سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

مخالفان جمهوری اسلامی بالای ۵۵ سال سن دارند!

 

 

مخالفان جمهوری اسلامی بالای ۵۵ سال سن دارند!

به گزارش پایگاه خبری انعکاس آنلاین : چند روزی است که به موازارت برگزاری نشست ضد انقلاب و اپوزیسیون در بروکسل، بین خود آنها دعوای سختی صورت گرفته است.

شاید شروع‌کننده‌ی این جر و بحث‌ها مثل اکثر مواقع، علیرضا نوری‌زاده باشد. نوری ‌زاده در اعتراض به خبری که در سایت خودنویس منتشر شد در یکی از برنامه‌های خود، با عصبانیت اعلام کرد:

«بریم به جریان بلژیک؛ اولا من بهتون بگم، تمام این چرندیاتی که بعضی از سایت‌ها راجع‌به [کنفرانس] بلژیک نوشتند، جز دروغ و جز کینه‌ورزی و جز حسادت نبود، و من برایم شکفتی آور بود که مثلا اخبار روز یا سایت خودنویس حرف‌هایی بنویسند که هیچکدوم با واقعیت تطبیق نداره…»

شاید اعتراض نوری‌زاده به عدم حضور به این قسمت از خبر خودنویس باشد که نوشته بود:

«علی‌رغم کیفیت بالای کنفرانس و همچنین حضور شخصیت‌های مهم و معتبر در آن، مثل هانس بلیکس، تعدادی از چهره‌های شاخص سیاسی در کنفرانس امروز غایب بودند. همچنین ستاد برگزاری کنفرانس، در فهرست شرکت‌کنندگان از برخی نام برده که قرار نبوده شرکت کنند. با این حال هماهنگی برگزارکنندگان کنفرانس بروکسل با خبرنگاران خوب بوده و اطلاع‌رسانی نیز به صورت کاملا باز انجام می‌شود. هومن شهبندی، خبرنگار خودنویس، که در محل کنفرانس حاضر است، می‌گوید این همایش بسیار منظم برگزار شده اما حضور نیروهای چپ در آن شاخص است.»

در پاسخ به نوری‌زاده، چند روز پیش، نیک آهنگ کوثر وارد میدان شده و نوشت:

«شاید آقای نوری‌زاده عزیز از یادداشت من رنجیده‌اند. من در یادداشتم نوشته بودم: «وقتی یکی از برگزار کنندگان کنفرانس بروکسل در هفته‌های پیش به من گفت که مخفی‌کاری در استکهلم اشتباه بوده، به این نتیجه رسیدم که لا‌اقل بخشی از اپوزیسیون توانسته از فضای بازتر غرب بیاموزد. ضمن استقبال از این تغییر مثبت، باید تاکید کنم که سخت‌گیری را نباید به حساب «دشمنی» گذاشت. پاسخ‌گویی و مسوولیت‌پذیری لازمه توسعه دموکراتیک است. نکته مهم دیگر، اطلاع‌رسانی مرتب و منظم از درون کنفرانس است. وجود ناظران مستقل البته باعث می‌شود اگر نکته‌ای منتشر نشود، به اطلاع افکار عمومی برسد.» متوجه نمی‌شوم کجای این نوشته دروغ پردازی است.»

وی سپس به واقعیت جالبی اشاره می‌کند:

«یا اگر گفته‌ام: «نکته مهم که نمی‌توان از آن غافل ماند، پیری بسیاری از افراد موثر در این گرد‌هم‌آیی‌هاست. متوسط سن گروه برگزار کننده تفاوتی اساسی با متوسط سنی جامعه ایران دارد. این تفاوت نسلی می‌تواند تا حدی مانعی در جذب اکثریت جوان کشور باشد. شاید این گروه مسن (اکثرا بالای ۵۵ سال) بتوانند با ایجاد امکاناتی برای فعالان و رهبران جوان‌تر، راه را برای شکل‌گیری یک جنبش فراگیر هموار کنند. برای چنین کاری، گذر از منافع شخصی اهمیت زیادی دارد. باید دید این بخش از اپوزیسیون چقدر توان از خود گذشتگی دارد.» حرف ناروایی زده‌ام؟»

بعد از نیک آهنگ کوثر، اشخاص دیگری نیز نسبت به مشکلات و یا بهتر بگوییم شکست نشست بروکسل مطالبی را نوشتند. برای مثال سایت خودنویس در مطلبی با عنوان «کنفرانس اپوزیسیون یا گردهمایی مقاله‌نویس‌ها» نوشت:

«با تفکری است که چنین می‌پندارد که تعدادی از فعالین خارج از کشور می‌توانند با شرکت در یک کنفرانس دو روزه «آلترناتیو» شوند و دوران گذار پس از جمهوری اسلامی را مدیریت کنند. نخستین مشکل چنین نشست‌هایی مشکل مشروعیت است. اگر قبول کنیم که مشروعیت از رای مردم بوجود می‌آید، افرادی که در این کنفرانس‌ها شرکت می‌کنند هیچگونه اختیاری از سوی مردم دریافت نکرده‌اند که مشروعیتی برای آلترناتیو بودن یا مدیریت دوران گذار داشته باشند. اینان نه تنها چنین مشروعیتی ندارند بلکه اکثریت قریب به اتفاق آنان حتی در بین مردم عادی، چه داخل و چه خارج، برای ایرانیان خارج از کشور هم حتی شناخته شده نیستند و نباید هم نگران خلاء سیاسی پس از جمهوری اسلامی بود.»

نویسنده این نشست‌ها را چیزی جز اتلاف وقت نمی‌داند و معتقد است:

«این کنفرانس‌ها جز اتلاف وقت و هزینه، نتایج چندانی ندارند. حتی باعث ایجاد اتحاد بیشتر میان همین فعالین شرکت کننده هم نمی‌شوند. کنفرانس‌ها اغلب بحث آزاد هستند و تاکنون هم بیشتر باعث تنش و جدال شرکت کننده‌ها شده است تا اتحاد آنان. کلا اینکه یک نشست دو روزه بتواند باعث اتحاد نیروها شود فکری باطل هست. نه مردم ما و نه فعالین سیاسی ما، با کنفرانس و همایش متحد نمی‌شوند و شرکت کننده‌ها هم غالبا اصلا نیرویی نیستند که بتوان از نشست آنها بعنوان «اتحاد نیروها» نام برد. برفرض اینکه آنها با هم متحد شوند هم می‌شود جمع صفر به علاوه صفر به علاوه…صفر که باز می‌شود همان صفر. تنها نیروهای کرد شرکت کننده در این کنفرانس را می‌توان «نیرو» حساب کرد.»

مشکل اصلی از دیدگاه نویسنده این است که این نیروهایی که به تعبیر رسانه‌های اپوزیسیون، رهبری مخالفان جمهوری اسلامی را بر عهده دارند، چیزی جز «مقاله‌نویس» شبکه‌ها و سایت‌های خارج از کشور نیستند که عرضه‌ی کار دیگری جز مقاله‌نویسی را ندارند:

«اکثر کسانی که در خارج از کشور فعال سیاسی شناخته شده هستند، یا در سایت‌های اپوزیسیون مقاله می‌نویسند و یا در تلویزیون‌های بی‌بی‌سی و صدای آمریکا مصاحبه انجام می‌دهند… همین. بنابراین من نمی‌دانم چه اصراری هست که یک گروه مقاله‌نویس که هیچ کارنامه اجرایی یا مدیریتی از خود ندارند با هم متحد شوند؟ آیا می‌خواهیم که از این پس همه مقاله‌های یکسان بنویسند؟»

او در ادامه، حاصل این نشست‌ها را چیزی جز حرف زدن و خوردن و برخاستن نمی‌داند:

«من از سال ۱۹۹۴ یا در این کنفرانس‌ها شرکت کردم یا آنها را دنبال کردم، اولین کنفرانسی که به یاد دارم کنفرانس اشتوتگارت بود. شرکت کننده‌ها خود باید مخارج سفر و اقامت را پرداخت می‌کردند و محل اقامت هم یک خوابگاه دانشجویی بود. تنها پیشرفتی که در اینگونه همایش‌ها طی همه این سال‌ها به چشم می‌اید، یا از دیگران شنیدم، این بوده که پول بیشتری برای کنفرانس‌ها خرج می‌شود، مخارج شرکت کننده‌ها پرداخت می‌شود و کیفیت هتل و شام و ناهار خیلی بهبود یافته وگرنه همه این کنفرانس‌ها بدینگونه خلاصه می‌شوند: آمدند، نشستند، حرف زدند، خوردند، برخاستند و رفتند.

مشکل اصلی اینجاست که اکثر اینها نمی‌دانند که مخالفین خارج کشور باید «چه» کنند و رسالتشان چیست ؟ مخالفین خارج کشور نه توان این را دارند که جمهوری اسلامی را سرنگون کنند و نه مردم آگاه و فعالین داخل کشور از آنها خواسته‌اند که «خارج از کشوری‌ها» این کار را برایشان انجام دهند.»

نویسنده در نهایت، مطلب خود را با این نتیجه‌گیری به اتمام می‌رساند:

«عقل سلیم حکم می‌کند: این همه هزینه مالی برای کاری که بیش از هیجده سال است نتیجه نداده بیهوده هست. آیا وقت آن نرسیده است که دست کم بیش از این برای کاری که تا کنون نتیجه‌ای نداده و بالمعال فرجامی ندارد، هزینه نکنیم؟»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد