ابراهیم حسین بر: زبان مادری و طمع سیاسی اپوزیسیون
بنا بر بدعت هر سالۀ اپوزیسیون بلوچ که مناسبت کاملا فرهنگی "روز جهانی زبان مادری" را با وقع و ولع تمام مورد بهرهبرداری قرار داده و از آن در جهت پنداشتهای سیاسی خود نهایت سوء استفاده را مینماید، امسال نیز چنین پروپاگاندای سیاسی را نیز به راه انداخته است.
هر چند نامگذاری 21 فوریه به عنوان "روز جهانی زبان مادری" تنها زائیدۀ ذهن چند سیاستمدار در سازمان ملل بوده است اما با این حال حتی با نگاهی خوشبینانه به این مسئله، مواضع اپوزیسیون بلوچ رادیکال در رسانه، وبلاگ و سایتهای ایشان با "کلاهبرداریهای سیاسی" رایج در جهان، هم صدق و همسان است.
زبان مادری اما در عین آنکه جایگاه ارزشمند و برخاسته از فرهنگ در بلوچستان دارد و در روح فعالیتهای فرهنگی و ادبی فرهیختگان بلوچ دمیده است، در میان مشغلههای میان جناحی و تجارت سیاسی اپوزیسیون بشکل برجستهای مطرح است.
اپوزیسیون بلوچ اغلب گفتمان متمایزی از فرهنگ و زبان و فعالیتهای اینگونه نسبت به مردم بلوچ دارد. در میزگردهای پالتاکی اغلباً جریانات و گروههایی که متأسفانه جز بهرهبرداری سیاسی و جناحی منظوری ندارند و بیشتر افرادی شرکت دارند که چهرۀ مناسبی از خود برجای نگذاشتهاند، درنتیجه ظنیات مردم نسبت به آنها چیزی جز بیاعتمادی نیست.
در میان اکثریت اپوزیسیون بلوچ و ایرانی مطلقاً رقابت در، سیاسی کاری مسایل غیرمرتبط و مانورهای سیاسی در مجامع رسمی جهانی مطرح است و هیچکدام در جستجوی حقیقت و شناخت آن نیست.
علیرغم آنکه در کوس زبان و سرزمین مادری به شکل غیرمتعارفی فریاد میکشند اما واقعیت آن است که ایشان کوچکترین درکی از اینگونه مسایل نداشته، زیرا بیش از پیش در بحرانهای سیاسی غوطهور گشته و همانگونه که عیان و بیان است، خود زبان، فرهنگ، ارزشها و سرزمین مادریشان را از یاد برده و در توهمات لوکس اروپایی و غربی بسر میبرند.
به هر صورت وجود زبان مادری اقوام و منجمله مردم بلوچ واقعیتی انکار ناپذیر است و تلاش برای افزایش حضور مکتوب آن در فضای گستردۀ ادبی، هنری و فرهنگی کشور بر مسئولین و نویسندگان بلوچ امری مبارک است، لیکن یک مانع جدی که روح فرهنگی این مهم را بشدت کدر و مخدوش نموده است، تودهها و جریاناتی هستند منتسب به مردم بلوچ که مسئله زبان مادری را به سمت خواهشات و تمایلات کاملا سیاسی سوق میدهند و استفاده از زبان در مسیر رسیدن به اهداف سیاسی برای مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی و آنگونه که خود آنرا چشمانداز جداییطلبی تعبیر میکنند، چنین رویکردی به تنشها و درگیریهای قومی–ناسیونالیستی دامن خواهد زد و ابزاری در اختیار قدرتهای امپریالیستی خواهد شد در جهت تحریک از هم گسیختگی اتحاد اقوام و جامعه متکثر ایران.
در همین زمینه حتی بسیاری از مدافعان قومیتهای ایرانی که دیدگاه متعادلتری دارند معتقدند سیاسی شدن زبان مادری از سوی عدهای از جریانات قومی جداییطلب باعث شده است که اشخاص به اصطلاح دموکرات و روشنفکر نیز نتوانند نظر خود را در مورد لزوم رسمیت زبانهای قومی ایران مطرح نمایند.