حزب مردم بلوچستان و زرمبش همواره با فشار و اعمال سیاست-های سرکوبگرانه در تلاش بوده که اعضای خود را از عواطف انسانی دور نماید .حزب مردم بلوچستان به رهبری ناصر بلیده ای و تروریست معروف رحیم بندوئ صاحب یکسری به اصطلاح تشکیلات و دبدبه و کبکبه هستند که خود را بعنوان آزادیخواه و خواهان دمکراسی و سعادت مردم بلوچ قلمداد می نمایند.
این حزب و اعضا و هوادارانش مدعی آزادی بیان، آزادی عقیده و احترام به حقوق افراد هستند و یکی از شعار-های معروف-شان که برگرفته از افکار چپ می باشد (البته من با افکار چپ چندان مشکلی ندارم) اینست که: "جانم را فدا می کنم تا مخالفم بتواند حرفش را بزند"، حال با این ادعا-های کلان و شعار-های زیبا دادن، در عمل بجز ارتجاع چیزی در ایدئولژی حزب مردم بلوچستان یافت نمی شود.
تروریست معروف رحیم بندوئی
جالب اینست که حزب مردم بلوچستان و هواداران این حزب بجای برخورد اصولی و منطقی با هر مقاله و انتقاد و پرسشی، رفتار و گفتاری دارند که در حقیقت نشانگر ماهیت زیربنایی این حزب است.
رفتار خصمانه و کینه جویانه-ی حزب مردم بلوچستان در اغلب مواردی که مشاهده می شود نشاندهنده-ی هویت اصلی مرکزیت آنست، هویتی که بر پایه-ی خشونت و تهاجم و خود محوری استوارست. هویتی که بر پایه-ی دیکتاتوری و مرد-سالاری بنا نهاده شده و هرگز با شعار-های زیبای این سازمان هم-خوانی نداشته و ندارد.
تجربه ثابت کرده است که حزب مردم بلوچستان و زرمبشیهای خائن برای جذب مشتری! در ابتدای امر با الفاظ و برخورد-هایی بسیار شیرین و قشنگ رفتار می کنند و هزار راست و دروغ را بهم می بافند تا چهره-ای مثبت از حزب و رهبران-شان ترسیم نمایند، اما وقتی موفق به جذب یا حفظ اعضای خود نمی شوند بی چون و چرا و بدون رعایت ادب و نزاکت و وجدان، به تخریب شخصیت افراد می پردازند و بخصوص اینکه با دروغ-های شاخدار و عجیب و غریب سعی می کنند مخالفین خود را لجن-مال نموده و به افتضاح بکشند. بر این شیوه و سیاست چه نامی می توان نهاد، بجز "بی فرهنگی، عقب ماندگی، دیکتاتورمنشی"؟؟؟
خشونتی که در ذات ایدئولژی حزب مردم بلوچستان و زرمبشیهای هست و با استراتژی-های مختلف اعمال میشود، و طرز تفکر این سازمان که مبتنی بر"هدف وسیله را توجیه می کند" می باشد، حاصلی نداشته بغیر از اینکه از انسان (اعضا و هوادارانش) یک ابزار و وسیله بسازد، یک تراکتور که فقط کار کند اما فکر نکند، و یک تانک که بتواند شلیک نماید و صاحب و سرنشین خود را محفوظ نگهدارد اما اگر خودش زخمی و ناقص و نابود شد مهم نیست!
ساختن روبات-هایی با ظاهری از انسان، که فقط مجری اوامر سران و مسئولین رده بالای خود باشند و تمام دستورات را بی چون و چرا بپذیرند و عمل نمایند اما حق سوال کردن و حتی حق اندیشیدن ندارند .ایدئولژی این دو گروه تجزیه طلب مبتنی بر استثمار افرادست چه از نظر فیزیکی و یدی و چه از نظر فکری .آنچه که در بطن این دو گروه تجزیه طلب نهفته، هرگز رنگ و بویی از آزادی و آزادی-خواهی و احترام به انسان ندارد بلکه تماما" حاکی از دروغ و نیرنگ و ریاکاری است، تظاهر و عوام فریبی، بهره کشی و تحمیق انسان-ها با لعاب ناسیونالیستی . کجای دروغ و ریاکاری و تظاهر، می تواند جنبه-ی آزادیخواهی داشته باشد؟
بسیاری گفتنی-ها و سوال-های پایه-ای و ابتدایی مطرح است که همانند سایر سوال-ها و انتقادات بی پاسخ مانده است و بجای پاسخ به آنها، به پرسش کننده یا منتقد، انگ-های مختلف و برچسب-ها و تهمت-های ناروا می زنند، از زابلی گرفته تا جاسوس و وزارت اطلاعاتی بودن و الی آخر....
در پایان می بایست به این نکته اشاره کنم که مشکل اصلی "اعضا و هواداران این دو گروه نیستند، چرا که آنها عده-ای آدم ساده و مظلوم اما فریب خورده و شستشوی مغزی شده هستند، آنها بی-گناهند و هیچ دشمنی یا ناراحتی با حتی همین فحاشان و برچسب زنندگان وجود ندارد، آنها قربانی سیستم سازمانی خود هستند که بر پایه-ی "ترور" استوار است. ترور با اسلحه و ترور شخصیت و هتک حرمت و فحاشی و برچسب زدن، و هرآنچه که بتواند مخالف را خفه سازد!