![حلقۀ خشونت گرای اپوزیسیون بلوچ چگونه شکل گرفت؟](http://www.taftaniran.com/uploads/2012/11/173.jpg)
فعالیتهای خودسرانۀ بخشی از اپوزیسیون رادیکال و خشونتگرا که بدون توجه و اعتنا به نظر و خواست مردم بلوچ، که در مجامع و نهادهای بینالمللی خود را نمایندگان این ملت معرفی میکنند، اعتراض و حساسیت اشخاص و گروههای مستقل بلوچ در سراسر جهان را برانگیخته است. در ادامۀ انتقادها و تنشسازی و دگرستیزی گروههای افراطی بلوچ، دکتر ملک طوقی؛ مسئول کمیته حقوق بشر در آمریکا در پیامی که خطاب به یکی از افراد برجسته آنان چنین مینویسد:
«من مخالف جدی ایجاد هرگونه تنش میان مردم بلوچ و دولت جمهوری اسلامی هستم؛ علیرغم آن نمیخواهم بلوچستان پاکستان کشتارگاهی برای بلوچها باشد زیرا این دقیقاً همان چیزی است که سازمان اطلاعات پاکستان و دیگر افراطگرایان بدنبال آن هستند».
«من معتقدم فعالین و جریانات سیاسی باید بر روی مسئله حقوقبشر در بلوچستان پاکستان متمرکز شوند و از ایجاد دشمنیهای جدید خودداری کنند. سیاست ما در قبال غرب، آمریکا و ایران باید کاملاً انعطاف پذیر باشد، ما میتوانیم دوستان خوبی برای آمریکا باشیم اما این لزوماً بدان معنا نیست که در پی دشمنی با ایران و هند باشیم، تنها دشمن ما جریانهای افراطی متنفذ در حکومت پاکستان هستند».
دکتر طوقی در ادامۀ تحلیل این موضوع به مسائل مهمی اشاره میکند که فعالیت برخی از اشخاص و گروههای به اصطلاح اپوزیسیون را به شدت مورد سوال قرار داده و مخدوش میکند و روابط پنهانی و سازماندهی شدۀ آنها با برخی کشورهای غربی را آشکار مینماید:
«به منظور انحراف فعالیتهای مسالمتآمیز مردم بلوچ در بلوچستان پاکستان و کشاندن خشونتها به ایران، در حدود سالهای ۲۰۰۶ الی ۲۰۰۷ نومحافظه کاران آمریکایی با حمایت دولتهای بوش و بلر، سازمان اطلاعات پاکستان و حامیان رژیم پهلوی از جمله علی اکبر ملازاده (مدیر شبکه وصال فارسی)، غلامرضا حسینبر (مسئول هماهنگی شبکه سکولارهای سبز)، دکتر محمدحسن حسینبر (از متحدان سناتورهای جمهوریخواه آمریکا و از اعضاء دیوان لاهه)، امانالله ریگی، عیسیخان مبارکی و ناصر بلیدهای (سخنگوی حزب مردم بلوچستان)، در یک توافق خطرناک، پروژهی ایجاد و حمایت از گروهی بنام جندالله را آغاز کردند. شواهد زیادی نیز وجود دارد که سلیمان خان (خان کلات) و سناتور سنا بلوچ (جدایی طلب) به این سناریو پیوستند و سپس دکتر وحید بلوچ (از حامیان پیمان بلوچ-صهیونیسم! در آمریکای شمالی) به عنوان مبلغ آنها انتخاب شد. این جمع با پشتوانۀ قوی و گستردۀ دولتهای آمریکا و انگلیس توانستند بسیاری دیگر را نیز فریب داده و با خود همراه کنند که داستانی به شدت تلخ و طولانی دارد».
دکتر طوقی؛ فعال حقوق بشر در واشنگتن در ادامه مینویسد:
«با روی کار آمدن دولت اوباما و نحوۀ مدیریت او، بسیاری از سیاستمداران آمریکایی و همینطور تعدادی از جمهوریخواهان طرفدار جرج بوش متوجه این اشتباه شدند و پی به این واقعیت بردند که دشمن واقعی تنها در پاکستان است و مسئله ناسیونالیسم و جداییطلبان بلوچستان پاکستان به هیچ وجه نمیتواند منطبق با شرایط متفاوت بلوچستان ایران باشد».
وی همچنین خاطرنشان میسازد: «هم اکنون نگرانی چندانی در مورد فعالیتهای برونمرزی حامیان رژیم پهلوی از جمله غلامرضا حسینبر و همینطور خان کلات و ادعاهایی که ممکن است هر از گاه در مورد بلوچستان مطرح کنند، وجود ندارد؛ چراکه امروزه دیپلماتهای غربی و حامیان آمریکایی آنها نیز به این آگاهی رسیدهاند که این اشخاص و همفکران آنها هیچ اعتباری نزد مردم بلوچ و فعالان منصف ندارند».
نشریه استون