منیره سلیمانی نماینده حزب مردم بلوچستان، : دختری که روزها در خانه مبارزه میکند, اما شبها در دیسکوهای اروپائی
متن کامل سخنرانی منیره سلیمانی در سایتهای حزب منتشر شده است.
رقصنده این یکی از بهترین استعداد خود طبقه دیسکو رقصنده است. او دوست است توسط هر یک او ملاقات کرده و مطمئن شوید که به شما داشته باشد. بنابراین ، اجازه می دهد تا برای او در حال حاضر به دختر زیبا در این حزب شب و آن لذت ببرید
بیست و دو و پنج دقیقه : آرام آرام شماری آغاز به دست گرفتن و کمرگرفتن هم کردند ، خوب ولی اینها یا نامزد ، یا زن و شوهر ، و یا دوست هستند . سه دختری که دیرکرد(لگ) داشتند باز خسته شده ، آمده اند آبجو می خورند .
بیست و دو و بست و هشت : رفت و آمد (رقص )نور را سه نورافکن با نور سفیدی بسیار خیره کننده و نیرومند برپا می کنند . من حوصله ی این برنامه ها را ندارم . تنها مانده ام که ببینم سرانجام دیسکو چگونه به پایان خواهد رسید و آیا کردنی هم در کار خواهد بود یا نه ؟! ودر پایان شب چنان می توان از اینجا کسی را سرانجام با خود به خانه برد یا خیر .که اگر بخواهد با این روند پیش برود بسیار روشن است که امشب سد در سد سر من بی کلاه است. اینجور خیال می کنم که خبری نباشد ، تنها آشنایان و نامزدها ، یا زن و شوهرها، خودشان باهم پایکوبی می کنند ، خوب ، اینچنین جایی به درد من نمی خورد . باز همان آش و همان کاسه است . به من پیشتر درباره ی دیسکودر ایران گفته شده بود که خود پایکوبی کنندگان از تو درخواست می کنند که باهاشان به پایکوبی بپردازی ، اما تا کنون که چنین چیزی برای من روی نداده و نه هرگزهم - دست کم امشب و در این دیسکو- روی خواهد داد . افزون بر این پایکوبی کنندگان بیشترشان کم سن و سالند . از سویی دیگر شماری از آنان پس از این که با نامزدهایشان پایکوبی کردند و خسته شدند از دیسکو بیرون می روند .
بیست و دو پنجاه دقیقه : اکنون پایکوبی های دوتایی (زن و مرد) آغاز شده است . ولی من نمی دانم اینها چه وابستگی خانوادگیی با هم دارند یا ندارند .
بیست و دو و پنجاه و پنج : دوباره پایکوبیهای تکی ، همان سروصدا، و باز همان رفت و آمدها یا پایکوبی پرتوهای نور.
بیست و یک وسی و سه : رفت و آمد شگفت انگیزنور و سر و صدای وحشتناک و دیوانه کننده و پایکوبی (رقص)درهم زنان و مردان در حالت نیمه بیخودی . من تنها تماشاگر هستم . البته پیش از این از دختر بچه ای درخواست کردم با من به پایکوبی بپردازد ، اما او نپذیرفت . رویهمرفته می توان گفت تنها کسان آشنا با یکدیگر به پایکوبی می پردازند ، همین . من اگر از سوی کیس دلخواهم به پایکوبی فراخوانده نشوم ، هرگز پایکوبی نخواهم کرد . رویهمرفته از میان این دختران دو سه تایی هستند که اگر با آدم بیایند ارزش کردن ، پول گذاشتن ، و نیرو را دارند ، چندتایی هم براستی دست خورده و نا زیبا هستند ، چند تایی هم مردند . به هر روی هم اکنون سیزده تن در کار پایکوبی هستند که از آن میان شش تن مرد است . سه دختر که یکیشان هم خوشگل است هم اکنون کنار من نشسته اند و پایکوبی نمی کنند ، اینها تازه رسیده اند . نکته ی گیرای دیگر این که به هیچ روی به بدن یکدیگر دست نمی زنند ، بر خلاف چشم داشت و پیشداوریهای من . یعنی رویهمرفته یک حالت احمقانه و عصبی دارد . من تنها پول درون شد به دیسکو را دادم یعنی هزار درام ، ولی پول آبجو را گفتم چون نمی خورم ، خواهشمندم بی خیال شوید . هر بلیت به روال فراگیر گویا یک آبجوی مفتی با آنست . دختری که بدو پیشنهاد داده بودم اندکی پایکوبی کرد و با دوستش گویا از دیسکو رفت . شمار زیادی نیز آنسوی دیگر دیسکو نشسته اند که به هیچ روی به پایکوبی نمی پردازند . از این سه دختری که دیر آمده اند ، دختر خوشگلشان مانند کسی که خسته شده باشد ، آمده نشسته است و ته مانده ی آبجویش را بالا زد . به هر روی پایکوبی خوبیش اینست که از زور سر و صدا انسان دیگر نمی تواند به گرفتاریهای خود بیندیشد ، و تا زمانی که این سروصدای کرکننده فرمانرواست پیکرت شاید خسته شود ، اما روانت شاد می شود و آسایش ژرفی بدو دست می دهد
ساعت بیست و پنجاه و شش دقیقه ی روزآدینه ، نوزده تیرماه نود ، و برای نخستین بار در سراسر زندگی گرامی در هوا(فضا)ی بسیارگیج کننده و چرخش سرزای یک دیسکو : رویهمرفته کم رفت و آمد است و تا هنوز هم که هیچ دانسی در کار نیست . یک موسیقی آرام ، هوای نیمه تاریک ، و رقص نور که سود آن مگر برپاکردن چرخش در سر احتمالا چیز دیگری نیست
منبع سایت حزب مردم بلوچستان