سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

اپوزیسیون شکست خورده بلوچ

اپوزیسیون شکست خورده بلوچ

دادکریم بلوچستانی


مدتهاست این پرسش منطقی در اذهان عمومی جامعه بلوچ مطرح است که چرا در پی گذشت سی دو سال از استقرار یک رژیم اسلامی در ایران ، هنوز اپوزیسیون بلوچ نتوانسته است کوچکترین گام مثبتی در تقابل با این رژیم بردارد ؟

جدا این پرسش و پاسخ به آن از زوایای مختلف جای طرح دارد،بلکه با شناخت نقاط ضعف امکان چاره اندیشی برای رفع این معضل فراهم شود. صد البته آنچه در این مقاله مطرح میشود بدون شرکت سایر صاحب نظران و اندیشمندان کامل نخواهد بود واین بحث دریچه ای خواهد بود که با شرکت سایرین کامل شود تا شاید تلنگری باشد بر اپوزیسیون که به خودآمده و با رفع نقاط ضعف وکاستی ها در پی درمان برآیند .

هرچند که به وضوح آشکار است که به دلیل بیگانگی روشنفکران بلوچ به ویژه اپوزیسیون با مقوله انتقاد وانتقاد پذیری نگارش این مقاله تیرهای بلا را از هرسو به سمتم روانه میکند، اما غیر از این چاره ای نیست. ذیلا اهم انتقادات وارده بر اپوزیسیون را به صورت زیر خلاصه کرده و به شرح آن میپردازیم:


یک؛ عدم درک واقع بینانه از شرایط جامعه بلوچستان

دو؛ بیگانگی با فرهنگ دموکراتیک :
الف) جزم اندیشی و مطلق نگری ؛ ب) خودمحوری و انحصارطلبی

اپوزیسیون باید بداند که جامعه بلوچستان یک جامعه متکثر از لحاظ سیاسی ، فرهنگی ، قومی و اجتماعی است و از دیدگاه جامعه شناسی سیاسی الگوی آن را میتوان دو_شکافی متقاطع ترسیم کرد. یعنی شکاف میان سنت و مدرنیسم و شکاف چپ راست ، که در نتیجه طیف وسیعی از گروهها و افکار سیاسی را پدید می آورد.

همانطور که در الگوی دو شکافی متقاطع جامعه دیده میشود ، حول این دو شکاف طیف های متنوعی از گروههای سیاسی پدید آمده و فعالند. این الگو در واقع میدان بازی سیاسی در بلوچستان است و هر گروهی از گروههای اپوزیسیون در وحله اول باید بدانند در چه میدانی گام بر میدارند . رهبران و فعالان هر گروه اپوزیسیون باید بدانند غیر از گروه ایشان و افکار و سلایق ایشان ، گروههای دیگر نیز با افکار دیگر و حتی کاملا متضاد در این عرصه حضور دارند.

دو) بیگانگی با فرهنگ دموکراتیک باز هم جای تاسف فراوان دارد که گروههای اپوزیسیون بلوچ خارج از کشور با وجود سی دو سال زندگی در محیط کشورههایی که فرهنگ دموکراسی در جوامع آنها نهادینه شده است ، گویی هیچ درسی حتی در حد الفبای دموکراسی را نیاموخته اند. ادبیات ، اعلام مواضع و عملکرد اپوزیسیون بسیار نگران کننده و بیانگر این حقیقت است .جهت دقت بیشتر این ادعا در دو حوزه ذیل مورد بررسی قرار میگیرد:
الف) جزم اندیشی و مطلق نگری؛ و ب) خودمحوری و انحصارطلبی

تمام این گروهها خود را کاملا پاک و مبری از خطا دانسته و کل حقیقت را نزد خود پنداشته و سایر گروههای مختلف را ناحق و در اشتباه فرض می کنند.

اینجاست که فریاد هواداران گروه های مورد اشاره را بلند میکند که چنین نیست و هیچ گروهی در دنیا مانند گروه ما معتقد به انسانیت نیست. ادعای نگارنده این است که اگر چنین است دعوا برای چیست؟ این همه تفکر حذفی دیگر چیست؟
اگر انسانیت را اصل و فراتر از حصارهای تنگ وتاریک ایدئولوژیک دسته ای و گروهی خود قرار دهیم ، یقینا جبهه ای به مراتب وسیع تر از آنچه که امروز مشاهده میشود خواهیم داشت. در شرایط کنونی نه تنها جبهه ای وجود ندارد بلکه مجموعه پراکنده ای از گروه های مختلف که هر یک ساز خود را میزنند بیش از پرداختن به دشمن اصلی مشغول حمله و انکار یکدیگرند .
آیا اگر کسی به معنای واقعی کلمه انسان و معتقد به انسانیت بود اما گرایش سیاسی گروه ما را نداشت حق حضور در عرصه سیاسی و اداره جامعه را نباید داشته باشد؟

دو- ب) خودمحوری و انحصارطلبی
اپوزیسیون باید به جای تلاش برای تحمیل عقاید ایدئولوژیک خود ، انگ پراکنی و محکوم کردن دیگرمبارزان به انگ های گوناگون و یا نبش قبر مکرر و پیوسته تاریخ به عنوان توجیه عدم همکاری با این و آن گروه ، ذره ای از تعصبات خود عدول کرده ، حقوق متقابل و برابر برای همه گروه ها و تفکرات سیاسی موجود در فضای جامعه سیاسی بلوچستان قائل شده و جبهه متحد دموکراتیک را بر علیه رژیم تشکیل دهد.

ادامه دارد ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد