سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

تجزیه طلبی، استراتژی اصلی گروههای بلوچ ضد انقلاب

 

 

"تجزیه طلبی، استراتژی اصلی گروههای بلوچ ضد انقلاب"

ولی رازگو

گروههای بلوچ  ضد مردمی، اگر چه ایدئولوژی خود را برگرفته از خواست و اراده مردم بلوچ، معرفی نموده اند، اما این گفته قابل قبول نیست، چرا که مثال‌های متعددی وجود دارد مبنی بر خودکامه بودن این گروهها. از مشخصه های بارز آنها این است که هرگونه انتقاد نسبت به عملکرد خود را بایکوت نموده و رسماً اساسنامه تشکیلاتی خود را بی‌خاصیت کرده اند.

در بعدی وسیعتر می‌توان گفت اپوزیسیون بلوچ خارج نشین که بنابر سیاست‌های استعمار پیر شکل گرفته، و از آنجا که بیش از پیش خود را در ناکارآمدی و انزوا یافته اند، راهی بهتر از این ندیده اند که مردم بلوچ را متوجه پان بلوچیسم و عقده های نژادپرستانه بکنند و اندکی آنسوتر شعارهای پوچ و تئوری موهوم فدرالیزم را مطرح نمایند؛ و به همین دلیل است که هر از چندگاهی این مسئله به طور ناشیانه از نوشته های بی محتوای آنان زبانه می‌گشاید.

از آنجا که نیروی فکری و علمی فرهیختگان بلوچ در جهت رشد علمی و متعادل سازی جامعه  بلوچستان نسبت به دیگر جوامع متمدن امروزی جهان به نوبه خود تاثیر گذار بوده اند، گویا جریانهای حزبی برون مرزی نیز بر این توهم باطل تکیه زده اند که خواهند توانست یک سلسله افکار و عقاید گنگ و مبهم را بر مردمان کرد و یا حداقل فعالان سیاسی و اجتماعی تحمیل نماید!

آنچه گویای تاریخ است، مردم بلوچ در طول تاریخ خود، با اقوام و ملل گوناگون عالم به اقتضای عوامل تاریخی گاهی روابط دوستانه و گاهی روابط خصمانه داشته‌اند.

هر کجا پای تجاوز قومیت و ملیت دیگران به میان آمده، در کنار اقوام دیگر ایرانی مقاومت کرده و در ملیت دیگران نیز هضم نشده‌اند و در عین اینکه به هویت خود پایبند مانده‌اند، این علاقمندی و پایبندی وافر، تعصبی و کورکورانه نبوده و سبب «کور باطنی» ما نگشته تا ما را از حقیقت دور نگاه دارد و قوه‌ی تمییز را از ما بگیرد و در ما عناد و دشمنی نسبت به حقایق بیافریند.

همه می دانند که هیچگونه شباهتی میان جوامع استقلال یافته اروپایی و جمهوری‌های نوپای آسیای میانه با اقوام ساکن ایران یافت نمی‌شود. بعلاوه اینکه این کشورها تاکنون هیچگاه یک کشور مستقل و مبتنی بر حقوق ملی و خواست و رای مردم خود نبوده اند و همواره ابزاری در دست ایالات متحده و بازی‌های تقابل قدرت میان آمریکا و روسیه بوده اند.

خوب است چشمان خود را بر حقایق نبندیم و جهان را آنگونه که هست بنگریم و خزعبلات بی پایه و اساس را با نقش و نگاری فریبنده بر مردم تحمیل نکنیم، آن کشورهایی را که گروههای ضد انقلاب آن‌ها را مستقل و آزاد می‌دانند هیچگاه به استقلال سیاسی و اقتصادی دست نیافته اند، بلکه از بند شوروی و... رها شده و در باتلاق بزرگ‌تری بنام ناتو و آمریکا گرفتار گشته‌اند، در واقع معنای استقلال آن‌ها شکل واضحی از یک فرآیند انتقال حکومت از دست یک عده به دست عده ای دیگر بدون توسل به نظامی گری و خونریزی بوده است و دخالت مردمی هیچگاه در آن نقشی نداشته است.

آمریکا تنها قدرتی است که با دارا بودن امکانات وسیع مالی و نظامی، می‌تواند جای خالی ابرقدرت‌های پیشین را پر کند، به ویژه آنکه ایالات متحده به واسطه استراتژی نظامی و نفتی، انگیزه‌های قوی‌تری برای این امر دارا است.

بر خلاف ادعای سرکردگان گروههای تجزیه طلب از جمله حزب مردم بلوچستان و زرمبش در این کشورهای به اصطلاح مستقل هیچ ردپایی از اراده جمعی ملت و هیچ شباهتی با یک دولت مردم سالار دموکرات نمی‌توان یافت.

همچنانکه ایالات متحده در حال حاضر 700 تا 800 پایگاه زمینی، دریایی، هوایی و جاسوسی در خارج از آمریکا دارد که تعداد یک میلیون و ۱۴۰ هزار نظامی آمریکایی در این پایگاه‌ها مستقر هستند. سربازان آمریکایی در 156 کشور جهان حضور دارند و در 63 کشور، آمریکا علاوه بر سرباز، پایگاه های نظامی فعال نیز احداث نموده است. فقط 46 کشور جهان هستند که از نعمت چکمه پوشان آمریکایی بی نصیب مانده‌اند!

آیا همه این دلایل را به حساب افتخار و آزادی این کشورها و ملت‌ها بگذاریم یا بندگی و اسارت آن‌ها؟

تقسیم بندی جهان بر اساس فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌های قومی و نژادی، سیاستی است زاییده‌ی استراتژی بلند مدت استثمارجویان بی فرهنگ که می‌خواهند ملل مختلف را در برابر یکدیگر قرار دهند. این موج در قرون اخیر در اروپا و آسیای مرکزی بالا گرفت که شاید در آنجا طبیعی بود، زیرا مکتبی که بتواند آن ملت‌ها را در یک واحد انسانی و عالی گردهم آورد، وجود نداشت.

اما در ایران وضع بسیار متفاوت است، سرزمین ایران متشکل از اقوامی است که اندیشه واحد، آرمان یگانه و احساسات مشترک داشته و همبستگی نیرومندی میان آنان حکمفرماست. از همه مهم‌تر اینکه همه اقوام ایران (فارس، کرد، بلوچ، آذری، لر، ترکمن، عرب و...) دارای یک ایدئولوژی معناگرای مشترک با ریشه های عمیق اجتماعی و ذاتی فطری بنام دین و باورهای دینی هستند، که همواره توانسته اند فارغ از اصالت قومی و نیز با حفظ هویت خود، در چهارچوب باورهای مذهبی گردهم آمده و بر سرنوشت خانه‌ی خود شریک و سهیم باشند.

سرکردگان گروهها و احزابی که در مجامع بین المللی به اصطلاح برای احقاق حقوق اقوام بلوچ، کرد، عرب، ترکمن و آذری ایران فعالیت دارند و با همدیگر پالتاک و اتاق فکر برگزار می‌کنند.

ناصر بلیده ای, رحیم بندوئی و خانم رقاص منیره سلیمانی،که سردمدار گروههای تجزیه طلب و تروریست هستند، چرا نمی‌خواهند فراتر از دیوارهای سست و شکننده ای که ساخته‌اند، واقعیت‌های بزرگ‌تری همانند ملت ایران را بپذیرند؟

جامعه‌ی متکثر ایران از اقوام، مذاهب و نژادهای متفاوتی تشکیل شده است و در تاریخ پرافتخار خود به واسطه همین نیروی عظیم، رنگین و اقوام بزرگ خود، یک ایران مقتدر و واحد به وجود آورده است، که این واحد اکنون نیز به معنای حقیقی وجود دارد.

نظرات 2 + ارسال نظر
نوهان سه‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 00:33 http://nohan.persianblog.ir/

خسته نباشد به شما، بیش از حد رنگ و بوی سیاسی داشت اگر کمی هم به فرهنگ و هنر بپردازید جهت تنوع بد نیست. ممنون

من جمعه 10 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 17:01

هیچ آدم عاقلی حکومت خوب بیگانه را به حکومت بد داخلی ترجیح نمی دهد.(ماهاتما گاندی)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد