سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

اینجا نه جاده هست نه بهداشت، کسی مریض شود می‌میرد

گزارش فارس از مناطق محروم سیستان‌وبلوچستان
اینجا نه جاده هست نه بهداشت، کسی مریض شود می‌میرد

خبرگزاری فارس: اینجا «روستای گوهنزم» نه آب دارد، نه بهداشت، نه برق، نه آب، نه جاده، اگر کسی را عقرب یا مار نیش بزند یا مریض شود به درمانگاهی یا شهر نمی‌رسد و محکوم به مرگ است.

خبرگزاری فارس: اینجا نه جاده هست نه بهداشت، کسی مریض شود می‌میرد

به گزارش خبرگزاری فارس از نیکشهر، روستای محروم " گوهنزم" بعد از روستای کوشک، تابلویی نوشته چاهان سمت چپ راه به طرف دهستان چاهان تا نزدیک روستای تابک تل و بعد به طرف هنزم زیردان و بورک، کمتر از 30 کیلومتر از نیکشهر به طرف بنت واقع شده است.

تاکنون هیچ مسئولی اعم از فرماندار و ... از این روستا بازدیدی نداشته و حتی نمی‌دانند که حدود 200 نفر جمعیت در این روستای دورافتاده و محروم زندگی می‌کنند.

روستای "گو هنزم" مدرسه، راه ارتباطی، خانه بهداشت و... ندارد و مردم اینجا از محروم‌ترین مردم کشور هستند.

خبرنگار فارس 31 خرداد ماه امسال به همراه رئیس اداره امور عشایری شهرستان نیکشهر به این روستا رفت تا از نزدیک با روستاییان و مشکلات آنها آشنا شود و بتواند با تهیه گزارشی از این منطقه دورافتاده و محروم، صدای این روستاییان را به گوش مسئولان برساند تا عدالت اجتماعی را برقرار کنند.

در میان کوه‌ها و دره‌‌ها، 16 کیلومتر سر بالایی و سراشیبی و پرتگاه را طی کردیم تا روستایی که نامش "گو" از توابع بخش مرکزی نیکشهر است، رسیدیم.

ابتدا به دهستان چاهان رسیدیم، جایی که تمام آب باران و سیلاب در میان دور تا دور کوه در همانجا ذخیره می‌شود چون آب جایی برای برون رفت ندارد.

در روستای "گو" به گفته اهالی، 65 خانوار و در حدود 200 نفر جمعیت دارد. این روستا سه بازار دارد. همه خانه‌ها از حصیر و داز و شاخه درختان خرما ساخته شده‌اند حتی یک خانه خشتی و گلی یا سیمانی پیدا نمی‌شود.

مسیر راه روستای گو انگار راهی است که با دست ساخته شده و حتی تیغ گریدر را در مدت طولانی به خود ندیده است از وضعیت آن کاملا مشخص و مشهود است، از سنگ‌هایی که در وسط جاده وجود دارد و صحبت‌های اهالی روستا که می‌گویند تا حالا جز شما دو نفر، هیچ مسئولی پایش به اینجا نرسیده است.

* روستاییان گوهنزم منتظر توجه مسئولان هستند

روستای گوهنزم، آب بهداشتی و سالم، برق، تلفن و خانه بهداشت ندارد.

به محض ورود به روستای گو، چند جوان و نوجوان و کماش و پیرمرد در زیر سایه خنک درخت کلیر نشسته بودند تا ما را دیدند فورا از جا برخاستند و به طرف ما آمدند. از آنها در مورد وضعیت روستایشان پرسیدیم، نا امیدانه با ما حرف می‌زدند.

می‌گفتند: فرمانداری یا بخشدار یا یکی از مسئولان بلندپایه؟، گفتیم متاسفانه فقط خبرنگارم، مسئول دولتی نیستم.

حتی نمی‌دانستند خبرنگار چیه، گفتم آمده‌ام تا از نزدیک روستا و مردم آن را ببینم تا مشکلات و معضلات این منطقه دورافتاده و محروم را به گوش مسئولان برسانم.

جوانان روستا ازم پرسیدند تو از کجا فهمیدی که روستایی به اسم گوهنزم وجود داره. بهشان گفتم از طریق رئیس اداره امور عشایری نیکشهر باخبر شدم و به اتفاق وی به این روستا آمدم.

یکی از جوان‌ها پرسید مگر گفتن مشکلات ما روستاییان برای مسئولان اهمیت دارد؟، گفتن ما هیچ فایده‌ای ندارد و دردی از ما را دوا نمی‌کند، کدوم مسئول به خودش زحمت می‌دهد و به یک چنین روستای دورافتاده و صعب‌العبوری که راه درستی ندارد، می‌آید.

جوانی با تمام ناامیدی گفت: آخر دنیا که میگن، همین جاست!

از جوان‌های روستا گذشتیم و به داخل روستا آمدیم. وقت ظهر و دقیقا وقت ناهار بود. چند نفر از زنان روستا در گرمای بالای 50 درجه، نان تنوری می‌پختند. آن طرف‌تر داخل آشپزخانه کپری، زنی به نام "گنجان" مشغول غذا پختن بود. تا ما رو دید غریبه‌ایم خودشو جمع و جور کرد. ازش پرسیدم مگر شما از گاز و سیلندر استفاده نمی‌کنید؟ با تعجب به ما نگاه کرد فهمیدم که اصلا تا حالا گاز و سیلندر نشنیده تا چه رسد که از آن استفاده کند.

گنجان گفت: زنان روستا برای پخت و پز از بیابان هیزم جمع می‌کنند. کمی که باهاش حرف زدیم، اونم کمی احساس راحتی کرد و شروع به گفتن مشکلاتشان کرد.

گنجان گفت: ما آب نداریم، بهداشت نداریم. جاده مناسب نداریم. اگر کسی رو عقرب یا مار نیش بزنه، نمی‌توانیم به موقع مریضو به درمانگاهی یا شهر برسانیم.

این زن روستایی حرف‌های زیادی برای گفتن داشت اما مجبور بودیم تا با سایر اهالی روستا هم گفت و گپی داشته باشیم.

عبدالکریم پیرمرد 62 ساله‌ گو هنزم گفت: تا من یادم هست اینجا هیچ مکتب و مدرسه‌ای نبوده، پدران و گذشتگان ما هم بی‌سواد از این دنیا رفته‌اند، کسی به فکر ما روستاییان نیست.

وی گفت: حدود 30 کودک و نوجوان داریم که مثل ماها در وسط این کوه‌ها هر روز سرگردان و دنبال گوسفند و شترها هستند، چه آینده‌ای دارند. سرنوشت بچه‌های دلبندمان همانند ما خواهد شد و این روند در حال تکرار هست. ما بچه بودیم، دنبال بز و گاو و شتر بودیم الان هم، بچه‌ها این کارو تکرار می‌کنند.

عبدالکریم با نا امیدی به ما نگاه کرد و افزود: در عمر 62 ساله خودم، مدرسه‌ای ندیده‌ام که چه شکلیه، آبا و اجداد ما بی‌سواد از دنیا رفتند و ما هم مثل اونا خواهیم بود.

یکی دیگر از اهالی روستا با نام علی هم گفت: یعنی امکان دارد روزی به روستای "گو" جاده، مدرسه، بهداشت و دیگر امکانات بیاید. با آه تمام این حرفو زد و ادامه داد این یک آرزو برای ماست که بچه‌های ما همانند ما بی‌سواد نباشند لااقل یه چیزی از این دنیا بفهمند.

دادمحمد یکی دیگر از اهالی همین روستا ازش پرسیدم: چرا اینجا رو برای زندگی انتخاب کردید که این همه مشکلات دارد و خیلی هم دور است.

گفت: اینجا چهار طرف آن کوه و آب است. بیش از 70 دربند و هوشاپ داریم که هر کدام تا 300 نخل خرما دارند اینجا خاک حاصلخیزی دارد و انواع درختان کهیر، کلیر، کنار و علف رشد می‌کند و هر خانوار تا 200 راس گوسفند و شتر و گاو دارد، نمیشه آنها را رها کرد، اینجا بهترین محل برای چرای دام‌ها هست.

وی بیان داشت: اینجا زمین مستعد خوبی برای کشاورزی دارد متاسفانه کسی به ما توجه نمی‌کند.

اسماعیل یکی دیگر از اهالی روستای گو با ناراحتی گفت: وقتی یک نفر مریض میشه یا دچار عقرب زدگی و یا مارگزیدگی میشه، بارها با سرهم کردن چوب روی چوب مانند جنازه مریضو حمل کردیم اما به علت نبود راه مناسب و قابل دسترسی مریض فوت کرده، واقعا زندگی در روستای فاقد راه مناسب، مشکل هست.

چند تا بچه دور و بر ما پرسه می‌زندند. ازشون سوال کردیم دوست دارین درس بخونین؟ با خجالت گفتند ما علاقه زیادی داریم برای درس خواندن چون نمی‌خواهیم به سرنوشت پدرانمان گرفتار شویم و فقط دنبال گاو گوسفند و بز و شتر بدویم.

* اداره عشایر اقداماتی انجام داده اما کافی نبوده است

رئیس اداره امور عشایری شهرستان نیکشهر گفت: این روستا یکی از روستاهای عشایری هست که اداره امور عشایر شهرستان نیکشهر طی دو سال گذشته برق‌رسانی کرده و همچنین با حفر چاه، آبرسانی هم انجام داده است ولی به دلیل کوهستانی بودن و عدم تردد خودروهای بدون کمک این اقدامات پیگیری نشده است.

محمود بلوچ افزود: این اداره سعی کرده در حد امکان به روستاییان اقلام خوراکی مورد نیاز را برساند اما به دلیل مشکلات راه، کافی نبوده است.

وی بیان کرد: متاسفانه قدم هیچ مسئولی به اینجا نرسیده و علی‌رغم پیگیری و درخواست اداره امور عشایری از مسئولان راهسازی و دیگران، نتیجه‌ای در بر نداشته و همچنان روستای گَو از ابتدا تاکنون در محرومیت بسر می‌برد.

رئیس اداره امور عشایری نیکشهر ادامه داد: این روستا 16 کیلومتر راه دارد که مسئولان باید برای آسفالت هرچه سریع‌تر آن اقدام کنند.

بلوچ گفت: مردم روستای گَو بیش از 7 هزار راس دام سبک و سنگین (گوسفند و بز، شتر و گاو) دارند و به دلیل حاصلخیزی خاک این منطقه و رویش انواع درختان و درختچه‌ها برای چرای دام‌ها مفید و موثر است به همین خاطر این منطقه را برای سکونت انتخاب کرده و کسی حاضر به ترک آن نیست.

وی اضافه کرد: مسئولان حتی به فرموده امام راحل که "به روستائیان برسید چون زبان تشکر را ندارند" جامه عمل نمی‌پوشند و حاضر نیستند با آنها همدردی کنند چه برسد به فکر حل مشکلات این چنین روستاهایی که یک بازدید میدانی هم نداشته‌اند.

راه روستایی "گوهنزم" در تصور اولیه، راه احشام است چون اگر خودرویی از آنجا تردد کرده باشد باید رد دو لاستیک آن به جا مانده بود متاسفانه مردم این روستا مشکلات زیادی دارند و از مسئولان تقاضای کمک می‌کنند به ویژه برای فرزندانشان استدعای احداث مدرسه دارند تا درس بخوانند و به سرنوشت پدرانشان دچار نشوند.

کودکان روستای "گو هنزم" در انتظار کمک مسئولان برای احداث مدرسه هستند.

مسئولان: پدران و بزرگان روستای گَو یا مرده‌اند یا پیر شده‌اند، نگذارید ما کودکان و بچه‌های این روستا هم بی‌سواد از دنیا برویم. چشمان منتظر ما امید بازگشایی مدرسه را دارند. یا حق.

--------------------------

گزارش: رستم کریمی

-------------------------

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد