حق گو :سراوان تنها شهری در استان سیستان وبلوچستان است که در آن نفت و بنزین فراوان است ، به طوریکه حتی بازنشستگان به دلیل فراغت وقت و سود دهی بالای حاصل از فروش این محصول جهانی آن رابه عنوان شغلی جانبی قرارداده اند ، روزانه فروش یک باک خودروی یک بازنشسته می شود 70 هزار تومان و 10 تومان صرف زیر میزی برای ورود خارج از نوبت به ابتدای صف های طویل و عریض می شود و خالص کارکرد ماهانه یک میلیون هشتصد هزار تومان که به نوعی کسب روزی حلال و نیزبردن نفت روی سفره ی سراوانی ها و در واقع تحقق ان شعار روزهای انتخابات البته بماند کسانی هستند که خیلی خوش به حالشان است و لوله پمپ های بنزین توسط لابی های قوی به صورت اختصاصی درب منزلشان نصب شده و می توانند اوپک وار صادرات نفت و بنزین ایران را به خارج از کشورعهده دارشوند.چراکه خونشان به رنگ بنزین و از خون دیگران رنگین تراست.
البته دلیل فراوانی بنزین و نفت به برکت امضای لوایح و چسبیدن به یقه وزیر نفت از نوع تذکر و هشدار توسط آقای مهندس وکیل است و اگر در این شهر کفران نعمت صورت میگیرد و باعث می شود علیرغم این فراوانی ها هنوز مردم گلایه داشته باشند باعث و بانی آن مثلث مافیای نفتی مشتمل بر آقایان " م . چ . س " هستند هرکدام به نوعی در این امر دخیل هستند ، یکی با عدم نظارت ناصحیح ، دیگری با دلالی برای گشاد جیبان و آن یکی در راس بودن و شکل دیگر این مسئله آن است تا آنان فکری به منافع خودشان کرده باشند و هم مهندس وکیل را وکیلی ضعیف جلوه دهند و تا حرفی برای گفتن در خصوص عملکرد آقای "جیم " داشته باشند.
آقای " میم " در راس هرم نامه های آقای مهندس وکیل را برای حواله های نفتی کاغذ پاره هایی تلقی می کند که حتی ارزش 20 لیتر نفت را ندارند و می گوید این نامه ها کوچک است بروید طومار بیارید نهایت کاری که می کنند مسئولیت بهتری به من خواهند داد و اگر هم روستائیان سراوانی کمبود نفت دارند هیزم بهترین گزینه به جای نفت است و افزایش جایگاههای سوخت ممکن است باعث ایجاد اختلافات قومی و طایفه ای شود و به جای آن همان استفاده از هیزم بهتر است و ماشین های سنگین گازاییلی هم دو گانه سوز شوند یعنی علاوه بر گازوییل ، ذغال سوز سوزشان کنند.