بر کسی پوشیده نیست که پس اصابت مشت محکم برآمده از الماس دروغین سردار مدحی بر صورت برخی اعضاء کنگره ملیتهای ایران فدرال و برخی جداییطلبان، عناصر برجسته و کلیدی کنگره که از در واقع از گذشته نیز ماهیت ایجاد کنگره را بیاساس میپنداشتند بر این باور خود مصمم شده و پس از آن نقش کمرنگتری در کنگره ایفا نمودند و کمتر نامی از آنان در ذیل بیانیهها و قطعنامههای کنگره دیده میشود. در این میان سطح مشارکت و حضور نمایندگان حزب دمکرات کردستان ایران به عنوان رهبریت کنگره در بیانیهها و قطعنامههای منتشر شده از جانب کنگره طی یکی دو سال اخیر شاهدی بر این مدعاست.
با این اوضاع و احوال، بیچاره کنگره که تحت فشار بیگانگان به هر نحوی میبایست به فعالیت خود ادامه دهد اما دریغ از انگیزه و مشارکت اعضاء و حاشا و کلا از درگیری و اختلافات داخلی.
حزب دمکرات کردستان که به نوعی به عنوان رهبر کنگره در ابتدا به صورت تمام و کمال پای جلسات و مباحث کنگره حضور داشت خود را کنار کشیده است و مسئولیتهای کلیدی به گروههای دیگر سپرده شده واکنون مدت زیادی است که خبری از هجری و امسال او در سطح کنگره به گوش نمیرسد.