امریکا و همپیمانان اروپاییاش با ادعای اینکه ایران از تروریسم جهانی حمایت میکند، توانستهاند جنگ غیراخلاقی و جنونآمیز خود علیه ایران را گسترش دهند، و آگاهانه این حقیقت را بهدست فراموشی سپردهاند که ایران مدتهاست قربانی تروریسم است، تروریسمی که هزینههایش را ایالات متحده، اسرائیل، بریتانیا و کشورهای کوتولهی خاورمیانه پرداخت میکنند.
بهدنبال انقلاب اسلامی 1979 و سرنگونی رژیم محمدرضا شاه پهلوی، رژیم طرفدار غرب و نقد گستردهی غرب توسط رهبر انقلاب، آیتالله امام خمینی، وحشت و ترور سرتاسر این کشور را فرا گرفت، کشوری که خود را از چنگال حکومت شاه رها ساخته بود حالا بهدنبال موفقیت و پیشرفتهایی برای خود بود.
در اولین سالهای جمهوری اسلامی، بهدنبال استقرار حکومت اسلام و قوانین شریعت، ایالات متحده و اروپاییها – یا «پیشروان به اصطلاح حقوق بشر» - غیرمنتظره و بیحدومرز به حمایت از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) مشغول شدند، سازمانی تروریستی که آزادانه به عملیاتهای خونین علیه جمهوری اسلامی دست میزد و هدفاش محو این حکومت بود.
مجاهدین به رهبری مسعود و مریم رجوی، چندین عملات تروریستی در کشور انجام داد و صدها شهروند بیگناه شامل بر شیعیان غرب کشور و کردهای ایرانی را ترور کردند.
در دههی 1970، این گروه تروریستی به قتل شهروندان امریکایی ساکن در ایران دست زدند و ویلیام سی کوترِل، کلونِل لوئیس ال هاوکینس، دونالد جی اسمیث و کلنونل جک تِرنِر را به قتل رساندند.
در 28 ژوئن 1981، بمبی قدرتمند مقر حزب جمهوری اسلامی را ویران ساخت و 72 مقام دولتی ایرانی کشته شدند، شامل بر آیتالله شهید بهشتی. محمدرضا کلاهی، از اعضای رده پائین مجاهدین بمب را همراه خود به مقر حزب برده بود و عاقبت بدون اینکه در دادگاهی در ایران محاکمه شود، به فرانسه گریخت.
در سال 1986 مجاهدین مقر خود را به بغداد منتقل ساخت و تحت حمایت صدام حسین باقی ماند تا اینکه وی در سال 2003 میلادی از قدرت کنار کشیده شد. به گفتهی وزارت امور خارجهی امریکا، مجاهدین حمایت نظامی و بیشتر هزینههای امور جاری خود را تا سال 2003 از دولت وقت عراق دریافت میکرد.
گروهک منفور تروریستی جندالله نیز چندین عملیات تروریستی در داخل خاک ایران را با اسپانسری امریکا انجام داد.
روزنامهنگار کاوشگر سیمور هِرش نوشته عبدالمالک ریگی، رهبر سابق گروهک، مقدار بسیار زیادی پول و آموزشهای نظامی از ایالات متحده دریافت کرده بود. هِرش در مقالهی 7 جولایی 2008 خود در «نیویورکر» مینویسد: «سیا و کمیتهی عملیات ویژه همچنین ارتباطهایی بلندمدت با دو گروه معاند رژیم ایران برقرار کردهاند: مجاهدین خلق که در غرب با نام MEK معروف هستند و گروهک جداییطلب کردستان، حزب آزاد کردستان یا PJAK (پِژاک).»
هِرش عنوان میکند حمایت از ریگی، منافقین و پِژاک تنها بخش کوچکی از سیاستهای ضدایرانی حکومت امریکا است که اولین بار در دوران بوش گسترش یافتند: «اواخر سال گذشته، کنگره با درخواست رئیسجمهور جورج بوش موافقت کرد تا هزینههای گستردهای را در اختیار برنامههای ضد حکومت ایران قرار بدهند، شامل بر برنامههای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی گذشته و آینده. این عملیاتها، که رئیسجمهور براشان چهارصد میلیون دلار درخواست کرده بود، در بودجهی ریاستجمهوری با امضای بوش دیده میشوند، و برای ایجاد ضعف در پایگاههای رهبران مذهبی ایران استفاده شدهاند.»
جندالله به خرج ایالات متحده توانست مجموعهای از عملیاتهای خونین در خاک ایران انجام بدهد که ادعا میشود جان 165 شهروند این کشور را گرفته است، شامل بر چندین مامور پلیس و رهبران سپاه. در 14 دسامبر سال 2010، بمبگذاری در چابهار باعث قتلعام 39 شهروند ایرانی شد که در مراسم مذهبی شهادت امام حسین (ع) شرکت کرده بودند.
سال گذشته پارلمان اتحادیهی اروپا نام مجاهدین خلق را از فهرست سازمانهای تروریستی خارج کرد. در میان 27 عضو اتحادیهی اروپا، معدودی بمبگذاری چابهار را محکوم کرده بودند. جهان شاهد تناقضی گسترده در استانداردهای ایالات متحه و اروپا در زمینهی حقوق بشر و تروریسم است.
بگذارید با خودمان روراست باشیم و سوال را از وجدان خودمان بپرسیم. چگونه ایالات متحده و اروپا اسپانسر عملیاتهای تروریستی شدهاند؟ مگر ایران قربانی تروریسم جهانی نیست؟