سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

تعصب قومی ؛ فرصت ها و پتانسیل های از دست رفته !

http://p.horm.org/images/000255_9.jpgدادرحیم دانش / یکی ازبدترین آسیب هایی که ممکن است جامعه مبتلابه آن شود" تعصب " است. تعصب عبارت است از اصرار به عقیده ، ایده و رفتاردرست یا نادرست خویش بدون آنکه دلیل ومستند قابل قبول ومنطقیی برای آن وجود داشته باشد.ویا به عبارت دیگر تعصب ، اصراروابرام برنظرات وعقاید خود بدون علم وآگاهی نسبت به صحت وسقم آن وفقط از روی لجاجت وجهل است.این پدیده ی شوم درابعاد واقشار مختلف اجتماعی بروز وظهورمی یابد.تعصب می تواند خانوادگی ، قومی وقبیله ای وطایفه ای ، مذهبی ، میهن پرستانه(ناسیونالیستی) ، نژادی ، سیاسی ، فرهنگی وحتی زناشویی وشخصی است. افراد مبتلا به این خصیصه ناپسند ، دارای آستانه ی تحمل بسیار پایین اندوتاب وتحمل غیر را ندارند وحاضر به پذیرش نظرات ، اندیشه ها، وایده های مقابل افکار و آراء خود نیستند وتصورمی کنند که فقط راه و روش واندیشه وعقیده ی آنان است که بر مسیر درست استوار است وراه صواب را می پیماید.بانگاهی به وقایع مختلف تاریخی در ازمنه ی مختلف ، به این واقعیت تلخ می رسیم که قریب به اتفاق حوادث ورخدادهای ناگواری که منجربه تلف شدن عده ی زیادی از انسان های آن دوران شده ، ناشی ازتعصبات موجود درمیان اقوام آن عصر بوده است.

جنگهای متعددی که علل آنها رنگ و بوی مذهبی یا قومی داشته ، غالبا به دلیل حس برترپنداری اقوام وادیان نسبت به یکدیگر بوده و سران قوم یا مذهب باتحریک پیروان خویش توانسته اند با القاء برتر بینی وحق جلوه نمودن عقاید خود ، با دامن زدن تعصبات قومی یا مذهبی ، جمع زیادی را به صف آرایی درمقابل هم کشانده وخون های زیادی را به زمین ریخته اند.ازآنجایی که افراد متعصب درهرنوع آن اجازه ی ورود اندیشه ی مخالف ومقابل به ذهن خود نمی دهند ، بدل به انسانهایی با فکروذهن بسته شده و عقاید ونظریات دیگران را نشنیده وحتی اگر بشنوند به آن وقعی نمی نهند.انقباض فکر ومسدود شدن اندیشه ازنتایج خطرناک تعصب است که افراد را خشک ، لجباز ، جاهل وغیرقابل انعطاف بار می آورد ، بطوری که دراندیشه رفتار آنان کوچکترین نشانه ای ازعقلانیت دیده نمی شود.یکی از انواع تعصب که متاسفانه درجامعه ما رواج و رونق فراوانی دارد وبا شدت بالایی موجود است ، تعصب قومی -قبیله ای است که براساس آن جامعه ی ما به اقوام مختلف و چندگانه ای تقسیم شده که هریک خود را برتر از دیگران می داند.همین تقسیم بندی های نژادی وقومی است که اختلافات را دامن زده وسبب تفرقه درمیان افرادجامعه شده وازاتحاد واتفاق جلوگیری می کند.شدت چنین تعصباتی چنان زیاد است که حتی در روستاهای بسیار کم جمعیت می توان چندین قوم ونژاد را برشمرد واز یکدیگر تفکیک نمود.این نوع تعصب چنان درمیان افراد ریشه دوانده ونفوذیافته است که عوام وخواص جامعه به آن مبتلا هستند وتقریبا درجامعه ی بلوچ ، کمتر کسی یافت می شود که دم از برتری نژادی وقومی خود نزده واز آن به افتخار یاد نکند.
تعصب قومی و برتر پنداری نژادی زمانی بیشتر بروز پیدا می کند که کشمکش ها وتنازعاتی در سطح جامعه به دلایل گوناگونی رخ داده ودرجریان باشد واقوام موجود درجامعه در تقابل هم قرار گیرند.دراین وضعیت است که حتی این آسیب اجتماعی دامن روشنفکران وتحصیل کردگان جامعه را نیز گرفته وآنها را باسایر عوام همتراز می کند.نمونه های برجسته این قبیل تعصبات را می توان درجریان انتخابات وصف بندی های انتخاباتی ونیزانتصابات مختلف اداری درجامعه مشاهده نمود.جبهه گیری وجناح بندی افراد درجریانات مختلف وقایع فوق بخوبی نشان می دهدکه تعصب قومی ونژادی تا چه میزان درمیان مردم بلوچ وجود دارد.
انتصاب مدیران و رؤسای ادارات ، سرو صدای همه اقوام را برمی انگیزد وحس متعصبانه آنها را تحریک می کند. بطوری که دربسیاری از روستاها و دهات دور افتاده ، هنگام انتصاب مدیریک مدرسه ، اولین اعتراض اهالی آن آبادی ، معمولا به تعلق داشتن یا نداشتن فرد مورد نظر به قوم ونژاد آنان است.
درچنین جامعه ای که هر فرد براساس تعلق خود به یک قوم ونژاد خود را نسبت به سایرین برتر حس می کند وخویشتن را شایسته تر می داند ، مطمئنا برای خودش حقوق ویژ ه ای نیزتلقی میکند. بنابراین وبراساس این پندار ، سایر افرادودیگراقوام را مستحق رسیدن به جایگاه خود ندانسته واز منظر برتری و ارباب-رعیتی به آنها می نگرد.جامعه ای که افرادآن دارای چنین اندیشه ها و عقایدی باشند ، خواسته یا ناخواسته به جامعه ای طبقاتی بدل شده و گروهی که دارای قدرت ، ثروت ونفوذبیشتری باشند با پایمال نمودن حقوق ضعفا ، آنان را به انزوا کشانده وبه این ترتیب مقدمات کینه توزی و عداوت را فراهم می آورند.
یکی دیگر از آثار این نوع تعصب ،کمتر شدن ارتباطات بین قومی ودرون اجتماعی است بطوری که دید متعصبانه ، حصاری غیرقابل نفوذ پیرامون اقوام مختلف می تند وارتباطاتی را که در شرایط طبیعی تعاملات بین اقوام را افزایش می دهد ، به حداقل می رساند. به عنوان شاهد می توان از ازدواج های درون قومی یاد نمود که نمونه بارز باور به برتر پنداری قومی و نژادی در بین اقوام بلوچ است.
این نوع تعصب سبب می شود جامعه بسیاری از فرصت ها و پتانسیل های بالقوه موجود در خود را از دست داده و به دلیل این نوع نگرش به شهروندان ، وتقسیم بندی آنان به گروه ودسته و فرقه های گوناگون ، چه بسا که بخش قابل توجهی از افراد را به انزوا بکشاند.درصورتی که اگر با عقلانیت وپرهیز از تبعیض نژادی و قومی ، شرایط برای حضور تمامی افراد جامعه فراهم گردد ، ضمن تضمین بقا و دوام بیشتر وبهترآن ، باتعامل وهمکاری تمامی نیروها وپتانسیل های موجود در سطح اجتماع ، محیطی امن و پررونق حاصل خواهد آمد. 

tayab

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد