سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

آفت تندروها بر خرمن خاورمیانه

 

آفت تندروها بر خرمن خاورمیانه

گروه تحقیق و تفسیر خبر- گروه های تندرو در خاورمیانه در حاشیه ناآرامی های دو سال اخیر منطقه، راحت تر از گذشته جولان می دهند.

امواج خیزش های مردمی طی دو سال اخیر که از منطقه شمال آفریقا و سرزمین های تونس و مصر و لیبی آغاز شد، زمینه فعالیت گروه های مختلفی را فراهم کرده است.

گرچه نگاه های دیکتاتورمآبانه حکومت های بسته این منطقه طی سال ها، خفقان و فضای بسته سیاسی را برای اکثر احزاب و گروه ها فراهم آورد اما بیش از همه، دایره عمل برخی گروه های تندرو محدود شده بود.

بنابراین به نظر می رسد آغاز تحولات در منطقه منا (خاورمیانه و شمال آفریقا)، فضای نسبتا مناسبی را در اختیار این گروه های سرکوب شده قرار داده است تا پس از سال ها در خود فرو رفتن و انزوای سیاسی، تشکیلات مخفی و زیرزمینی خود را به دنیای واقعی و فضای موجود بکشانند.

البته این بار، این گروه ها با توجه به تجربه های تلخ گذشته از هر امکانی بهره می برند تا مانع برقراری دوباره آن دوران و بازگشت شرایط قبلی شوند. همین امر ممکن است بر میزان افراط گرایی های آنان بیفزاید.

** تونس و مصر؛ جرقه نخستین اتفاق ها

------------------------------------------------------

نمونه این امر را می توان در تونس و در زمان حکومت 22 ساله 'زین العابدین بن علی' رییس جمهوری فراری این کشور، دید.

بن علی ، راه را برای تحرکات گروه های مختلف از جمله احزاب اسلامی یا تندروهایی مانند القاعده بست. به زندان افتادن رهبران بسیاری از این گروه ها، جایگاه آنان را نزد بخشی از افکار عمومی که از نابرابری ها و بی عدالتی های اعمال شده توسط حکومت مرکزی به تنگ آمده بودند، ارتقا بخشید.

در مصر نیز 'حسنی مبارک' رییس جمهوری برکنارشده این کشور، طی 30 سال حکومت خود مانع فعالیت گروه های سیاسی ریشه داری مانند اخوان المسلمین شد. همین اوضاع برای گروه های تندرویی مانند سلفی ها در این کشور حاکم بود و در عمل، زندان های مصر با مبارزان سیاسی این گروه ها انباشته شده بود.

بجز آثار روانی و اجتماعی ناشی از وجود زندانیان سیاسی در حکومت مبارک بر افکار عمومی، رهبران این گروه ها که طیف های وسیعی از گروه های اسلامی، لیبرال- سکولار، مسیحی و ... را تشکیل می دادند، فرصتی مناسب را برای آشنایی با عقاید یکدیگر در زندان ها یافتند.

همین امر در کشوری که بارها مقابله میان گروه های مذهبی مختلف مانند مسلمانان و قبطیان کشته شدگان بسیاری را بر جا گذاشته است، زمینه نزدیک شدن آرا و نظرات این افراد را فراهم می کند؛ گرچه به نظر می رسد تا نهادینه شدن این قدرت و پذیرش تضارب اندیشه های دینی و قومی در مصر، راه زیادی باقی مانده است.

** لیبی و یمن؛ نمونه های مداخله غرب علیه تندروها

-------------------------------------------------------------------------

جنگ لیبی گروه های تندرو منطقه را به تحرکات جدید واداشت. بخشی از این گروه ها لباس مخالفت با قذافی را بر تن کردند و دسته دیگر حتی حمایت از رهبر کشته شده لیبی را در روزهای انقلاب بر عهده گرفتند.

از جمله این گروه ها، دسته 'طواریق' بودند که پس از سرنگونی حکومت قذافی در مهرماه 1390، راهی مناطق شمالی مالی در سرزمین مادری خود شدند و در عمل، ناامنی و ناآرامی را به کشور خود بردند.

گروه 'انصار الدین' دارای اندیشه های تندروانه سلفی و وابسته به القاعده مغرب عربی نیز در شمال مالی دست به اقدام های خودسرانه و اعلام خودمختاری زده است.

گروه سلفی 'وعظ و جهاد' در سال 1385 به القاعده پیوست و نام خود را به گروه القاعده مغرب عربی تغییر داد. این گروه در مناطق وسیعی از آفریقا شامل بخش هایی از لیبی،‌ الجزایر، مغرب،‌ تونس، نیجر، موریتانی و مالی فعالیت دارد.

درگیری های گاه و بیگاه رخ داده در الجزایر، مغرب و دیگر کشورهای منطقه بهانه لازم را به دست کشورهای غربی برای مداخله نظامی در این منطقه داده تا جایی که فرانسه بارها از وارد شدن مالی به جنگ برای مقابله با گروه های تندرو حمایت کرده است.

آمریکا نیز که بارها علاقه مندی خود را به منطقه شاخ آفریقا و کشورهای شمالی قاره سیاه اعلام کرده است و پیشینه حملات نظامی به کشورهایی مانند سومالی دارد، القاعده مغرب عربی را جای پای مناسب تری برای ورود به سرزمین هایی می داند که هنوز گرد و خاک های ناشی از انقلاب ها و خیزش های مردمی اخیر را از تن نزدوده اند.

'ملیسا بل' کارشناس مسائل بین المللی، چهاردهم مردادماه با اشاره به سفر وزیر امورخارجه آمریکا به چندین کشور آفریقایی به شبکه تلویزیونی 'فرانس 24' گفت: آمریکا تلاش می کند نفوذ و سلطه خود را میان کشورهای آفریقایی گسترش دهد، اما برای رسیدن به این هدف بزرگ با دو مانع و تهدید اساسی چین و القاعده روبروست.

نمونه دیگر از تلاش های آمریکا برای حضور نظامی در منطقه منا (خاورمیانه و شمال آفریقا)، سفر نهم مردادماه 'لئون پانتا' وزیر دفاع آمریکا، به تونس- نخستین کشور انقلابی در شمال آفریقا- بوده است.

شبکه خبری فرانس 24 در همان روز طی گزارشی هدف پانتا را از سفر به شمال آفریقا، 'اقناع کردن رهبران این منطقه برای مقابله با القاعده' عنوان کرد.

یمن به دنبال حادثه یازدهم سپتامبر در سال 1380 به عنوان یکی از اهداف مبارزه آمریکا با به اصطلاح تروریسمی تبدیل شد که نماینده آن، القاعده معرفی شد. پس از آن، آمریکا نیروهای خود را در قالب کادر آموزشی در پلیس و ارتش یمن، وارد این کشور کرد.

هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی نیز هر از گاهی، خاک یمن را به بهانه یافتن پناهگاه های نیروهای القاعده شخم می زدند.

با آغاز اعتراض های مردمی به حکومت 33 ساله 'علی عبدالله صالح' رییس جمهوری برکنار شده یمن، القاعده مناطق نفوذ خود را گسترش داد که البته با مخالفت خاصی نیز بین ساکنان این شهرها روبرو نشد؛ چرا که برای آنان، فقط این مهم بود که تحت حاکمیت دولت خودکامه صالح نباشند.

'عبدربه منصور هادی' معاون صالح، که با طرح اعضای شورای همکاری خلیج فارس بویژه عربستان سعودی و حمایت کاخ سفید به قدرت رسیده است، پیش از این بارها قول همکاری با آمریکا را برای مبارزه با القاعده داده بود. بنابراین پس از در اختیار گرفتن دولت موقت، نیروهای ارتش را راهی مناطق جنوبی کرد تا شهرهای در اختیار نیروهای القاعده را باز پس گیرد.

** تندروها در سوریه

----------------------------

سوریه طی ماه های اخیر مامنی برای گروه های تروریستی بویژه اعضای القاعده شده به طوری که حتی صدای مقام های لبنانی نیز درآمده است.

سوم مردادماه روزنامه روسی 'کامرسانت' نوشت: بخش قابل توجهی از گروه های مخالف دولت سوریه را تروریست های القاعده تشکیل می دهند که با نیروهای دولتی می جنگند.

این روزنامه با اشاره به انتشار تصاویر ویدئویی از رژه افراد مسلح در گذرگاه مرزی سوریه و ترکیه با پرچم القاعده افزود: سازمان های اطلاعاتی عربستان سعودی نیز به حضور بیش از 6 هزار عضو القاعده در میان مخالفان مسلح دولت در سوریه اذعان کرده اند.

پنجم مردادماه نماینده دائم سوریه در سازمان ملل متحد گفت: مردم کشورم به دنبال رهایی از گروه های افراطی، افکار وهابیت، سلفی ها و پترودلارهای عربستان و قطر هستند که برای شعله ور کردن آتش فتنه در سوریه هزینه می شوند.

حمایت های عربستان از گروه های تروریستی تندرو، فقط به سوریه و لبنان محدود نشده و دامنه آن، به عراق نیز رسیده است.

به نوشته هفتم مردادماه پایگاه 'الانتقاد' لبنان به نقل از منابع مطلع سعودی، پس از انتخاب 'بندر بن سلطان' به عنوان رییس سازمان اطلاعاتی، این کشور کمک های مادی و لجستیکی خود را به گروه های تروریستی مسلح در عراق که به دلایل مختلف طی چند سال گذشته متوقف شده بود، از سر گرفته است.

** تهدید تندروها در خاورمیانه

-----------------------------------------

گرچه تجربه ها در تونس، مصر و حتی مغرب که اصلاحاتی ریشه ای را در دستور کار قرار داده است، نشان می دهد گروه های میانه رو از اقبال عمومی بیشتری نسبت به گروه های دیگر برخوردارند اما نمی توان از تاثیر حضور تندروها غافل شد.

این امر بویژه به دلیل استقرار حکومت های اسلامی و ملت های مسلمان در منطقه اهمیت بیشتری می یابد؛ زیرا کشورهای غربی طی سال های اخیر و پس از واقعه یازدهم سپتامبر 1380 موجی قدرتمند از تبلیغات رسانه ای و عملیات نظامی را علیه گروه های اسلامگرا راه انداختند که منجر به بروز جنگ هایی در افغانستان و عراق شد.

ارایه چهره ای خشن و ضدمردمی از اسلام و مانور دادن روی برخی عقاید تندروانه این گروه ها از جمله برنامه های رسانه های غربی برای ایجاد فضایی کاذب بود تا افکار عمومی کشورهای غربی را با اقدام های دولت ها برای اعمال فشار بر کشورهای اسلامی همراه کند؛ غافل از اینکه تمام این برنامه ها برای سلطه بر منطقه استراتژیک خاورمیانه و شمال آفریقا بوده است.

در این میان، نمی توان نسبت به نقش رژیم صهیونیستی در پشتیبانی از برخی گروه های تندرو بی توجه بود.

بیست و هفتم شهریورماه 1389 روزنامه الجزایری 'النهار'، با استناد به بیانیه یک مجموعه یهودی ضداسراییل درباره حمایت لجستیک موساد از گروه القاعده در کشورهای مغرب عربی نوشت: موساد در حال حاضر تلاش دارد تا با ایجاد یک شبکه مزدور آفریقایی، اروپاییان را برای سفر به منطقه ساحل آفریقا ترغیب کند تا آنان را تحت پوشش گردشگری یا سرمایه‌گذاری به این منطقه بکشاند، سپس آنان را به مناطق مخفی گروه‌های تروریستی وابسته به گروهک القاعده برده و باج‌خواهی کنند.

بر اساس این گزارش، طرح رژیم صهیونیستی در این منطقه ایجاد گروهک‌های متعدد برای تجارت اسلحه و مواد مخدر برای تامین مالی القاعده و بی‌ثبات کردن کشورهای مغرب عربی بویژه الجزایر است.

با این حال، به نظر می رسد حمایت های این رژیم از گروه های تندرو منطقه، با آغاز تحولات اخیر دچار وقفه شد. حتی به نظر می رسد این رژیم در پی از دست دادن هم پیمانان منطقه ای خود، از آینده نه چندان دوری که در انتظار آن است می هراسد.

همچنین سوم مردادماه موسسه 'پژوهش های امنیت ملی' رژیم صهیونیستی وابسته به دانشگاه تل آویو، اعلام کرد 'هرچند مجموعه های سلفی وابسته به القاعده امروز به طور جدی علیه دولت سوریه فعالیت می کنند اما بیم آن می رود در آینده آنان به تهدیدی جدی علیه برخی دولت های منطقه و حتی معارضین سوریه تبدیل شوند'.

گرچه گروه های القاعده و سلفی با وجود نگاه ها و برداشت های تند خود در مسائل گوناگون، هیچ موضع خاصی علیه رژیم صهیونیستی نگرفته و از این منظر، خیال حامیان اصلی غربی و منطقه ای رژیم صهیونیستی در این زمینه تا حدودی راحت است اما به هر حال، حضور این گروه ها در منطقه امکان هر گونه برنامه ریزی راهبردی را بدون توجه به آنان از بین می برد. به این ترتیب، اختیار عمل کامل نیز از دستان صهیونیست ها خارج می شود.

بنابراین در شرایطی که تغییرات منطقه منا و البته تلاش های برخی کشورهای غربی و حاکمان منطقه ای برای منحرف کردن موج موجود به سمت تعدادی از کشورهای مشخص آن هم به منظور کنترل آن و ممانعت از رسیدن آن به سرزمین های خود، منجر به حمایت های مالی و نظامی از گروه های تندرویی شده که تا پیش از این جایگاه چندانی در معادلات منطقه ای نداشته اند، طبیعی است منتظر بازخورد دیر یا زود این امر باشیم.

تجربه نشان داده است گروه های تندرو در صورت دستیابی به سلاح و قدرت سیاسی، در نهایت نقشی مانند طالبان را در افغانستان بازی خواهند کرد و به تهدیدی برای همه منطقه تبدیل خواهند شد.

از سوی دیگر، با توجه به نگاه های افراط گرایانه خود، پا را از دایره اطراف خود فراتر خواهند گذاشت و تحرکات خود را به سوی اروپا و آمریکا سوق خواهند داد.

در چنین شرایطی، بهانه لازم برای این کشورها نیز پیش خواهد آمد تا علاوه بر تاخت و تاز بر اسلام، برای سرکوب تندروهایی که چهره ای خشن از این دین به نمایش می گذارند، وارد عمل شوند و بازاری جدید برای مصرف اسلحه های تاریخ مصرف گذشته خود و خالی کردن انبارهای تسلیحاتی و بکارگیری جوانان بیکار غربی پیدا کنند.

از سوی دیگر، تسلط بر منطقه ای سرشار از منابع طبیعی و دارای ذخایر نفت و گاز که مهمترین آبراهه های جهان را نیز در خود دارد، از دیگر تبعات حضور غرب در خاورمیانه به بهانه مبارزه با گروه های تندرویی خواهد شد که با حمایت های مستقیم آنها بر سر کار آمده اند.

در این میان، آنچه نصیب کشورهایی که پایگاه این گروه های تندرو هستند، می شود جز دود و آتش برآمده از ویرانه ساختمان ها و اشک و زاری انسان های بیگناه آسیب دیده در این میانه نخواهد بود؛ امری که مسلما به پر شدن جیب شرکت های غربی و عقب افتادن بیشتر سرزمین هایی از جهان اسلام منجر می شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد