سالها از روزهای آغازین انقلاب اسلامی گذشته است. حالا دیگر ایران اسلامی به تعبیر سیدنا القائد در شرایط بدر و خیبر است. حالا دیگر نه تنها هیچ کشوری توانایی حمله به خاک ایران را ندارد بلکه حتی فکر حمله به ایران نیز بر ضرر خودشان تمام خواهد شد. برای همین، غرب دست به سناریوی جدیدی زده است: ناامنی و برهم زدن امنیت در کشورهای متحد استراتژیک با ایران. غرب به خوبی میداند از آنجا که توانایی مقابله با ایران را ندارد، باید زمین بازی را به خاک متحدین استراتژیک و...
محمد پورغلامی: جمعه شب در برنامهی خوب "راز" که به همت نادر طالب زاده در شبهای چهارشنبه و پنج شنبه و جمعهی هر هفته، ساعت 30/11 شب روی آنتن شبکهی چهار میرود، آقای محسن رضایی حضور یافتند. بحث برنامه پیرامون امنیت ملی ایران بود. اما در اواخر برنامه، بحث به حوادث سوریه هم کشید. آقای رضایی ضمن استدلالات خود مبنی بر لزوم دفاع و همدلی جمهوری اسلامی با حکومت بشار اسد، به موضوعی اشاره کرد که حداقل برای من تازگی داشت. او گفت در زمان جنگ ایران و عراق - که البته بهتر است بگوییم جنگ ایران با تمام دنیا- تنها کشوری که در کنار ملت ایران ایستاد و حاضر شد به ایران کمک کند، حکومت "اسد پدر" بود. رضایی گفت که دولت سوریه در آن زمان، هم به ایران کمکهای تسلیحاتی میکرد و هم بعضی از دورههای آموزش نظامی ایران در خاک سوریه و توسط فرماندهان سوری برگزار میشد.
واقعیت این است که درک اهمیت مسألهی فوق، نیازمند درک شرایط آن روز انقلاب اسلامی از طرفی، و وضعیت "جهان عرب" از سوی دیگر است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هجمهی عظیمی علیه انقلاب شروع شد. غرب به تمام معنی فهمیده بود که این انقلاب با همهی انقلابهای رخداده در دههی 50 تا 70 میلادی، هم به لحاظ "ماهوی" و هم به لحاظ "شکلی" تفاوت دارد. در حقیقت وجوه نرمافزاری و سختافزاری انقلاب اسلامی کاملا متفاوت از سایر انقلابها بود. در خاطراتی که از جیمی کارتر در اینباره نقل شده، آمده که وی میگوید:
«من از رییس وقت سازمان سیا که بهدلیل پیروزی انقلاب اسلامی از کار برکنار شد پرسیدم: یعنی شما با این همه آدمی که در دنیا دارید، با این همه تجهیزات فوق پیشرفته، با این همه بودجهای که صرف میکنید، نتوانستید انقلاب مردم ایران را پیشبینی کنید؟ او در پاسخ گفت: آنچه در ایران روی داده است یک بیتعریف است، کامپیوترهای ما آن را نمیفهمند.»
این "بی تعریف"ی موجب شد تا همان ایام، استراتژیستهای بزرگ جهان اعلام کنند که اگر جلوی این انقلاب به هر طریقی گرفته نشود، دیر زمانی نخواهد گذشت که خاورمیانه تا شاخ آفریقا را مسخّر خود خواهد کرد. و همین شد که غرب، جنگ هشت ساله و تحریمهای مختلف اقتصادی- سیاسی را علیه انقلاب اسلامی آغاز کرد.
جهان عرب نیز در آن زمان که همواره با القائاتی که توسط جریانهای غربی و وهابی صورت میگرفت، تحت تاثیر دعواهایی چون "شیعه و سنی" و "عرب و عجم" بود، یکسره به پشتیبانی از رژیم بعث عراق برآمده و درصدد فروپاشی جمهوری اسلامی شد. در این میان تنها کشوری که دست به چنین عملی نزد و در کنار ملت ایران باقی ماند، سوریه بود. و این یعنی به قیمت خراب شدن وجهی سوریه در کل جهان عرب.
ارتباط استراتژیک ایران با سوریه در طول سالیان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به همین منوال گذشت و البته روز به روز ابعاد بیشتری هم به خود گرفت. شنیدن این خاطره هم شاید در اینجا خالی از لطف نباشد. چند ماه پیش که برای دیدن جناب "سید حمید روحانی" عزیز رفته بودم، بحث به دیدار ایشان با "سیدحسن نصرالله" رسید. "سید حمید" از دیدارش با "سید حسن" و اخلاق و بزرگی این مرد الهی میگفت. بعد ادامه داد که از سیدحسن در مورد ارتباطش با "آقا" سؤال پرسیدم که وی در اینباره، خاطرههایی را برایمان تعریف کرد. یکی از آن خاطرهها این بود که بعد از فوت اسد پدر، ما بچههای حزبالله خیلی نگران بودیم که نفر بعدی که حکومت سوریه را به دست میگیرد چه کسی است و چه سیاستی را در قبال "خط مقاومت" و "حربالله" دنبال میکند. میگفت در جلسهای که آن روزها خدمت آقا رسیدم، این نگرانی را به ایشان گفتم. آقا هم لبخندی زد و با آرامش گفت حالا از کجا معلوم که نفر بعدی بهتر از نفر قبلی نباشد؟ میگفت ما هم با همین حرف مقداری آرام شدیم. تا اینکه دیدیم "بشار" جای پدر را گرفت و او نه تنها مانند پدر، پایبند به مبانی خط مقاومت بود بلکه حتی بیشتر از پدر هم به حزبالله نزدیک شد و ما تازه فهمیدیم که آقا آن روز از چه موضعی این حرف را زده است.
سالها از آن زمان میگذرد و حالا چند ماهی است که اوضاع سوریه به هم ریخته است. کشورهای غربی و وهابی سعی دارند این ناآرامیها را دنبالهروی همان موضوع به زعم خودشان "بهار عربی" تفسیر کنند و چنین در رسانههای زنجیرهای خود بگویند که این اعتراضات کاملا مسالمتآمیز است و مردم سوریه نیز به دنبال دستیابی به آزادیهای مدنی و دموکراتیک هستند. اما سؤال آنکه این چه اعتراض مسالمتآمیزی است که مخالفان حکومت، با انواع و اقسام ابزارهای نظامی و خشونتآمیز، هر روزه موجب کشته شدن تعداد زیادی از مردم و شهروندان کشور خود میشوند؟ چه کسی است که دلبستهی کشور و میهن خود باشد اما راضی شود تا مردم کشور خود را به قتل و غارت برساند؟ این ادعا همانقدر مضحک است که ما آشوبطلبان و براندازان حوادث بعد از انتخابات 88 را، "مردم خداجوی سبز" بنامیم.
جدای از این مسأله، حمایتهای گستردهی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و نوچههای منطقهای آنان خود دلیلی است بر ساختگی بودن و غیر "بهار عربی" بودن این اعتراضات. آخر این چه بهار عربی است که صهیونیسم بینالملل که همواره مدافع رژیمهای دیکتاتوری و توتالیتر بوده و هست، حامی مالی و انسانی آن شده؟ اصلا از همینجا میتوان به "برساخته" بودن این اعتراضات یا بهتر بگوییم آشوبها پی برد. این همان سناریوی نخنمایی است که غرب در تمامی کشورهای مخالف خود، بارها پیاده سازی کرده و آخرین پردهی آن هم در سال 88 در ایران رونمایی شد.
سالها از روزهای آغازین انقلاب اسلامی گذشته است. حالا دیگر ایران اسلامی به تعبیر سیدنا القائد در شرایط بدر و خیبر است. حالا دیگر نه تنها هیچ کشوری توانایی حمله به خاک ایران را ندارد بلکه حتی فکر حمله به ایران نیز بر ضرر خودشان تمام خواهد شد. برای همین، غرب دست به سناریوی جدیدی زده است: ناامنی و برهم زدن امنیت در کشورهای متحد استراتژیک با ایران. غرب به خوبی میداند از آنجا که توانایی مقابله با ایران را ندارد، باید زمین بازی را به خاک متحدین استراتژیک و همسایههای ایران بکشاند تا از این راه بتواند در طولانی مدت، امنیت ایران را نیز مورد تهدید قرار دهد. غافل از آنکه جمهوری اسلامی همواره در کنار مردم سوریه خواهد بود.
ملت ایران به مانند جنگ هشت ساله که سوریه در کنار ایران باقی ماند، در کنار حکومت و مردم سوریه قرار دارد و از آن حمایت خواهد کرد. البته حمایت ایران به معنی حمایت از ضعفهای موجود در ساختار حکومت سوریه نیست، که خوب بر آن واقفیم. اما بر آنیم که هرگونه تغییر و تحول باید از "درون" سوریه و تنها توسط خود "مردم" این کشور صورت بگیرد، نه اینکه موضوعی تحمیلی از سوی جریانهای خارج از کشور باشد؛ آن هم با سردمداری صهیونیسم!
حمایت ایران از سوریه یعنی حمایت از "محور مقاومت". یعنی حمایت از همهی جریانهای مخالف "نظام سلطه". و انشاءالله در روزهای نزدیک شاهد آن خواهیم بود که حکومت سوریه، نقشهی شوم مخالفان محور مقاومت را خنثی کرده و بار دیگر به شرایط امنیت و آرامش باز خواهد گشت.