پس از اهانت و گستاخی سخنگوی حزب مردم بلوچستان نسبت به دین اسلام و مردم مسلمان بلوچ که به ادعای وی "دین اسلام هیچگونه جایگاهی در زندگی اجتماعی مردم بلوچ ندارد"، طبعاً انتظار میرفت این حزب رسما از مردم بلوچ عذرخواهی نماید، اما متاسفانه چنین نشد و همچنان این حزب در سیاست یک بام و دو هوای خود دست و پا میزند.
یک بُعد از سیاست متناقض و ریا آلود حزب مردم بلوچستان مربوط به موضع این حزب در قبال حکومت آیندهی ایران میباشد. این شخص در مجامع مختلف بارها و بارها به انتقاد از حکومت اسلامی و حمایت از برپایی حوکمتی سلطنت مدار در قالب ایران بزرگ پرداخته و از سوی دیگری اهداف تجزیهطلبانه و یا حداقل حکومت فدرالی را دنبال میکند که این دو دقیقاً در تضاد با یکدیگر قرار دارد.
گروههای تروریستی و مسئله تروریسم و سیاستهای حزب مردم بلوچستان در قبال آن نیز نماد دیگری از تناقض گویی و فرصتطلبی آنان میباشد. با وجود آنکه تروریسم در جامعه جهانی به بحران عمیقی تبدیل شده و اکثر کشورهای در حال توسعه را درگیر خود نموده و هزینههای مالی و سیاسی کلانی را برای کشورهای قربانی "تروریسم و افراطیگری" بخصوص در سطح خاورمیانه ایجاد نموده است، این ابهام همچنان عمیقتر و عمیقتر میشود که چرا "حزب مردم بلوچستان BPP" سطح همکاری و حمایت خود با گروهکهایی منجمله "جندالله" را که "محور شرارت و ترور" محسوب میشوند و در لیست سیاه و تروریسم بینالملل جای گرفتهاند را افزایش میدهد؟!
البته نگارنده این موضوع را تنها یک ادعای شخصی نمیداند، زیرا "ناصر خان بلیده ای" سرکرده حزب مردم بلوچستان در معرفی و چگونگی شکلگیری، اهداف و سیاستهای BPP به صراحت به آن اشاره نموده است.
این شخص معلوم الحال در مقالهای که در دوره راهبندانی و آدمکشیهای جندالله نوشته است، روابط و همکاری تنگاتنگ خود با این گروهک را مورد تاکید قرار داده و اساس شکلگیری "حزب مردم بلوچستان" را "رهبری سیاسی گروههای مسلح" دانسته و تصریح کرده است که این حزب در واقع ابعاد سیاسی گروهکهای مسلح و تروریست را در عرصه بینالمللی نمایندگی میکند.
ناصر خان بلیدهای میگوید؛ «مردم بلوچ از هنگام ضمیمه شدن توسط رژیم پهلوی، در مقابل سلطهی دولت مرکزی مقاومت کردهاند. این مقاومت که همواره شکل مسلحانه داشته فاقد یک رهبری سیاسی نیرومند بوده است. "BPP" اکنون قصد پرکردن این خلاء را دارد. هرچند امکان مخالفت سیاسی آشکار وجود دارد، جنبش مقاومت بلوچ به طور فزاینده به یک سازماندهی زیرزمینی روی آورده و برای نخستین بار از یک حزب سیاسی برخوردار است. "BPP" توفیق این را داشته که برای نخستین بار مبارزهی ملی بلوچها را هم در عرصهی ملی و هم در عرصهی بینالمللی نمایندگی کند. این حزب ارتباط نزدیکی با گروههای مقاومت در ایران ایجاد کرده و با ارائه راهکارهای سیاسی و اطلاعرسانی به آنها یکی از نقایص گذشته را جبران کرده است. در ماههای اخیر، نیروهای مقاومت بلوچ (جندالله) فعالیت خود را در چهار استان بلوچستان، کرمان، هرمزگان و خراسان که اکثریت بلوچنشین دارند افزایش دادهاند». (http://fas.balochpeople.org/articles/296/انتشارات)
این خانزاده در همین مقاله همچنین ضمن دفاع از خشونتهای مرگبار و ضدبشری جندالله، آنرا یک "نهضت مقاومت" نامیده که در زیر چتر حمایت سیاسی حزب مردم بلوچستان ادامه حیات میدهد و بنحوی وقیحانه که حقیقتا رویکرد ننگین حزب وی را متجسم مینماید سعی بر توجیه اقدامات غیرانسانی این گروه دارد.
بلیده ای نوشته است؛ "درگیریهای اخیر جنبش مقاومت بلوچ با نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی در حوادث اخیر بلوچستان به نارضایتی خلق بلوچ از رژیم ایران ژرفای بیشتری بخشیده است. این درگیریها همچنین پرسشهایی را دربارهی منشأ، ساختار و مطالبات این جنبش برانگیخته است. رژیم جمهوری اسلامی از خلال تبلیغات منفی بیوقفهی خود برای ایرانیان داخل کشور، نه تنها جنبش مقاومت بلوچ را متهم به همکاری با کشورها و رسانههای جمعی غرب میکند، بلکه بخشی از آنها را به عنوان افراطیونی به تصویر میکشد که به طالبان شباهت دارند".
ابراهیم حسینبر
info@estoun.org - hosseinbor@live.com