
ابراهیم حسین بر
جهان پر از التهابات سیاسی و جنگهای ویرانگر و کشنده، نتیجهی سیاستها و امیال بیانتهای سردمداران و دولتمردان کنونی است. چه بسا در این دنیای سراسر ظلم، میلیونها انسان از راهبردهای جهانشمول! و سیاستهای ارتجاعی حاکمان "سود" بردهاند! و همچنان قاطعیت سرمایهداران بینالمللی به ویژه دولت امریکا را با پوست و گوشت خود لمس میکنند. با دهها دلیل واهی در حال پیاده سازی قشون به اینکشور و آنکشور هستند و زیرساختهای جوامع مختلف را از هم می پاشند. جهان تصویر کشیده شدهی کنونی توسط قدرتمداران بزرگ، بشدت تکاندهند و غمانگیز است.
دیکتاتورها یکی پس از دیگری به زیر کشیده میشوند و دیگر "مدافعین آزادی و دمکراسی" را بر مسند قدرت مینشانند. دنیا را به چنین سمتی سوق دادهاند و هر روزه جهان، شاهد کشت و کشتار هزاران انسان دردمند و بیپناه توسط ارگانهای مسلح رنگارنگ نظامهای امپریالیستی است.
در چنین راستایی چند سالی است که صف نارفیقان اپوزیسیون خارج از کشور درجهت اقناع قدرت های جهان بمنظور درهم شکستن مرزهای ایران عزیزمان آنهم به بهانهی "پیشبرد دموکراسی" دراز و درازتر می شود.
با نگاهی واقع بینانهتر، جریانهای انحلال طلب، همه با هر انگیزه و برداشت و منفعتی در انتظار نشستهاند تا روزی فرا رسد که عقدههای چندین سالهی خود را بر تخت حکومت بنشانند و عدهای نیز از فضای بوجود آمده، پرچم "مستقل و تجزیه طلبانه" و یا "تودهای" خود را برافرازند، همانگونه که تمامی اعضای کنگرهی فدرال، موضع فعلی خود را فرصتی برای صعود به استقلال می دانند.
متأسفانه دهههاست که اپوزیسیون ایران در چنین حال و هوایی پرورده شده و کمترین دخالت و یا تأثیرگذاری در بهبود فضای بین الملل در قبال مردم ایران نداشته است، بلکه بالعکس روزهای تلخ و سخت ملت را فرصتی برای غلبه بر اوضاع ایران و لنگر انداختن کشتی رو به غریق خود در خاک میهن عزیز می دانند. از همین روست که در کنفرانس اخیر که در بروکسل برگزار شد، افراد شرکت کننده از دولت های اروپایی و آمریکایی خواستند تا به منظور فلج نمودن زندگی مردم و اقتصاد کشور و با بهرهگیری از هرگونه ابزاری (سیاسی یا نظامی) جهت تحت فشار قرار دادن ایران، از خود قاطعیت بیشتری به خرج دهند!!!
اما واقعیت این است که "قاطعیت" امپریالیستها در اینکشور و یا در آنکشور نه تنها بر دردهای بیشمار جامعه نکاسته بلکه در ابعاد دهشتناکتری بر آن افزوده و آنگونه که جهان نظاره گر است، این "قاطعیت" ، طبقهی سرمایه داری و قدرتها را با بیزاری و تنفر از جانب ملتهای خود و همهی جهان روبرو نموده است.
این یک واقعیت است که اپوزیسیون ایران بر سر استفاده از اهرم نظامی غرب برای مداخلهی نظامی و سیاسی در ایران دائماً در حال چانه زنی است، هرچند از بیان آشکارای آن هراس دارد، اما به تجربه دریافته شده است که تکلیف رژیمهای علم شده در اثر جنگ و دعواهای امپریالیستی، پیشاپیش نوشته شده و میدانیم که وظیفهشان خدمتگذاری به سرمایه داران بینالمللی و بویژه دولت آمریکاست. از افغانستان و عراق گرفته تا تونس و لیبی و مصر و یمن، حکایت از چنین حقایق تلخی دارد.
امروز برای یکایک نیروهای پرادعای اپوزیسیون ایران متاسفیم که با همهی تجارب متاثر کننده و البته قابل انتظار در خاورمیانه و جهان، هنوز در عقب صفهای نظامی و بر صندلی سیاست غرب نشسته و هنوز همان قاعدهی سیاستمداران انگلیسی را در مباحث و کنفرانسهای به اصطلاح "اتحاد برای دموکراسی" بازگویی و بازخوانی می کنند. هرچند اپوزیسیون خود می داند که از آیندهی خود مایوس است، اما بهرحال در عاقبت همهی کنفرانس های برگزار شده در راستای دیپلماسی لااقل انتظار یک حرف معقول و منطقی و یک انسان عاقل می رفت که متاسفانه بازهم به این نتیجه رسیدیم که انتظار بزرگ و محالی داشته ایم، پر واضح است که چنین رفتارهایی از نیروهای مخالف در خدمت به مردم و در خدمت به روشنگری نیست.