
عبدالستار دوشوکی: نقدی بر عملکرد و اهداف درازمدت بخش فارسی بیبیسی و صدای آمریکا
دکتر عبدالستار دوشوکی
دکتر عبدالستار دوشوکی از جمله بلوچهای مقیم لندن است. وی جدیدا در اظهار نظری در مورد اهداف پشت پرده و عملکرد بخشهای تلویزیونهای بیبیسی فارسی و صدای آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی داشته که گوشههایی از آن در ادامه آورده شده است.
وی با اشاره به گسترش امکانات ماهوارهای و سوء استکبار کشورهای غربی از آن در حالیکه کشورهای آنان درگیر ریاضتهای اقتصادی متعددی هستند، میگوید: «تعجب آور نیست زمانی که در بریتانیا و آمریکا ریاضت اقتصادی تجویز میشود و بودجه همه نهادها و دستگاهها از جمله مدارس و بیمارستانها کاهش پیدا میکنند و دهها برنامه رادیویی سرویس جهانی بیبیسی، و حتی صدای آمریکا، به زبانهای مختلف و با سابقه بیش از ۵۰ سال فعالیت، به دلیل کمبود بودجه و کاهش روزافزون مخاطب برای همیشه قطع میشوند؛ بخش فارسی بیبیسی نه تنها قطع و یا کاهش پیدا نمیکند، بلکه یک تلویزیون با بودجه سالانه بالای ۲۳ میلیون دلار به آن افزوده میشود. بودجه بخش فارسی صدای آمریکا نیز با حدود ۲۰۰ کارمند بهمراه ۶۰ کارمند رادیو فردا بسیار بالاتر از این میباشد».
دکتر دوشوکی عملکرد شبکه من و تو را نیز مشکوک دانسته و ادامه میدهد: «متاسفانه تا به امروز حامیان مالی واقعی و دست اندرکاران پشت پرده شبکه من و تو و اهداف دراز مدت آن که ظاهرا با شبکه انگلیسی آیتی وی (ITV) همکاری برنامه ای دارد، در هالهای از ابهام برای بسیاری از هموطنان میباشد».
این تحلیلگر سیاسی که در بخش «ناظران میگویند» سایت بیبیسی فارسی صفحهای اختصاصی در اختیار دارد، هدف از تاسیس تلویزیونهای فارسی زبان توسط دولتهای انگلیس و آمریکا را اینگونه بیان میکند که «نتایج بررسیهای اکادمیک و علمی به اصطلاح اثر سی اِن اِن" (CNN Effect) به عنوان یک مقوله علمی شناخته شده در دنیای رسانهای به خصوص در جنگ اخراج صدام از کویت، باعث شد دولتهای بریتانیا و آمریکا به فکر تاسیس تلویزیون فارسی زبان برای تاثیرگذاری بر روی ایران و ایرانیان بیفتند».
وی با اشاره به اسناد محرمانه انگلیس که هر 30 سال یکبار در اختیار عموم قرار میگیرد، میافزاید: «بر اساس تحقیقات گسترده و مستند پرفسور آنابل سربرنی و دکتر معصومه طرفه (کارمند بخش فارسی بیبیسی و محقق در آن زمان)، بخش فارسی بیبیسی به عنوان آلت تبلیغاتی و آلت جهت دهنده دیپلماسی و فشار رسانه ای در حوادث تاریخی ایران نظیر تبلیغات بر علیه طرفدارن نازیسم هیتلری در ایران، خلع سلطنت رضا شاه، ملی شدن نفت، و انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ میلادی غیر قابل انکار است. ... بر اساس یادداشت رسمی وزارت خارجه بریتانیا مورخ ۱۴ آگست ۱۹۴۰ میلادی که استراتژی و سیاست بیبیسی فارسی در مورد ایران و دولت ایران را تعیین میکند، تاکیده شده است که این یادداشت و سیاستهای مربوط نباید به کارکنان ایرانی یا فارسی زبان بخش بیبیسی نشان داده شوند، یا با آنها در میان گذارده شوند. حال تا چه مقیاس و گستردگی این سیاست عدم اعتماد به کارکنان فارسی زبان بیبیسی فارسی امروزه نیز همچنان پا برجا است، باید تا سی سال دیگر صبر کرد تا اسناد مربوطه طبق قوانین بریتانیا در معرض دید عمومی قرار بگیرند».
انکار مسمتر بیبیسی و حقیقت غیر قابل انکار
دکتر دوشوکی خاطر نشان میکند که علیرغم شواد و اسناد انکار ناپذیر موجود مبنی بر عملکرد سرویس جهانی بیبیسی و بخش فارسی، مسئولان آن همواره خود را مستقل از وزارت خارجه انگلیس اعلام می کنند و مدعای آنان این است که چون یک نهاد دولتی نیستند و مانند ۹۰۰ سازمان و دستگاه دیگر با فرمان یا امتیازنامه سلطنتی (Royal Charter) مستقل اداره میشوند و اینکه منتقدین بیبیسی از درک این مقوله حقیقی و حقوقی عاجز میباشند.
وی ادامه میدهد: «باید گفت که برخلاف ادعای بیبیسی، اگر به لیست سازمانها و دستگاه های تحت فرمان مذکور رجوع کنیم، میبینیم که بیبیسی در کنار نهادهایی نظیر ارتش سلطنتی بریتانیا، نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا، بانک مرکزی انگلیس و غیره قرار دارد».
بیبیسی، اصلاح طلبان و حکومت ایران
دوشوکی ماهیت بیبیسی فارسی و سیاستهای آن در مورد جمهوری اسلامی را اینگونه افشا میکند که: «حمایت ضمنی و عملی بخش فارسی صدای آمریکا و به خصوص بیبیسی از اصلاح طلبان معتقد به جمهوری اسلامی بر هیچکسی پوشیده نیست. بر طبق آینه جهان نمای بیبیسی فقط دو گروه در سپهر سیاست ایران وجود دارند: اصولگرایان طرفدار آیت الله خامنه ای و یا طرفداران احمدی نژاد از یکسو، و طیفهای مختلف اصلاح طلبی از سوی دیگر ... از نظر بیبیسی، به استثنای تعداد اندکی برانداز در خارج، مردم ایران خواهان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی نیستند. ... اما حمایت بیبیسی از یک طیف به خصوص از طریق بها دادن و پرداختن به اندیشه های آنها و اجازه حضور مستمر آنها در برنامه های مختلف تلویزیون فارسی بیبیسی و نادیده گرفتن افکار و تحلیلهای طیفهای برانداز و مخالفان کل حاکمیت و یا حتی طرفداران طیف حاکم و دیگران، خود دلیل مستدلی است مبنی بر دخالت جانبدارانه بیبیسی در تحولات کنونی و آتی ایران، علاوه بر نقض بی طرفی».
صدای آمریکا، اصلاح طلبان و حکومت ایران
از سوی دیگر نیز، وی برنامه ریزیهای صدای آمریکا و رادیو فردا درخصوص ایران را اینگونه ابراز میدارد که: «در مدیریت برنامه ریزی صدای آمریکا، نگرشهای مختلف و بعضا متضادی وجود دارد که در برهههای خاصی از زمان منجر به تنش درونی و درگیری و اخراج و استعفاء میشود. وانگهی بر خلاف بریتانیا که فقط یک نهاد یعنی وزارت خارجه اهرم کنترل بیبیسی را در اختیار دارد، در آمریکا نهادها و مراکز قدرت چندگانه ای در مدیریت و نظارت صدای آمریکا سهیم هستند، از جمله وزارت خانه های مختلف دولت آمریکا، کنگره آمریکا، نهادهای نیمه دولتی، لابی های پرنفوذ آمریکایی، اسرائیلی، ایرانی، و غیره. بهمین دلیل علاوه بر انعکاس وسیع اندیشه اصلاح طلبی و تبلیغ شارحان و مدافعان این طرز تفکر به عنوان یک بدیل تاثیرگزار و جدی، گاهی نیز صدای مخالفان نظام جمهوری اسلامی از تلویزیون صدای آمریکا و رادیو فردا به گوش میرسد. این نیز به دلیل سیاست دوگانه تهدید و تطمیع (Carrot & Stick) آمریکا در قبال ایران میباشد که بقول معروف همه گزینه های موجود بر روی میز را در جعبه جادویی خود عرضه میکنند. اگرچه جمهوری اسلامی از حمایت بیبیسی و صدای آمریکا از اصلاح طلبان کاملا آگاه است».
نتیجه گیری
دوشوکی در پایان اینگونه نتیجه گیری میکند: «بیبیسی و صدای آمریکا فعالیتهای اپوزیسیون برونمرزی را تا آنجایی که رنگ و بوی اصلاح طلبی و بازگشت آنها به قدرت بدهد، منعکس میکنند. نمونه های فراوانی در این زمینه وجود دارد از جمله نشست استکهلم و کنفرانس پراگ که خبر و تحلیل آن توسط این دو رسانه به طور وسیعی منعکس شد اما کوچکترین اشارهای به نشست نیروهای چپ و یا گردهمایی دهها سازمان و فعال اپوزیسیون در ژانویه امسال در آلمان یا اشاره ای به نشست اخیر سازمان سیاسی و شخصیت برانداز که بین ۷ تا ۹ دسامبر امسال به دعوت حزب دمکرات کردستان در بروکسل جمع شده بودند، نشد. چرا؟ اینگونه چراها فراوان هستند، اما تحلیلگران مسائل سیاسی ایران حاضر نیستند خطر کرده و به آنها بپردازند، چون میدانند که اقبال (و شاید افتخار) حضور خود را در بیبیسی و صدای آمریکا در مخاطره خواهند افکند».
«تاثیرگذاری بیبیسی، صدای آمریکا، رادیو فردا، و تلویزیون من و تو بر منافع دراز مدت جمهوری اسلامی هزار بار بیشتر از پرواز چند پهباد بی سرنشین میباشد. اپوزیسیون نیز باید بداند که اکنون از منظر ارتباطی و رسانهای خلع سلاح شده است و هیچ گزینه ای برای انعکاس نظرات خود جز گدائی از بیبیسی و صدای آمریکا ندارد».
«در تحلیل نهایی و حضور عملی در منازل مردم داخل کشور، این بیبیسی و صدای آمریکا هستند که تصمیم میگیرند چه کس و یا کسانی به عنوان اپوزیسیون یا «رهبران اپوزیسیون» به ملت ایرانی معرفی خواهند شد، همانگونه که چلبیها و کرزائیها را معرفی و مستقر کردند».