جوانان بلوچ پایبند به کشور خود هستند

!! رحمان بلوچ!!

طلوع عصر روشنفکری دینی در افق سرزمین بلوچستان و برای مردم مسلمان آن، طالعی سعد و فرخنده بود. آتشی که نسل روشنفکر بلوچ برای منور گرداندن افکار و باورهای خرافی و افراطی مردم زمانه ی خویش برافروخت، اگرچه با تهدیدها و موانع زیادی مواجه بوده است، اما تا به امروز اشعه آن ساطع تر و پرتو درخشانش امیدبخش تر می نمایاند

مردم بلوچ از همان آغازین روزهای مکتب اسلام، پیوند عمیق روح فطری خویش را با تعالیم اسلام و باورمندی خود را به دینی که به عدالت و مهرورزی و پاسداری از شرافت و کرامت انسان فرا می خواند، نه در گفتار که در عمل و بیش از توان خویش، به اثبات رساندند. ماجرای مهاجرت بخش وسیعی از مردم بلوچ به سرزمین های شام و عراق و شبه جزیره حجاز، به منظور دفاع از مرزهای اسلامی و کیان و عظمت اسلام، در تاریخ و کتب و گفتار و نوشته های بسیار نقل شده است که در اینجا مجال بازگو نمودن نیست. و همه می دانیم که همین جمعیت وسیع مهاجر، پس از سال ها که با آن ممالک بیگانه و مردمانش درآمیخته بودند، اما به اعتراض به اعمال ننگین حاکمان مستند و یزیدی و قتل فرزندان رسول خدا، آن سرزمین ها را ترک گفتند و به وطن خویش بلوچستان بازگشتند. آری، وجدان و فطرت بلوچ هرگز نتوانست بدعت و خیانت به دین پیشوای خویش را بپذیرد که نسل ها به دلدادگی سیمای نادیده اش و به وفای دین و عقیده و آرمان او، خطرات زمانه را به جان خرید و به سنت مبارکش از موطن خویش هجرت نمود.

اگرچه اسلام پیروانش را به استقامت و پایداری در برابر انحرافات فکری و مذهبی می خواند، اما پس از حاکمیت صدر اسلام، به همان گفتار پیغامبر که فرمود، اسلام صد پاره شد و هر که به کیش و آیینی روی آورد. اتحاد و اخوت اسلامی درهم شکست و فتنه ها و جنگها برپا شد. هرکه صاحب خدایی شد و در هر سرزمینی پیامبری مدعی ظهور کرد و پیروانی را ارشاد نمود.

در بلوچستان نیز از زمان تاکنون، مراودات و رفتارها و مرام جمعی چندان بر مبنای عدالت نبوده و همواره قشری از جامعه به میزان تاثیرپذیری از شرایط و زمان، بر قشر دیگر تسلط داشته است. اما با این وجود می توان ادعا نمود که در برخی دوران، ایده آل های اجتماعی که هم اکنون جامعه شناسان آنها ارزش برمی شمارند، در جامعه بلوچستان نیز حاکم بوده است، از جمله حضور اجتماعی و بها دادن به زنان و جوانان و استفاده از توانایی ها و قابلیت های آنان.

بلوچستان در هزاران سال گذشته هرچه بود اما فرزندانی را در دامان خود پرورش داد که افتخار و غرور را برای وطن خویش به ارمغان داشتند. آنها در جنگ های مسلمین، "سیاه سوار" و بلندآوازه و پر ابهت بودند، بر دشمنان شمشیر می گشودند و در میان هم فروتن و متواضع بودند. نسل جوان بلوچ در تاریخ، همواره نشانی از آزادگی و انسان سالاری بوده است.

و اما امروز، در جهان آشفته و افسار گسیخته، این نسل جوان و دانشمند، برخلاف تصور برخی تنگ نظران، نه تنها به سرمنزل غرب و تفکرات اومانیستی و نیست انگاری روی نیاورد، و از کمونیسم و صهیونیسم هم تاثیر نپذیرفت، بلکه حامل اندیشه و باورهای اسلام حقیقی است. میراث فرهنگی و شریعی اسلام که زیور تمدن و فرهنگ بلوچستان قرار گرفت، سالیان درازیست که آبشخور پرسش ها و سرگشتگی های فرهیختگان بلوچ مسلمان است و تعالیم هوشمندانه اش، آموزنده ی دانایی ها و توانایی هاست که در پرتو حقایق آن می توان در عسرت و پریشانی و تهاجم طوفان ها و تلاطم زمانه، خویشتن را آرامش بخشید.

من از نسلی می گویم که در برابر تیغ تهمت ها و افتراها، بی پروا و بی باک، و در مقابل سیل بی خردی ها و رفتارهای ناجوانمردانه، جوانمرد و بخشایشگر و با درایت است. من از نسلی می گویم که پاک سرشت، دانشمند و فیلسوف و بصیر و روشن ضمیر است، مرد دین و دنیا، ایمان و دانش، عقل و احساس، فلسفه و ادب، خداترس و انسان سالار، پرستشگر و جهادگر، آزاده و بشردوست، جویای دانش و آینده نگر است.

من آن نیستم که می پندارید، من بیزارم از آنکه مرا کافر و فاسق و کمونیست خطاب کنید، من هم کعبه را می پرستم و به خدای و بزرگی و بزرگواری اش ایمان دارم. من بلوچ مسلمانم و خدایی را می پرستم که مرا آزادی و آزادگی آموخت و او را سپاس می گویم که از خطر سقوط در پرتگاه ضلالت و گمراهی به لطف خویش رهاندم و افتخار شایستگی و بندگی ام بخشید.

من بلوچ مسلمانم و اسلام را دین عقیده و جهاد و آزادی و وطن پرستی و عدل و قسط می دانم و باور من این است که اسلام یک انقلاب دائم و جهاد همیشگی بر محور دین و انسانیت و برای آسایش و امنیت نوع بشر است.

من نسلی از فرزندان بلوچ هستم که با ایمان و یقین به شریعت و ایمان عقلانی که گواه باور عمیق من از حاکمیت مطلق خدای و پروردگار بزرگ و مهربان است، ذهن بالنده و پویای خویش را به دستیابی اسرار و رموز خلقت می سپارم و برای بازشناسی و بیان اوضاع جهان و قوانین آن و روابط و مناسبات معنوی و اجتماعی انسان و مردم خویش به ابداع دستگاه فکری انسان مدار می اندیشم که بتوان به آن ارزش و بینشی تازه و عام پسند بخشید.

جوان عزیز و بلوچ غیور که در احاطه دنیای باورهای ناشناخته و موهوم و تحجر و تعصبات کشنده پیرامون خود سرگردان هستی، من از زبان اقبال می گویمت که اگر به کردگار و عظمت انسان ایمان داری، از هیچکس و هیچ چیز باک نداشته باش. آتش خویش را در سینه ات بر افروز. روح ایمان و عشق بزرگ انسان پرور را در جان خود مشتعل ساز، تا با روح هستی و معنی جان و راز طبیعت و هدف نهایی وجود آشنا شوی.

من معتقدم نسل جوان بلوچ که این سرزمین و هویت را نسل های پیشین برگرفته، رسالت بزرگ و سنگینی دارد که می بایست تحرکی در جامعه خاموش و اما پر تنش بلوچستان ایجاد کند و آنها را از حالت بره وار و خواب خرگوشی برانگیزد، تا معیارهای انسان سالار تحقق یابد.

باور من اینست که نسل جوان بلوچ من می بایست با قدرت زبان و جادوی بیان که از سینه سوخته و طبع آزاده و شعله سوزان درون آشفته و طوفان سهمگین نهاد سرکش او سرچشمه می گیرد، آهسته و پیوسته، آشکار و پنهان به پیش رود، و در ژرفای دل و جان و عقل و احساس ملت خویش برای نیل به تمدن حقیقی اسلام و ارج نهادن به انسان و وطن او و رهایی از بند بندگی و تحقیر و استیلای فرهنگی و زبانی و افراط های فرامرزی، آتشی برافروزد، بدان سان که امنیت و زیستن فارغ از جدال و خصومت و انسان کشی در این خانه پایدار بماند

هیچ کسی حق ندارد به نام بلوچ جنایت کند جوانان بلوچ هنوز نده اند به هیچ کسی اجازه تجاوز به کشور عزیزمان ایران اسلامی نمی دهند گروهای فریب خورد جندالشیطان وسپاه صحاحبه نماینده هیچ قوم مذهبی نیستند که بخوانند برای دفاع از حقوق اهل سنت کسی را بکشند ویا به اسارت ببرند دین اسلام به هیچ کسی اجازه تعرض به مال وجان هیچ بشری را نداده اند چه برسد به خون مسلمانان شیعه وسنی. این نادانان فریب خورد بهتر است اسم خود را سپاه آمریکا وجندانگلیس واسراییل بنامند چون اهداف آنها را دنبال می نمایندبا ترور قتل برادران وخواهران شیعه به جرم شیعه بودن وقتل برادران سنی به بهانه مزدور ومخبر آنها می خواهند کدام حق اهل سنت وقوم بلوچ را می خواهند از افراد بی گناه بگیرند آیا رسول الله (ص) اجازه این حکم را داده ویا در قرآن آیه وسوره ای در این مورد آمده است