سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

چرا دولت امریکا در برقراری ارتباط با ایرانیان مشکل دارد؟

گزارش انتقادی بنیاد هریتیج در مورد صدای امریکا و رادیو فردا

 متاسفانه بخش فارسی صدای امریکا به عنوان اصلی ترین وسیله برای برقراری این ارتباط، صلاحیت چنین کاری را نشان نداده و بسیار ناتوان و درمانده ظاهر شده است. بخش فارسی صدای امریکا در مشکلات فراوانی غرق شده است و عملا هیچ کارایی برای پیگیری پروژه ی دیپلماسی عمومی ندارد.

به گزارش بولتن نیوز ، وبسایت «سبزنامه ایرانیان» متن کامل گزارش بنیاد هریتیج را که از قدرتمندترین موسسات محافظه کار در ایالات متحده ی امریکا می باشد، در رابطه با بخش فارسی صدای امریکا منتشر کرده که بخش هایی از آن در ادامه آورده شده است.مطالعه ی گزارش نکات جالبی را در مورد بخش فارسی صدای امریکا و رادیو فردا به ویژه اهمیت آن برای دولت ایالات متحده و دستگاه دیپلماسی این کشور ارائه می کند.
چرا دولت امریکا در برقراری ارتباط با ایرانیان مشکل دارد؟ پاسخ را در بخش فارسی صدای امریکا و نیاز شدید به تغییرات اساسی در آنجا جستجو کنید!
-
هلا دال، بنیاد هریتیج، مارس ۲۰۱۲

چالش بزرگی که امروز دولت امریکا با آن مواجه شده است، لزوم ادامه ی کار رسانه ی صدای امریکا با وجود کسری بودجه ی شدید این کشور است. بنا بر گفته ی آقای «دیوید انزور»، مدیر کل صدای امریکا، ایران، چین، پاکستان و کره شمالی در صدر کشورهایی قرار دارند که صدای امریکا برای آنها برنامه پخش می کند. پخش برنامه برای ایران از صدای آمریکا به چالشی منحصر به فرد برای دولت امریکا تبدیل شده است.



صدای امریکا سازمانی دولتی و غیرنظامی است که از مالیات مردم آمریکا تامین بودجه می شود. جمهوری اسلامی ایران که بزرگترین حامی تروریسم جهانی و در پی دستیابی به سلاح هسته ای است، خطری بزرگ برای ثبات منطقه ی خاورمیانه می باشد. ایران چهارمین کشور تولید کننده ی نفت جهان است که ۶۰ درصد از جمعیت ۷۴ میلیون نفری آن زیر ۳۰ سال سن دارند. این جمعیت بزرگ زیر سی ساله ها از زندگی تحت حکومت متعصب مذهبی بیزار و تشنه ی دریافت اخبار از جهان آزاد هستند.
برای رسانه های دولت امریکا و سایر رسانه های غربی، بهره مندی از یک استراتژی برای برقراری ارتباط با مردم ایران نه تنها بسیار ضروری است، بلکه فرصتی عالی برای اثرگذاری هم می باشد.
متاسفانه بخش فارسی صدای امریکا به عنوان اصلی ترین وسیله برای برقراری این ارتباط، صلاحیت چنین کاری را نشان نداده و بسیار ناتوان و درمانده ظاهر شده است. بخش فارسی صدای امریکا در مشکلات فراوانی غرق شده است و عملا هیچ کارایی برای پیگیری پروژه ی دیپلماسی عمومی ندارد.
گام های ضروری و اضطراری که بخش های فارسی رسانه های دولتی امریکا (رادیو فردا و صدای امریکا) برای حل مشکلاتشان باید بردارند، به شرح زیر است:
الف. بررسی کامل صلاحیت مدیران و کارمندانی که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ استخدام شده اند و اطمینان یافتن از شایستگی آنان و حرفه ای بودنشان در امر خبرنگاری و همچنین تسلط کامل بر زبان فارسی
ب.تصویب قوانین جدید برای کارمندان قراردادی و موقت بخش فارسی و ایجاد شرایط عادلانه جهت تقویت روحیه ی آنان
ج. تشکیل گروه مشاوران از بین ایرانیان در تبعید، با هدف نظارت بر پخش برنامه های بخش فارسی و انتقال واکنش بینندگان به مدیران این رسانه
د.برگزاری جلسات کمیته های فرعی کنگره ی ایالات متحده برای نظارت دائمی بر مدیریت و برنامه های بخش فارسی صدای امریکا
هـ. مدیران و برنامه گذاران بخش فارسی باید از منابع مالی که توسط مالیات دهندگان آمریکایی تامین می شود، به نحوی استفاده کنند تا برنامه هایی که ارائه می دهند از ارزش های امریکایی نشات گرفته و با منافع ملی این کشور همخوانی داشته باشد و در عین حال از بالاترین کیفیت حرفه ای نیز برخوردار باشد.
ایجاد تغییرات دربخش فارسی صدای امریکا باید در اولویت برنامه های دولت و کنگره ی امریکا قرار گیرد. اکنون به کارگیری این گام ها در چهارچوب یک استراتژی فراگیر برای برخورد با حکومت جمهوری اسلامی که خطرناکترین و بزرگترین چالش سیاست خارجی برای دنیای امروز است، بسیار ضروری می باشد.
حدود هفتاد سال پیش، در اوایل دهه ی چهل میلادی، صدای آمریکا تولید برنامه های رادیویی فارسی برای ایران را آغاز کرد، اما تا زمان تسخیر سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن دیپلمات های امریکایی در آبانماه ۱۳۵۸ خورشیدی (اکتبر ۱۹۷۹میلادی)

این برنامه ها که عنوان سرویس فارسی داشت، از نظم و ترتیب خاصی برخوردار نبود. از آن زمان تا کنون پخش برنامه های صدای آمریکا به تهران به صورت مداوم ادامه داشته است.
سال ۲۰۰۱ نام این سرویس به بخش فارسی تغییر کرد و از سال ۲۰۰۷ با پخش شبانه روزی اخبار، نخستین بخش در کل صدای آمریکا بود که با چنین قالبی عرضه می شد.
بخش فارسی به عنوان قسمتی از بدنه ی صدای آمریکا تحت نظارت شورای سیاستگزاری رسانه های دولتی آمریکا می باشد که بی بی جی خوانده می شود. بنابراین بخش فارسی صدای آمریکا بخشی از یک ارگان دولتی است که هزینه ی آن تماما توسط دولت ایالات متحده آمریکا از محل مالیات شهروندان امریکایی تامین می شود.
بودجه ی سالانه ی بخش فارسی بیش از ۲۰ میلیون دلار است. در سال های اخیر بخش فارسی از جهت تعداد پرسنل و بودجه ی مربوطه رشدی سریع، قارچ گونه و غیر عادی داشته است. در سال ۲۰۰۷، بخش فارسی تنها ۳۰ کارمند داشت که روزانه یک ساعت برنامه تولید می کردند.تنها دو سال بعد بخش فارسی ۸۳ کارمند تمام وقت و ۱۲۰ کارمند قراردادی داشت که تنها شش ساعت برنامه تولید می کردند! در حال حاضر بخش فارسی ۱۴۰ کارمند تمام وقت و ۶۰ کارمند قراردادی موقت دارد که همان میزان برنامه را تولید می کنند. رشد سریع بخش فارسی مشکلات عدیده ای را برای آن به وجود آورده است.
در گزارش سال ۲۰۰۹ سازمان بازرسی کل ایالات متحده امریکا، چنین نتیجه گیری شده که همین رشد سریع و بی رویه ی بخش فارسی صدای آمریکا یکی از اصلی ترین دلایل مشکلات فراوانی است که گریبان گیر این شبکه است. در این گزارش همچنین آمده است که این رشد سریع در کیفیت و ترکیب برنامه ها اثر فراوان گذاشته و نارضایتی عمیقی را میان کارمندان به وجود آورده است.
دو سال پس از ارائه ی این گزارش، تمام این مشکلات سر جای خود باقی مانده اند و بخش فارسی همچنان محل کاری است که کارمندان قراردادی نسبت به شرایط نابرابر شکایت می کنند و استخدام پرسنل در هاله ای از ابهام و عدم شفافیت انجام می شود. برخوردهای شفافانه در امور دولتی امریکا همیشه از حساسیت بسیار بالایی برخوردار بوده است.چنانکه پرزیدنت باراک اوباما در دستور کار دولتی که ۲۱ ژانویه ۲۰۰۹ از کاخ سفید صادر کرد، همه ی ارگان های دولتی را به اجرای آن موظف ساخته است.
البته بخش فارسی صدای آمریکا آشکارا از اجرای این دستور خودداری کرده و کار به جایی رسیده است که حتی کارمندان منتقد بخش فارسی از ترس اقدامات تلافی جویانه ی مدیریت صدای آمریکا در برابر تمام سوء استفاده های دولتی و اعمال غیرقانونی مدیران، لب دوخته و سکوت اختیار کرده اند.
در سال ۲۰۱۰، هشت نفر اعضای جدید شورای سیاستگزاری رسانه های دولتی آمریکا (بی بی جی)که توسط رئیس جمهور ایالات متحده انتخاب شده بودند، کمیته ای را تشکیل دادند به ریاست «اندرس ویمبوش» که تحقیقاتی را درباره ی ریشه ی مشکلات بخش فارسی انجام دهد.


در سال های اخیر، کنگره ی امریکا محل رفت و آمد گسترده ی بسیاری از ایرانیان در تبعید بوده است که شکایات فراوانی را از بخش فارسی صدای آمریکا به نمایندگان کنگره تقدیم کرده اند. یک فاز این شکایات به مدیریت وقت بخش فارسی «آلکس بلیدا» اشاره داشت که نه فارسی حرف می زد، نه فارسی می فهمید و هیچ درک درستی از اوضاع سیاسی ایران نداشت.
در ماه مارس سال گذشته، «ترنت فرانکز»، نماینده ی مجلس امریکا از ایالت آریزونا، نامه ای به رئیس جمهور نوشت که امضای ۶۹ نماینده دیگر در پای آن قرار داشت. در این نامه نسبت به عدم نظارت بر بخش فارسی، استخدام پرسنل، اهداف و محتوای برنامه های بخش فارسی به شدت اعتراض شده و از پرزیدنت اوباما خواسته شده بود هر چه سریعتر این مشکل را پیگیری و حل کند. این نماینده ی مجلس اشاره می کند که برنامه های بخش فارسی به جای دفاع از حقوق بشر، به مبارزان راه آزادی آسیب های فراوان وارد می کند. آلکس بلیدا، سرپرست بخش فارسی پس از این نامه برکنار شد و رامین عسگرد، یکی از کارمندان ایرانی تبار وزارت خارجه ی امریکا به جای وی به عنوان مدیر بخش فارسی منصوب گردید.
در ماه می ۲۰۱۱ (اردیبهشت ۱۳۹۰) رامین عسگرد مدیر جدید بخش فارسی اعلام کرد که در محتوای برنامه ها تغییرات بسیاری اعمال خواهد شد. در یک کلام می توان گفت این تغییرات بی فایده بود. کار به جایی رسید که قبل از کریسمس ۲۰۱۱ (آذرماه ۱۳۹۰) «ویکتور اَش»، یکی از اعضای شورای سیاستگزاری رسانه های دولتی آمریکا (بی بی جی) در بیانیه ی بی سابقه ای به جزئیات مشکلات همیشگی در صدای آمریکا پرداخت.
به راستی امروز سیاست ایالات متحده ی امریکا در قبال ایران در کجا قرار دارد؟ دستیابی به مردم ایران آسان نیست.
در حالی که اعتراضات مردمی در خاورمیانه، باعث سقوط رژیم های دیکتاتوری یکی پس از دیگری در سال ۲۰۱۱ شد، جمهوری اسلامی از یک سو پارازیت ها را بر روی شبکه های ماهواره ای بی بی سی و صدای آمریکا و تمامی رسانه های فارسی زبان خارج از کشور افزایش داده و از سوی دیگر شبکه های ماهواره ای تبلیغاتی خود را در نقاط مختلف دنیا به راه انداخته است.
بخش فارسی صدای امریکا که تنها وسیله ی دسترسی مستقیم به مخاطبان ایرانی برای دولت امریکا است در کانون تلاش دولت امریکا برای ایجاد ارتباط با مردم ایران قرار دارد. این ارتباط از طریق انتشار اخبار مستقل و معتبر دنیا و اطلاعات صحیح در خصوص سیاست های دولت ایالات متحده می باشد. با نظر به این موضوع که ایالات متحده در ۳۳ سال گذشته سفارتخانه ای در تهران نداشته است می توان گفت که بخش فارسی تنها صدای رسمی امریکا در ایران است.
دولت امریکا همچنین بودجه ی رادیو فردا را تامین می کند که به صورت ۲۴ ساعته اخبار داخلی ایران را به اطلاع ایرانیان می رساند. بنابراین بخش فارسی در میان سایر بخش های صدای آمریکا دارای اهمیت ویژه ای است و مورد توجه بسیاری قرار دارد. اما جالب اینجا است که اهداف و ماموریت بخش فارسی حتی برای کارمندان آن الزاما روشن نیست. اینکه آیا بخش فارسی یک ارگان خبررسانی است و یا یک عامل مفید برای سیاست خارجی ایالات متحده است؟ پاسخ باید این باشد که هر دو ولی کارمندان بخش فارسی نمی توانند این دو جنبه را با هم به راحتی قبول کنند، همان طور که سایر کارمندان صدای آمریکا نمی توانند آن را درک کنند.




تا پیش از اصلاحاتی که توسط رامین عسگرد، مدیریت جدید صدای آمریکا در سال ۲۰۱۱ آغاز شد، در مرامنامه ی بخش فارسی تاکید شده بود که «تنها وظیفه ی بخش فارسی خبر رسانی است!» امروزه این بیانیه همچنان بر گزارش اخبار متمرکز است اما بخشی از منشور صدای آمریکا به آن اضافه شده که حاکی از این است که بخش فارسی همان ماموریت صدای آمریکا را دنبال می کند که شامل توضیح و بازتاب ارزش ها و فرهنگ امریکایی و همچنین سیاست های امریکا است. این گام خیلی مهمی برای شروع اصلاحات در بخش فارسی صدای آمریکا بود.
رادیو و تلویزیون دولتی امریکا یک بخش اساسی از سیاست خارجی امریکا و دیپلماسی عمومی آن است و باید اطلاعاتی در باره ی جامعه، فرهنگ، ارزش ها و سیاست ها و نقطه نظرهای امریکا را منعکس کند. در نظر نگرفتن این بعد به راحتی باعث پراکندگی مسیر برنامه های این شبکه می شود.
بخش فارسی صدای آمریکا از آغاز شروع به کار خود به عنوان شبکه ۲۴ ساعته در سال ۲۰۰۷ جنجال های بسیاری را بر انگیخته است.یقینا بخش فارسی بازوی استراتژیک مفیدی برای دولت امریکا است اما مدیریت ناکارآمد، برنامه های بحث برانگیز و عدم نظارت توسط کنگره ی امریکا آن را به یکی از مشکل سازترین سازمان های درونی صدای آمریکا تبدیل کرده است. روحیه ی کارکنان بخش فارسی بسیار پایین است. همزمان ایرانیان خارج و داخل ایران با اشتیاق شدید تمام اتفاقات داخل بخش فارسی را دنبال می کنند و این شبکه به مرکز شایعات و تئوری های توطئه تبدیل شده است. وبسایت های ایرانی که دسترسی به منابع اطلاعاتی در درون بخش فارسی دارند، با شور و هیجان فراوان گزارش این شایعات و رسوایی های درونی این شبکه را منتشر می کنند. این از مشکلات امنیتی است که باید فورا حل شود.
رهبران مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور با علاقه ی زیاد کارهای این شبکه را دنبال می کنند. وقتی از آنها پرسیده می شود که دولت ایالات متحده برای تغییر رژیم در ایران چه کاری می تواند انجام دهد، پاسخ ها در پاره ای موارد بسیار شفاف و روشن است.
امیرعباس فخرآور زندانی سیاسی سابق و دبیرکل کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، یکی از رهبران مخالف جمهوری اسلامی است که صراحتا به دو فاکتور حیاتی اشاره می کند: تحریم های شدیدتر نفت و اصلاحات در بخش فارسی صدای آمریکا.
ساختار مدیریتی صدای آمریکا چگونه است؟
هدایت مستقیم بخش فارسی صدای آمریکا بر عهده ی مدیر این بخش می باشد که تا فوریه ۲۰۱۲ «رامین عسگرد» آن را به عهده داشته است. مدیر بخش فارسی به مدیر کل صدای آمریکا، «دیوید انزور» و مدیر اجرایی صدای آمریکا، «استیو ردیش» و مدیر زبان های مختلف صدای آمریکا گزارش می دهد. تمام این چهار نفر به مدیر «آی بی بی» که در حاضر «ریچارد لوبو»می باشد گزارش می دهند. مدیر این بخش هم به شورای سیاستگزاری رسانه های دولتی آمریکا «بی بی جی» گزارش می دهد.
بعد از مدیر بخش فارسی در مقام پایین تر چند مدیر میانی وجود دارد و بعد از آن در بخش تولید هر برنامه ای، تهیه کننده ی اجرایی و مدیر مسئول آن برنامه جای گرفته است.
مشکل مزمن در بخش فارسی این است که بسیاری از آنانی که قدرت تصمیم گیری دارند، به زبان فارسی صحبت نمی کنند. در همین حال بسیاری از کارمندان این بخش که به زبان فارسی تسلط دارند قادر به صحبت به زبان انگلیسی نیستند، از جمله نویسندگان، سردبیران، تهیه کنندگان و دستیاران تولید بخش فارسی صدای آمریکا. در نتیجه کسانی که به هر دو زبان تسلط دارند و اغلب جزو مدیریت میانی این شبکه هستند، همانند مدیران مسئول و تهیه کنندگان، غالبا تنها پل ارتباطی بین کارکنان و مدیریت بخش فارسی محسوب می شوند. با وجود اینکه یک گروه کارمندان ایرانی تبار در این شبکه حضور دارند، تعداد آنها کمتر از این است که بتواند نظارت کافی برای عملکرد بهتر در این شبکه را داشته باشد.
علاوه بر این در میان کارمندان ایرانی شکاف های عمیقی وجود دارد. از نظر ایدئولوژی اغلب این کارمندان را می توان غربگرا توصیف کرد، اما بدون شک هستند بسیاری که کمتر چنین می باشند و این قضیه گهگاه در برنامه های این شبکه پدیدار می شود.
همچنین کاملا روشن است که در بین پرسنل بخش فارسی مامورین نفودی جمهوری اسلامی هم حضور دارند که حوادث و اتفاقات درون بخش فارسی را به مقامات جمهوری اسلامی گزارش می دهند. این مساله سبب شده است که بخش فارسی نتواند ماموریتش را درست انجام دهد. استخدام افراد در این شبکه بر پایه ی خویشاوندی و دوستی با مدیریت و نه صلاحیت این پرسنل باعث ناراحتی دیگر کارمندان در محیط کار شده است.
ترکیب پرسنل تمام وقت و پرسنل قراردادی و موقت فضای نارضایتی و احساس نابرابری را در بخش فارسی ایجاد کرده است. دفتر بازرس کل آمریکا در گزارش خود به این نتیجه رسیده است که تفاوتی بین کار این دو گروه نمی باشد ولی ایدائن موضوع دائم فضای نارضایتی و نابرابری را به وجود آورده است.
همچنین در به کارگیری کارمندهای قراردادی هیچ رویه ی خاصی پیگیری نمی شود. آنها در حال حاضر موظف هستند به همان میزان که کارمند تمام وقت در محل کار حضور دارد، سر کار خود حاضر باشند. اما رفتار با این دو گروه و مزایایشان کاملا متفاوت است. این طبیعت کار قراردادی است اما تاثیر بسیار مخربی در روحیه و وضعیت کارمندان می گذارد.
هر مسئله ی کوچک یا بزرگی می تواند منجر به واکنش های احساسی شدیدی شود. برای نمونه، ماجرای تزریق واکسن آنفلوانزا که جنجال بزرگی در صدای آمریکا به پا کرد. سیزدهم اکتبر ۲۰۱۱، چند تن از پرسنل قراردادی بخش فارسی با حضور در دفتر یکی از اعضای شورای سیاست گذاری رسانه های دولتی آمریکا بی بی جی، ویکتور اش، به شدت اعتراض داشتند که چرا واکسن رایگان به پرسنل رسمی داده شده است و در اختیار پرسنل موقت قرار نگرفته است. آنها عنوان می کردند در حالی که در یک اداره و شرایط یکسان آلودگی با ویروس آنفولانزای پرندگان قرار دارند، این یک تبعیض بزرگ می باشد! ماجرای واکسن واکنش زیادی در پی داشت که در نهایت با وساطت بازرسان بی بی جی به تمام کارکنان و از جمله شاکیان واکسن رایگان داده شد.
بدگمانی نسبت به تبعیض بین کارمندان هم روز به روز بیشتر می شود. این باور که با ستاره های این شبکه رفتار خاص و ملایمی می شود، باعث خصومت عمیقی در میان کارکنان بخش فارسی شده است. وبسایت ها و وبلاگ های ایرانی، هر بار که حادثه ای در بخش فارسی رخ می دهد، پیش از آنکه مدیریت بخش بتواند تصمیم بگیرد، سرشار از داستان ها و شایعات در خصوص آن حادثه می شود. کمتر حاشیه ای در بخش فارسی رخ می دهد که با اشتیاق و جنجال فراوان در ایران دنبال نشود که این موضوع بسیار به وجهه ی رسانه آسیب زده است و مردم آن را جدی نمی گیرند.
بحث غالب در این موارد این است که دولت امریکا در حالی که که سازمان هایش سرشار از اذیت و آزار پرسنل است، حق ندارد درس دموکراسی به مردم ایران بدهد. سیاه مست و رادیو کوچه دو نمونه از این تارنماها هستند. بی نظمی و هرج و مرج در بین کارمندان بخش فارسی تنها می تواند به نفع جمهوری اسلامی تمام شده و پیگیری اهداف این رسانه را با مشکلات جدی مواجه سازد.
برنامه نویسان بخش فارسی و طرفداری از جمهوری اسلامی
جای تعجب نیست که اختلافات داخلی پرسنل بخش فارسی در برنامه های آن مشخص می شود. گروه نظارت بر بخش فارسی صدای آمریکا که وابسته به انستیتوی آزادی ایرانیان است، در گزارش خود به کنگره ی امریکا از ارتباطات و گرایش تعدادی از پرسنل بخش فارسی صدای آمریکا با حکومت جمهوری اسلامی پرده برداشت. این موضوع توسط گروهی از پرسنل بخش فارسی و دیگر گروه های ناظر نیز تایید شده است.
برنامه های بخش فارسی شامل اخبار بین المللی در مورد ایران و امریکا می شود. در سال ۲۰۰۷ بخش فارسی برنامه های خود را به شش ساعت توسعه داد و یک ساعت برنامه هم از شبکه ی امریکایی مربوط به فرهنگ ایالات متحده به آن برنامه ها افزودند. این نحوه گسترش سریع باعث افت شدید کیفیت برنامه ها شد. در نوامبر ۲۰۱۰ به توصیه ی سازمان بازرسی کل ایالات متحده، برنامه های بخش فارسی به چهار ساعت کاهش یافت که در طول شبانه روز تکرار شود. جای تعجب نیست که با افت کیفیت از تعداد مخاطبان این شبکه به شدت کاسته شد. به خصوص که بی بی سی فارسی به عنوان یک آلترناتیو برای بخش فارسی صدای آمریکا مورد توجه مخاطبان ایرانی قرار گرفت.
برنامه ی شاخص بخش فارسی، «خبرها و نظرها» می باشد که به مدت دو ساعت هر شب راس ساعت هشت پخش شده و شامل پوشش خبری زنده از کنگره و وزارت امور خارجه است. قدیمی ترین برنامه ی بخش فارسی «میزگردی با شما» بود که افراد محبوب از ستارگان پاپ تا سیاستمداران را دعوت می کرد و بینندگان برنامه هم با ایمیل یا تلفن می توانستند در برنامه شرکت کنند. جدیدترین برنامه ای که به بخش فارسی اضافه شد، برنامه ی «افق» است که بستری را برای بررسی روابط ایران و امریکا فراهم آورده است. دیگر برنامه های خبری شامل «امروز در واشنگتن»، مروری بر داغ ترین خبرها، خلاصه ی خبرها، یک برنامه ی خبری که به صورت زنده تعدادی از شرکت کنندگان به بحث در خصوص مسائل جهان پیرامون زنان بعد از ظهرها و اواخر شب به وقت ایران پخش می شوند.

برنامه دیگری که توجه بسیاری از ایرانیان را به خود جلب کرده، برنامه ی«پارازیت» است که توسط کامبیز حسینی و سامان اربابی دو ایرانی ساکن امریکا به سبک«جان استوارت» به مدت نیم ساعت هر هفته از بخش فارسی پخش می شد. پارازیت با بیش از ۷۲۵ هزار طرفدار در فیس بوک به عنوان پرطرفدارترین شوی تلویزیونی لقب گرفت. بخش فارسی صدای آمریکا با برنامه ی پارازیت که ۳۰ تن از کارمندان صدای آمریکا که هم سن نسل جوان ببینده ی این شوی پرطرفدار هستند، زیر میانگین سنی کارمندان این شبکه هستند.موفقیت این برنامه در ماه های اخیر کاهش چشمگیری داشته است.
با این حال نظر به اینکه ایران به طور مداوم و غالبا تلاش های موفقیت آمیز برای سانسور اینترنت دارد در حال حاضر رسانه های دیجیتال گزینه های قابل دسترسی برای رسانه های سنتی مثل رادیو امواج کوتاه و تلویزیون های ماهواره ای نمی توانند باشند.
نگاهی به صفحه اصلی وب سایت بخش فارسی حاکی از این است که حتی با مدیریت جدید گزینش اخبار منتشر شده در این شبکه سوال برانگیز است. برای مثال در سوم ژانویه ۲۰۱۲ بخش فارسی گزارشی برای مخاطبان ایرانی خود در مورد افراط گرایی مذهبی در اسرائیل ارائه داد. مثل اینکه در ایران افراط گرایی مذهبی که می توان از آن گزارش داد وجود ندارد. یک نظرسنجی از مخاطبان این سوال را مطرح کرد که آیا برنامه ی اتمی جمهوری اسلامی یک جنگ روانی در جواب تحریم های بین المللی است یا یک واقعه ی طبیعی در دنیا؟ اکثر مخاطبان آن را یک جنگ روانی در پاسخ به تحریم های بین المللی دانسته اند.
مواضع ضدآمریکایی و گرایش به جمهوری اسلامی توسط کادر فعلی و اسبق بخش فارسی موجب کاهش اعتماد گروه تحقیق کنگره شده است که بودجه ی رسانه های بین المللی دولت آمریکا را تامین می کند.


در سال ۲۰۰۷ سناتور تام کوبرن از اوکلاهوما به دلیل عدم پاسخگویی و شفافیت در بخش فارسی خواستار ترجمه ی برنامه هایی شد که به زبان فارسی از صدای آمریکا و رادیو فردا پخش می شدند. این در حالی بود که رئیس وقت بی بی جی، جیمز گلاسمن که از سوی پرزیدنت جرج بوش برای معاونت دیپلماسی عمومی در وزارت امور خارجه ی امریکا انتخاب شده بود نتوانسته بود تائیدیه ی سنای آمریکا را دریافت کند؛ چرا که سناتور تام کوبرن این تائیدیه را مشروط به تحویل ترجمه ی برنامه های فارسی کرده بود.
این ماجرا هم جنجالی دیگر در روابط کاخ سفید، کنگره و وزارت امور خارجه ی امریکا ایجاد کرده بود. پس از آن تغییر چندانی رخ نداد و در مارس ۲۰۱۰ هفتاد تن از نماینگان کنگره نامه ای را به اوباما نوشتند و یادآور شدند که تغییرات مهمی در بخش فارسی اتفاق نیفتاده است.
مدیریت صدای آمریکا نسبت به ایراداتی که نمایندگان کنگره بر بخش فارسی داشتند، واقف بودند. همان طور که به کار گرفتن تمامی تیم مدیریت برای بهبود این شبکه توسط دیوید انسور نشان می دهد هنوز هم اقدامات زیادی برای بهبود این شبکه لازم است. یک گروه از بازرسان بی بی جی برای بررسی عملکرد بخش فارسی صدای آمریکا در ۱۲ می ۲۰۱۱ گزارشی تهیه کردند که در آن دیدگاه مثبتی به تلاش های این شبکه برای به روز کردن و پیشرفت آن مشاهده می شود.
این گزارش حاکی از عدم حرفه ای بودن، انجام مصاحبه های متعدد فقط با یک گروه خاص و نبود تنوع در ارائه ی برنامه هایی که نشان دهنده ی ارزش ها و زندگی امریکایی باشند بود. عدم معرفی دیدگاه های امریکا در مباحثات سیاستگزاری در این گزارش آمده است. به وجود اینکه مصاحبه هایی با مقامات آمریکایی به صورت پراکنده در برنامه های مختلف شده است.
تا این اواخر و تا سال ۲۰۱۰ بخش فارسی پر بیننده ترین رسانه ی بین المللی در ایران بود و مخاطبان آن تقریبا ۲۰ درصد جمعیت بالغ ایران بودند. اما سهم بخش فارسی از مخاطبان ایرانی به طور سرسام آوری نزول کرده است.
یک نشریه ی تحقیقاتی به نام اینترمدیا که بی بی جی از آن به عنوان اساس استراتژی خود استفاده می کند در ماه می ۲۰۱۱ گزارش داد که تمامی مخاطبان بخش فارسی صدای آمریکا از طریق رادیو، تلویزیون و اینترنت از ۲۰درصد به ۶.۵ درصد در عرض یک سال سقوط کرده است.
در همین حال مخاطبان بخش فارسی صدای آمریکا از ۱۹.۶ به ۶.۱ درصد نزول کرده است. شایان ذکر است که رادیوی بخش فارسی هیچگونه تغییری را در همین مدت زمان تجربه نکرده است. اینترمدیا که سعی دارد خوش بینانه ترین نظر را در مورد این سقوط آزاد تعداد بیننده ها ارائه دهد، دلایل احتمالی این سقوط را مشکلات ماهواره ای، پارازیت دولت ایران، افزایش کانال های تلویزیونی داخل و خارج از ایران، تغییرات در برنامه ها و سخت گیری بیشتر در نظرسنجی ها را عنوان کرده است.
خود بی بی جی این سقوط بینندگان را نتیجه ی اقدامات متقابل و موثر جمهوری اسلامی می داند.
ممکن است این حقیقت داشته باشد اما تنها جزیی از موضوع است. بدیهی است که کیفیت و اعتبار، موضوعات مهمی هستند.
همان طور که گفته شد وب سایت های ایرانی، اتفاقات درون بخش فارسی را با اشتیاق دنبال می کنند و خبر در محافل سیاسی خیلی سریع پخش می شود. ایرانیان به خوبی می دانند که بخش فارسی صدای آمریکا دچار آشفتگی درونی است.
بنابر یک نظر سنجی قابل اعتماد که اخیرا منتشر شده موفق ترین رسانه ای که از خارج به به ایران برنامه پخش می کند بی بی سی فارسی است. برخی تخمین ها حتی مخاطبان بی بی سی فارسی را دو برابر بخش فارسی صدای آمریکا می دانند. این در حالی است که بی بی سی فارسی تنها از سال ۲۰۰۸ برنامه های خود را آغاز کرد. علاوه بر این مخاطبان بی بی سی فارسی به رغم تشدید سانسور و ارعاب توسط مقامات جمهوری اسلامی در ایران دو برابر شده است. از ۳.۱ میلیون به ۶ میلیون رسیده است.
مطابق استراتژی کنونی بی بی جی، ارسال برنامه های موج کوتاه رادیویی به ایران از بخش فارسی، قربانی تلویزیون ماهواره ای، اینترنت و رادیو فردا شده است.
بخش فارسی تنها یک ساعت در روز برنامه ی فارسی دارد، علی رغم اینکه موج کوتاه رادیویی با کمترین حملات از سوی دولت ایران مواجه می شود و اینکه رادیو، همچنان یک وسیله ی موثر برای دسترسی به ایرانیان داخل ایران است.
اینتر مدیا گزارش می دهد که ۳۳ درصد ایرانیان در سال ۲۰۱۱ از رادیو برای دریافت اخبار و سرگرمی استفاده کرده اند. این در مقایسه با ۹۹ درصد برای تلویزیون و ۳۷ درصد برای مطبوعات و ۲۲ درصد برای اینترنت. بیشتر دارایی های بخش فارسی به رادیو فردا منتقل شده اند.
در نشست بی بی جی در ۱۳ اکتبر ۲۰۱۱، بی بی جی بیشتر برنامه ی استراتژیک و امیدهای خود را متمرکز بر اینترنت کرد. هزینه ی وب سایت ها از رسانه های سنتی بسیار کمتر می باشد و در زمانی که بودجه ها روز به روز کمتر می شوند این عامل بسیار وسوسه انگیز است اما این استراتژی مشکلات فراوانی دارد.
در حالی که ۲۲ درصدد ایرانیان از اینترنت استفاده می کنند و شمار کاربران اینترنت در ۵ سال گذشته رو به افزایش بوده است این روند صعودی، شمار بازدیدکنندگان از وب سایت های صدای آمریکا را افزایش نداده است در حقیقت عکس این موضوع صادق است.
در گزارش سال ۲۰۰۹ سازمان بازرسی کل ایالات متحده ی امریکا آمده است که وب سایت بخش فارسی در دسامبر ۲۰۰۷، شش میلیون، در ژانویه ی ۲۰۰۸، سه میلیون و در نوامبر ۲۰۰۸ تنها دو میلیون بازدید کننده داشته است.
اینترمدیا هم در سال ۲۰۱۱گزارش داد که تنها ۲ درصد کاربران اینترنت در ایران به طور هفتگی از وب سایت بخش فارسی دیدن می کنند، یعنی کمتر از ۵۰۰ هزار نفر.
مستندات زیادی از هدف قرار دادن اینترنت توسط جمهوری اسلامی وجود دارد. در حقیقت ارتش سایبری ایران که بعد از تظاهرات ژوئن ۲۰۰۹ تشکیل شد بارها وب سایت های صدای امریکا را هک کرده است.
کنترل فضای مجازی یکی از اولویت های جمهوری اسلامی است که در آن تبحر قابل توجهی دارد.
بی بی جی هم در مقابل دفتر ضد سانسور خود را به عهده کنت برمن گذاشت که راهکارهایی در مقابله با سانسور اینترنتی ایران، چین و کشورهای دیگر پیدا کنند. سال گذشته کنگره یک بودجه ی ۱۰ میلیون دلاری برای این هدف برای بی بی جی تعیین کرد. این یک بازی موش و گربه است که در حال حاضر به نظر می آید جمهوری اسلامی در آن برنده است و به همین دلیل وب سایت بخش فارسی در بهترین صورت می تواند تنها مکملی برای دیگر سرویس های بخش فارسی باشد.
آمریکا چگونه می تواند به مردم ایران دسترسی داشته باشد؟
بخش فارسی صدای آمریکا تصویر پیچیده ای را ارائه می دهد؛ از طرفی سهم آن اهمیت غیرقابل انکاری در تقویت سیاست خارجی امریکا و منافع ملی آن دارد. از سوی دیگر اجرای منشور بخش فارسی آشکارا کاستی های فراوانی دارد. مشکلات ارتباطات، فرهنگ داخلی و موقعیت آن به عنوان بخشی از یک سازمان دولتی مانع از این شده که از ظرفیت های واقعی اش استفاده کند و اینکه بتواند یک محیط رضایت بخش و حرفه ای برای کارکنانش، چه ایرانی و چه امریکایی به وجود بیاورد.
برای اینکه بتوان بخش فارسی را تبدیل به بخشی موثر از یک استراتژی جامع دولت امریکا در مقابل جمهوری اسلامی کرد بی بی جی باید موارد زیر را در نظر بگیرد:
اول: تغییر بنیادین ساختار بخش فارسی صدای آمریکا، آموزش مدیریت حرفه ای به مدیران بخش، شفافیت بیشتر در استخدام پرسنل و شفافیت در اعطای رتبه های بالاتر به آنها بسیار ضروری است.
دوم: اطمینان از اینکه تسلط به زبان فارسی و انگلیسی در تمام سطوح تولید و مدیریت وجود داشته باشد.
سوم: نوشتن راهنمای جدید در مورد کارمندان قراردادی برای تضمین رفتار منصفانه و پاسخگویی برای همه
چهارم: تشکیل هیئتی از مشاوران فارسی زبان با هدف نظارت بر برنامه ها و تهیه ی گزارش در مورد محتویات آنها
پنجم: ابلاغ به سردبیران و تهیه کنندگان بخش فارسی که در مقابل منابع مالی که از مالیات دهندگان امریکایی تامین می شود، برنامه هایی را تهیه کنند که حرفه ای، متنوع و از لحاظ تکنولوژی پیشرفته تر باشند و نمایانگر ارزش های امریکایی و منافع ملی امریکا نیز باشند.
کنگره ی ایالات متحده ی امریکا هم باید از قدرت نظارت خود استفاده کرده و در خواست نماید که کمیته ی روابط خارجی در مجلس نمایندگان و سنای امریکا نشست های منظم درباره ی موضوعات مرتبط به رسانه های بین المللی دولت امریکا (همچون رادیو فردا و بخش فارسی صدای آمریکا) داشته باشند.
ضروری است که بی بی جی و مسئولان عالی رتبه ی صدای آمریکا مجموعه ای از تغییرات اساسی را برای بهبود کارایی و روحیه ی پرسنل بخش فارسی اجرا کنند. یک قسمت اساسی صدای آمریکا بستگی به همین امر دارد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد