برگزاری آخرین کنفرانس اتحاد برای دموکراسی به کنفرانس استکهلم معروف شد و همانطور که انتظار میرفت نه تنها قرابت و نزدیکیای میان نیروهای اپوزیسیون برون مرزی به وجود نیاورده بلکه شکاف میان آنها را بیشتر کرده و اختلافات شدید و متفاوتی را نیز دامن زده است. در آن زمان عبدالستار دوشوکی از جمله افراد بلوچ مقیم لندن که در سیاست و تحلیل های سیاسی نیز سبک و سیاق خود را دنبال می کند، در مورد آن نوشت: «در کنفرانس های قبلی قرار بر این بود که هر شرکت کننده یک دوست و یا همکار خود را برای نشست بعدی معرفی کند تا این مجموعه همانند شرکت های هرمی رشد پیدا کند. در کنفرانس پراگ بیش از صد نفر شرکت کردند، اگرچه تا به امروز توافق و اشتراک نظر حتی بر روی یک بیانیه پایانی کوتاه و کلی وجود نداشته است. اکنون اینگونه بنظر می رسد که استکهلم ٢ بجای تکثرگرایی و رشد تصاعدی، سیر نزولی داشته است. بعد از چهار کنفرانس و با توجه به اینکه ظاهرا هدف فقط گفتمان برای انتخابات آزاد است و خصوصا که هزینه سفر و هتل و مخارج شرکت کنندگان توسط برگزارکنندگان تضمین می شود، این سیر نزولی مشارکت غیر قابل توجیه و بهت آور است.» اگر موشکافانه به پاراگراف آقای دوشوکی نگاهی بیاندازیم نکات مختلفی از آن بر علیه برگزار کنندگان و اهداف پشت پرده آن روشن خواهد شد اما هدف از نوشتار حاضر پرداختن به آن نیست. بحث و جدل پیرامون کنفرانسی که فقط نام اتحاد برای دموکراسی را بر گردهی خود داشت؛ از زمان آغازش تا اکنون آنچنان بالاست که هر از چند گاهی زوایای مختلفی از اینگونه اتحادها، کنفرانسها، نشستها و ... را افشا می کند. پس از اظهار نظر دوشوکی که کنفرانس استکهلم را آغازی کج برای سرانجامی نافرجام نامید، و اخیرا نیز مصاحبه تلویزیون سربی با مردم با کیانوش توکلی و دوشوکی درباره این کنفرانس، در ستون کامنتهای جالب و خواندنی سایت ایران گلوبال در این روزها اظهار نظرهای مختلفی مطرح شده که پرده از لشکرکشی اپوزیسیون خارج نشین بر علیه یکدیگر برداشته است. در ادامه به بحثهای صورت گرفته به نقل از سایت ایران گلوبال می پدازیم: اصغر جیلو: «آقای کیانوش توکلی گرامی، این نوشته تکلیف شرکت کنندگان کنفرانس استهکلم از جمله شما را روشن کرده است. شما با دفاعی شرمگینانه از حضور تان در این کنفرانس، و به جای پافشاری بر ایده اتحاد حول دموکراسی که میگویید از سالها پیش آن را مطرح کرده اید و و در دفاع از آن هم، تاسیس اتحاد جمهوریخواهان را یک انحرافدر ایام دانستید، رفتاری مناسب در مقابل ناسزا گویان به این کنفرانس از خود نشان ندادید. ... مشکل در واقع اثبات اتهام است که آقای دوشکی مسئولیت عدم امکان انجام آن را بر گردنفقدان خبرنگاران تحقیقی اندالخته اند. .... اگر به ادعای ایشان بعضی روزنامه نگاران را میتوان با یک نوشابه خرید؟ پس چرا ایشان برای دسترسی فوری وروزانه به اخبار واطلاعات درونی کنفرانس از طریق خرید یکی از این روزنامه نگاران حاضر در آن جا، با توسل به اخبار واطلاعات دست چندم وتحریف شده و مخدوش به ارزیابی این کنفرانس نشستند؟» کیانوش توکلی: «اینجانب هیج همراهی و هم نظری با جناب دوشوکی در خصوص «اتحاد برای دمکراسی ایران» ندارم و همچنین با نوع نگاه ونحوه برخورد جناب دکتر با این «اتحاد» کاملا مخالفم ونحوه برخورد اینچینی سئوال بر انگیز هم شده است. ... من کجا با نظرات جناب دوشوکی موافقت ویا با ایشان همراهی کرده ام ... ایران گلوبال رسانه یکسویه ای نیست من با وجود اینکه جناب دوشوکی به شرکت کنندگان کنفرانس (از جمله خودم ) توهین کرد و همه ی انان را وابسته خطاب کرد .. نه تنها به مقاله ایشان اجازه پخش دادم بلکه آن را به بخش پر ببینده منتقل کردم ...این بحث تازه آغاز شده است» صادق: «جناب دوشوکی از وضیعت مهاجرین و پناهندگان ساکن سوئد بگذریم که ربطی به کنفرانس استهکلم نداشته است و شما برای لشکر کشی علیه مخالفین سیاسی خود از آن استفاده ابزاری کرده اید وگرنه وضع پناهجویان درهمه ی کشور های اروپایی اسفناک تر از کشور دمکراتیک سوئد است . چند عدد سئوال خیلی ساده از شما دارم : آیا تا کنون در کنفرانسی شرکرده اید که میزبان هزینه سفر و هتل شما را داده باشد؟ آیا با پرداخت هزینه اینگونه سفر ها مشکل ایدئولوزیک _ سیاسی دارید ؟ آیا شما تقاضای کتبی شرکت در یکی از این اجلاس های اتحاد برای دمکراسی را کرده بودید ؟ایا قصد شما از قطع دست مخالفین جمهوری اسلامی ازمنابع کمک مالی برای اپوزیسیون چیست ؟ براستی چرا هر شما علیه اپوزیسیون می نویسید ؛سر از کیهان شریعتمداری در می اورد؟» ناهید حسینی: «سئوال اول از آقای دوشوکی: اگر کیانوش توکلی سایتش را دربست در اختیار شما قرار ندهد آیا از فحش دادن به او خودداری خواهید کرد؟ سئوال دوم: شما چرا با هیچ سازمان و حزبی مدارا ندارید، ایا این همه وقتی که شما صرف می کنید و فقط به دیگران بد و بیراه می کویید لطمه ای به کار شغلی نمیزند؟ سئوال سوم: وقتی کشور سوئدبرای زندگی از نظر استاندارهای بین المللی جز 4 کشور برتر دنیاست شما چگونه به خود اجازه میدهید هر جوری دلتان خواست نسبت به این کشور قضاوت می کنید؟ سئوال چهارم؟ آیا منوجه هستید که روزی می آید کسی شما را به علت توهین های یدون فکت و دلیل به دادگاه می کشاند و آنگاه فکر میکنید باز هم قادر خواهید بود هر جوری دلتان خواست صحبت کنید؟ سئوال پنجم؟ آیا بیاد دارید به تلویزیون بی بی سی بد و بیراه می گفتید و معتقد بودید اگر به اینها فحش بدهید شما را به تلویزیون شان دعوت خواهند کرد؟ آقای دوشوکی، دوستانه خدمتتان عرض کنم که خراب کردن کار آسانی است، شما چرا در پی درست کردن بر نمی آیید؟ همه جا سر کشیده اید و ناراضی بیرون آمده اید، مگر شما هم یکی از همین افراد نیستید؟ آیا شما فکر می میکنید که تافته جدا بافته هستید. اگر دیگران سکوت می کنند به این علت نیست که نمیتوانند مثل شما غیر مسئولانه برخورد کنند بلکه به این علت است که نمی خواهند مثل شما برخورد کنند. در نتیجه به شما دوستانه توصیه میکنم که بسازید و خراب نکنید. با تشکر آقای توکلی گرامی، این روزها استقلال فکری و تصمیم گیری شما در امور زندگی خودتان برای من زیر سئوال رفته است. شما مختار هستید در کنفرانسی شرکت بکنید یا نکنید و یا گرداننده جلسه ای باشید یا نباشید و یا سطح انتظار خودتان را نسبت به وضعیت موجود آن جریان تنظیم کنید. مصاحبه شما با آقای سربی و همراهی با آقای دوشوکی به آن دلایلی نیستید که ابراز داشته اید. حداقل من که شما را مدت طولانی می شناسم نتوانستم در مقابل بالا و پایین زدن شما سکوت کنم.» مجید: «جناب دو شوکی عزیز، جنابعالی خواهان شرکت در کنفرانس بوده اید و حالا راه تخریب را در بیش کرفته اید، شما با شورای ملی ایران هم جنین کرده اید ، واقعا أهداف شما مشخص نیست ، نقد خوب است ولی جنابعالی بدنبال تخریب هستید.» دکتر دوشوکی: «هموطن گرامی و محترم جناب مجید با تشکر از انتقاد جنابعالی. اتفاقا آقای خادم بنده را به کنفرانس پراگ دعوت کردند، که طبیعتا می توانستم در کنفرانس استکهلم هم باشم. اما نپذیرفتم و نرفتم. انتقاد سازنده من از این حرکت قبل از کنفرانس مخفی اولی در مرکز اولاف پالمه شروع شد و همه پذیرفتند که انتقادات من وارد است. در ضمن اصول شورای ملی ایرانیان کاملا واضح و روشن هستند ـ بخصوص در مخالفت با حمله نظامی به ایران. من نیز آرزوی موفقیت آنها را دارم، اگرچه جزو آنها نیستم؛ و شما تا بحال نقدی از من در مورد شورای ملی ایرانیان ندیده اید، چه برسد به تخریب! همه ما باید در تنور نقد پخته شویم تا خام نمانیم.» کیانوش توکلی: «یک روز مانده به اجلاس «استهکلم 2» از من خواسته شد که بعنوان گرداننده پانل یک؛ روز نخست مسئولیت بگیریم که منهم پذیرفتم که بهتر بود که نمی پذیرفتم. لازم به ذکر است که در یک ماهه گذشته در فضای سیاسی اپوزیسیون در خارج از کشور؛ 4 همایش، گنگره و کنفرانس (گنگره فدائیان اکثریت، جمهوریخواهان، لائیک دمکراتها و گنگره ایران فدرال)برگزارشد. اتفاقا از سوی مسئولین این اجلاس ها بطور رسمی و شفاهی از من دعوت شد؛ منهم به این دوستان پاسخ دادم که توان پرداخت هزینه های شرکت در چنین جلساتی را ندارم ولی با این وجود گزارشات این اجلاس ها را در سایت پوشش مناسب داده شد بود. ... این اجلاس در نوع خود یک تا بو شکنی بی نظیر بود. متاسفانه رهبران احزاب شرکت کننده این راه «اتحاد برای دمکراسی» را نه تنها دنبال نکردند، بلکه پس از پایان اجلاس مسئولین محلی خود را سرزنش هم کردند که چرا مارا به چنین اجلاسی کشاندید!!! ..... تا چند سال پیش مجدا طرح ملی رفراندم و سپس گنگره جهانی رفرندام و نشست های زنجیره ای برلین، پاریس، لندن که اتفاقا دوست عزیز دکتر دوشوکی هم در این نشست ها شرکت داشت .... هر چند این تلاش ها به نتیجه چشم گیری نیانجامید....» دکتر دوشوکی: «از مسئولین این کنفرانس برای روشنگری و شفاف سازی دعوت کنند، تا روشن کنند منظور دقیقشان از "انتخابات آزاد" و شیوه عملی کردن آن چیست؟ شورای سیاستگزاری این اتحاد چه کسانی هستند و کی و کجا و چگونه انتخاب شدند؟ و سوالات دیگر... سوال من این بود که چرا در کنار دهها شبکه خبری (عمدتا از کشورهای دیگر) چند فعال مدنی و سیاسی از استکهلم (آنهم با خرج بلیط مترو خودشان) دعوت نشده بودند؟ من نمی دانم این سوال ساده کجاش بهانه بنی اسرائیلی است؟... . بر خلاف شورای ملی ایران و کمیته هماهنگی برای آن که نقد و انتقاد (حتی علنی و رسانه ای) از درون فراوان بود که عده ای حتی جدا شدند. یعنی فرهنگ یا حداقل فضای نقدپذیری بود، و اعضاء شهامت انتقاد را داشتند. ولی در این حرکت "اتحاد برای دمکراسی" نقدپذیری محلی از اعراب ندارد و منتقدین مغضوب و رانده خواهند شد (این را با دلیل و مدرک می گویم). در مقایسه با شورای ملی ایران، این مجموعه بسیار غیر دمکراتیک تر عمل می کند (من تجربه هر دو را دارم). واقعا برای برخی از پاسداران و چپ های دیروز متاسفم که اینگونه به دریوزگی و گدائی حمایت از افراطی ترین نیروهای ضد فلسطینی و راستگرا افتاده اند و تعجب آور نیست که بلافاصله بعد از کنفرانس به رادیو تلویزون های خارجی دعوت می شوند تا کالای "تحت الحمایه" خود را بنام آزادی به مردم ایران بفروشند. بیشتر از آن متاسفم برای آنانیکه که با افتخار صف می کشند تا پول هتل و بلیط هواپیمای مجانی خود را دریافت کنند واینگونه الت دست شوند. برخی از روزنامه نگاران مفلس ما را می توان با یک بلیط، هتل، غذا، و بطری نوشابه خرید.» بی نامی در باره حزب لیبرال مردم سوئد چنین نوشته است: «راجع به حزب مردم درگوگل مطالب زیادی هست ولی زیادبدردبخور نیست.این حزب درسال 1934 ازاتحاددوجریان لیبرالی درست شده،عضوبین الملل لیبرالیستی است.سیاست سختگیری درموردپناهندگان داردودوسه سال قبل امتحان زبان سوئدی راشرط برای مهاجرین پیشنهادکرده است، رهبرحزب درحکومت چهارحزبی دست راستی باسمت وزیرآموزش درقدرت است وسیاست ذخیره بودجه دولتی وکاستن ازبودجه وسرمایه گذاری درارگانها وسازمانهای رفاهی،ورزشی وتفریحی مخصوصا درمناطق خارجی نشین ،افزایش مدارس ملی برای اقشارمرفه وپولدار،پشتیبانی علنی ازسیاستهای تبعیض آمیزاسرائیل،خانه سازی درمناطق اشغالی،ترورفلسطینی هاازسوی محافل صهیونیستی ازجمله سیاستهای این حزب کوچک است که درمحافل چپ این حزب راحزب اسرائیلی مینامندکه طبق آمارهای جدیدحتی بحدنصاب 4درصدورودپارلمانراازدست داده است وممکن است که دوربعدبه پارلمان راه پیدانکند درخاتمه بایدبگویم که قوانین سوئد درموردپناهنده ها ومهاجرین خیلی مترقی ترازبقیه ممالک غربی است ولی متاسفانه مردم سوئد غریبه رادوست ندارندبخاطر اروپا ومسائل حقوق بشرودموکراسی سوئدی ها نمیتوانند سیاست وبرخوردایرانی ها باافغانی ها رابه پیش گیرندوالا اگردستشان برسد بدترازانهم رفتارمیکنند.برعکس آلمان که قوانین عقب مانده داردولی مردمانش درکل باخارجی ها مشکل ندارند مثلآ اگریک خانواده ترک درآلمان موردتجاوز فاشیستها قراربگیرد روزبعدحتمآ تظاهراتی علیه فاشیستها درآلمان براه میافتد ولی درسوئد هیچ خبری دراین نوع مسائل نمیشود.» اصغرجیلو: «آقای توکلی عزیز و دوست گرامی ... سوالات مشروع در مورد منابع مالی ؟اتحاد برای دموکراسی" حتمن باید طرح شوند، این حق دموکراتیک همه علاقمندان و مخالفان سیاسی این اتحاد در اپوزیسیون است که چنین سوالاتی را طرح کنند و انتظار پاسخی حداقل و روشن داشته باشند. اما ایا شما خودتان حاضرید لیست کسانی را که کم یا بیش کمکهایی را به سایت ایران گلوبال میکنند منتشر کنید؟ شما در مصاحبه خود با آقای سربی به این سوال پاسخ دادید و گفتید درست نیست که شما نام کمک این کم کنندگان را اعلام کنید؟ خوب عزیز من، اگر این روش برای شما درست است چرا برای دیگران نیست؟ همین تلویزیوننی که شما یا آن مصاحبه کردید هم مثال شما؟ گرداننده این تلویزیون ابتدا نام و مشخصات منابع مالی خود را منتشر کند و بعد هم از دیگران انتظار مشابه داشته باشد؟ رطب خورده نمیتواند منع رطب بکند؟ شما بر چه اساسی در این مصاحبه مطرح میکنید که نقطه ضعف اتحاد برای دموکراسی موضع منابع مالی آنست؟ اگر تاکنون توضیحات مسئولین آن در مصاحبه های ودر خود کنفرانس در این مورد ناروشن ونا کافی بوده شما روی این ناروشنیها انگشت بگذارید. اگر لیست افرادی که به شما ویا هر سایت وجریان وتشکل دیگری کمک میکنند نمیتواند منتشر شود پس چرا باید نام ومنابع مالی اتحاد برای دموکراسی اعلام شود؟ چرا کسانیکه دراین مورد سوال دارند یقه بقیه احزاب را نمیگیرند و ار آنها لیست منابع مالی را نمیخواهند؟ همین اتحاد جمهوریخواهان دوهمایش بزرگ در فاصله چند ماه برگزار کرده است و به کسی هم اصلن مربوط نیست که چرا چنین کرده، قرار نیست احزاب وتشکلها برای ایجاد خود ویا هم کنفرانسها وسمینارها ی خود از کسی جز اعضای خود اجازه بگیرند. ولی آیا شما و دیگران در مورد منابع تامین مالی و مخارج آن ها سوالی از مسئولین آن ها کردید؟ ما نباید ونمیتوانم بر اساس حدس و گمانها وشبهات در مورد منابع مالی احزاب و تشکلها به قضاوت بنشنییم. اگر شما و یا هر کس دیگری در این مورد شواهدی دارید که نشان دهنده عدم صدق گفتار گزدانندگان اتحاد برای دموکراسی در مورد توضیحات قبلی آنهاست وظیفه دارید آن را به ا طلاع بقیه برسانید؟ اگر هم چنین چیزی نیست فعلن حداقل باید ساکت ماند تا حقایق بیشتری در آینده روشن شود» منوچهر از آمستردام: «حالا چرا همه اینها افتادند به جون دوشوکی و گیر دادن به ایشون که چرا انتقاد کرده؟ آیا دمکراسی که این آقایون و خانمها می خواهند برای ملت ایران به ارمغان بیاورند همین است.» مجید: «اقای دوشوکی زیاد خوشحال نباشید ......شما فکر می کنید خیلی ادم مهمی هستید که چنان مقاله کوبنده ای علیه «اتحاد برای دمکراسی» نوشته اید که دهها نشریه ان را کپی کرده .... در روز دهها مقاله سیاسی و علمی نوشته می شود که کسی رغبت خواندن آن ندارد و دلیل نمی شود که ادعا بکنید خیلی چیز های مهمی نوشته اید. مقاله شما سراسر اتهام زنی شما دل چپ های ضد امپریالیستی، جمهوریخواهان سکولار و لائیک در مانده و انارشیست های حزب کمونیست کار گری را شاد کرده است جنابعالی ادعای هواداری از شاهزاده رضا پهلوی را دارید ولی وسط کار شورای ملی ایران را رهایش کرده اید، شما بنیاد تک نفره بلوچستان را ایجاد کرده اید که حتی یک بلوچ را هم در کنار خود ندارید. شما در ابتدا تشکیل شورای ملی ایران پر شور از آن همراهی کردید؛ ان را وسط رها کردید. اکنون هم علیه اتحاد برای دمکراسی نوشتید که ما یه خرسندی کیهان شریعتمداری شده اید. شما در کنفرانس نبودید ولی شب و روز در حالا تهیه مقاله و این ها شب را برخود حرام نموده اید ...» این بحث و همانند آن در همه جوانب عملکرد اپوزیسیون همچنان در حال انجام است ...