهی بهتر از این ندیده اند که مردم بلوچ را متوجه پان بلوچیسم و عقده های نژادپرستانه بکنند و اندکی آنسوتر شعارهای پوچ و تئوری موهوم فدرالیزم را مطرح نمایند؛ و به همین دلیل است که هر از چندگاهی این مسئله به طور ناشیانه از نوشته های بی محتوای آنان زبانه می‌گشاید.

از آنجا که نیروی فکری و علمی فرهیختگان بلوچ در جهت رشد علمی و متعادل سازی جامعه بلوچستان نسبت به دیگر جوامع متمدن امروزی جهان به نوبه خود تاثیر گذار بوده اند، گویا جریانهای حزبی برون مرزی نیز بر این توهم باطل تکیه زده اند که خواهند توانست یک سلسله افکار و عقاید گنگ و مبهم را بر مردمان بلوچ و یا حداقل فعالان سیاسی و اجتماعی تحمیل نماید!

فساد در رهبری اپوزسیون

سوءاستفاده‌های مالی سخنگویان و حسابدار حزب مردم بلوچستان

کنترل، حسابرسی، بازخواست از مسئولین در قبال وظیفه‌ای که به آنها سپرده‌می‌شود هرچند از اول هم بسیار ضعیف و کمرنگ بود و اگر صورت می‌گرفت از انتقاداتی کم‌مایه و بی‌تأثیر که بیشتر به گلایه می‌مانست، فراتر نمی‌رفت، به تدریج آنچه که بود هم از بین رفت.

برای هر انسان مبارز و شریفی بی نهایت حیرت آور است، رهبر سازمانی که داعیه نجات بخشی از مردم بلوچ یا فراتر از آن را دارد به کلاه برداری از اعضا و هوادارانش می پردازد! اینها کسانی هستند که باید سمبل عدالت، شجاعت و انسانیت در جامعه باشند. رفتار و عمل کردشان باید منبع الهام، امید، سرزندگی و توان تداوم مبارزه با دیکتاتورهای مفسد در سخترین دوران تاریخ باشد. این درجه از فساد در رهبری یک سازمان و سکوت ننگین و کر کننده بقیه کادرهای رهبری و اعضاء این سازمان تنها به سیاست گریزی، پاسیویسم، یاس، ناباوری و تنفر توده های شریف از این گونه احزاب سیاسی منتهی می شود. چرا جنین رهبرانی در بین ما پیدا می شوند؟

بحران و معضلات تشکیلاتی حزب

معضلات و گیروگرفت‌‌های درون تشکیلاتی به درد مزمنی تبدیل شده که سالهاست حزب مردم بلوچستان را آزار می‌دهد و پاپیچ فعالیت‌ها و پیشروی‌های آن شده‌است. این درد در هر دوره به شکلی خود را نشان داده و در هر مقطع به نوعی گرفتاری و دردسر ایجاد کرده‌ ولی آنچه ثابت مانده، وجود و بقای مشکل و لاینحل ماندن آن تا به امروز است. عدم توجه به این معضلات و چاره‌ نیندیشیدن برای آن صدمات تشکیلاتی جدی به ما زده و فرصت‌های تاریخی بزرگی را از ما به هدر داده‌، تداوم آن نیز ما را در معرض تنش‌ها و بحران‌های تشکیلاتی احتمالی دیگر و از دست دادن فرصت‌های ذیقیمت و تاریخی در آینده‌، نگاه خواهدداشت. حل این معضلات برای تأمین و تضمین پیشروی‌های اجتماعی حزب مردم بلوچستان حیاتی و چه بسا توفیق‌های اجتماعی آتی حزب مردم بلوچستان در گرو حل این نارسایی‌های تشکیلاتی است. ولی برای پیداکردن درمان باید قبل از آن درد را تشخیص داد.

به اعتقاد من اساسی‌ترین دردی که در حال حاضر حزب مردم بلوچستان از آن رنج می‌برد و عامل اصلی گیروگرفتها، عدم موفقیتهای ما در سالهای گذشته و بحران‌ها و صدمات تشکیلاتی دو سه سال اخیر حزب مردم بلوچستان بوده‌، مشکل حزبیت است. حزبیت به چه معنا؟

حزب سیاسی را مجموعه انسانهایی تشکیل می‌دهد که عقاید و اهداف سیاسی مشترک دارند و برای رسیدن به این اهداف مشترک بر پایه‌ مجموعه‌ای قول و قرارها و ضبط‌وربط‌ها توافق می‌کنند با هم همکاری و تشریک مساعی داشته‌باشند. بنابراین حزب سیاسی بر دو پایه اصلی بنیاد نهاده‌ می‌شود: یکی اهداف مشترک اعضای آن که خود را در مرامنامه یا برنامه و اهداف سیاسی حزب متبلور می‌سازد و دیگری قول و قرارها و موازین همکاری آنها با همدیگر که در اساسنامه، موازین و ضبط‌وربط‌های کار حزبی بیان و اعلام می‌شود. به نظر من حزب ما هر دو پایه‌اش ترک‌های جدی برداشته‌ و آسیب فراوان دیده‌است.

امروزه همه به وضوح می‌بینیم رهبری تمایلی به قاطی‌شدن و مناسبات نزدیک با بدنه حزب ندارد و اگر به برچشم‌زدن عینک بدبینی تعبیر نشود در واقع خود را از انظار بدنه پنهان می‌دارد.

اینها و نمونه‌های متأسفانه نه‌چندان کم دیگر از این دست، همه و همه نشانه‌های شکاف برداشتن جدی پایه‌های حزبیت ماست. نه اهداف و آرمانها و سیاستها با آن پاکی و خلوص خود برجای مانده و نه ضبط‌‌وربط‌ها و موازین و قرارها و تعهدات و نه آن سطح بالای پرنسیپ و اخلاق و خط قرمزهای آن. با این شکاف‌های عمیق در پایه‌های حزبیت خود، همیشه‌ در معرض تشنج و تنشهای تشکیلاتی و عدم موفقیت‌های اجتماعی و ازدست‌دادن فرصت‌های تاریخی هستیم.

؛؛حیدر ب عضو جدا شده حزب مردم بلوچستان؛؛

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد