یک انتصاب و صدها حرف با مسئولین
در خبرها آمده بود که دانشکده پرستاری و مامایی ایرانشهر به دانشگاه ارتقا پیدا کرد. امری که مردم ایرانشهر سالها بود بدنبال آن بوده و انتظارش را میکشیدند.ضمن تبریک به مردم استان به جهت اضافه شدن یک دانشگاه دیگر و فراهم شدن فرصت ادامه تحصیل برای تعداد بیشتری از جوانان سیستان و بلوچستان و تشکر از دولت محترم بابت این اقدام ارزشمند به نکاتی چند در مورد تاثیر راه اندازی این دانشگاه در بهبود وضعیت بهداشت و درمان جنوب استان که نظر شاخصهای توسعه نسبت دیگر مناطق استان و کشور در سطح پایینتری قرار دارد و نیزانتصاب سرپرست این دانشگاه اشاره میکنم …
دانشکده پرستاری و مامایی ایرانشهر ۱۹ سال پیش یعنی سال ۷۲ کار پذیرش دانشجور را آغاز کرد.
یادم میآید در کنکور آن سال بنده رتبه اول پذیرش این دانشکده را کسب کردم اما به دلیل انتخاب رشته مترجمی زبان انگلیسی ما قبل پرستاری توفیق تحصیل در رشته و حرفه مقدس پرستاری را از دست دادم. در تمام این سالها این دانشکده کار پرورش نیروی انسانی در سطح کاردانی و کارشناسی برای کادر بهداشتی و درمانی استان به ویژه جنوب بلوچستان را بر عهده داشت.
از آنجایی که ایرانشهر در مرکزیت جغرافیایی و فرهنگی بلوچستان قرار گرفته و ارتباطات اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و درمانی مردم اکثر شهرهای جنوبی استان از جمله سرباز، دلگان، نیکشهر، زابلی و حتی خاش به این شهر گره خورده است، وجود دانشگاه علوم پزشکی مستقلی که بتواند محوریت فعالیتهای آموزشی و درمانی جنوب استان را برعهده بگیرد ضروری احساس میشد. چرا که در بسیاری ازموارد دیده میشد بیمارانی با مشکلات حاد از دهها و صدها کیلومتر دورتر از شهرها و روستاهای جنوب استان برای مداوا به ایرانشهر آورده میشدند اما به دلیل کمبود امکانات پزشکی یا کادر درمانی متخصص در این شهر، یا فوت میشدند و یا به ناچار به مرکزاستان اعزام میشدند و بیمار و اطرافیانش در طول مدت درمان در زاهدان متحمل هزینه های فراوانی شده که در بازگشت به شهر یا روستایشان با درمان یا عدم درمان بیمار دچار مشکلات عدیده مالی وحتی مشکلات میشدند.
ازدلایل تاخیر در راه اندازی دانشگاه علوم پزشکی در جنوب استان که میتواند رنگ و بوی تبعیض، کم کاری یا کم توجهی بدهد بحثی به میان نمیآورم چرا که در این مقطع زمانی سودمند نخواهد بود! اما توسعه این مرکز آموزش عالی در بلوچستان ضمن بهبود شاخصهای درمانی و ارتقای سطح تخصصی درمانی در جنوب استان، میتواند به جذب و ماندگاری نیروی انسانی متخصص و نیز افزایش انگیزه جوانان منطقه به تحصیل علم به عنوان زمینه ساز تحول و توسعه بیانجامد.
جدای از این رویداد رو به رشد، مبحث سپردن مسوولیت دانشگاه علوم پزشکی و دیگر دانشگاههای ایرانشهر و چابهار به عنوان دو قطب دانشگاهی جنوب استان به چه افرادی، سخن قابل تاملی است که ارزش موشکافی بیشتر داشته و در ادامه به آن پرداخته میشود!
اهمیت دانشگاهها در توسعه اجتماعی و اقتصادی شهرها بر کسی پوشیده نیست. چه بسا شهرهایی مانند زاهدان که با وجود فقر منابع آبی و مشکلات فرهنگی و حتی امنیتی، توسعه خود را مدیون دانشگاههای بزرگ و توسعه یافته خود هستند. به طوری که زاهدان تنها در مدت چند دهه از شهری کوچک و دور افتاده به کلان شهری بزرگ و با اهمیت تبدیل شده است.
اعضای هیات علمی و روسای دانشگاهها در تمامی دنیا از محترمترین و قالب اعتماد ترین افراد جامعه هستند که ضمن نقش ویژهشان در تولید و نشر علم و دانش روز بشری، به خوبی میتوانند مورد الگوبرداری قرار بگیرند به گونه ای که الگوی بسیاری از افراد موفق دنیا اساتیدشان در دوره تحصیلات دانشگاهی شان میباشند.
در جامعه رو به رشد و با پتانسیل سیستان و بلوچستان که هم نیاز به پرورش نیروی انسانی متخصص به عنوان مهمترین عامل توسعه و هم به افراد الگو و مدیران شایسته به عنوان پیش قراول توسعه دارد نقش افراد مدیر و مسوول از هر منطقه بدون در نظر گرفتن قومیت و مذهبشان به عنوان الگو برای جوانان آن دیار و پاک کردن الگوهای نامناسب و قهرمانان خیالی و اسلحه به دست از ذهنهای الگو پذیرشان اجتناب ناپذیراست.
با راه اندازی دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر مسوولیت سرپرستی این دانشگاه به دکتر محمد معین رییس سابق دانشگاه علوم پزشکی زابل سپرده شده است. ایشان مدتی است که به افتخار بازنشستگی نایل شده و طبق شنیدهها زحمات فراوانی برای راه اندازی دانشگاه ایرانشهر متقبل شده است.
با شناختی که شخصا از ایشان دارم و با توجه به تجربه، مدیریت و شخصیت والای دکتر معین و با توجه به بومی استان بودنشان با وجود بازنشستگی میتواند یکی از بهترین گزینهها برای سرپرستی دانشگاه ایرانشهر باشد. از سوی دیگر با توجه به نیاز به الگو سازی از نیروهای توانمند بلوچ در اداره دانشگاهها و مراکز علمی و استفاده از نیروهای جوانتر و با انرژی تر، عقل حکم میکند که در پایان دوره سرپرستی دکتر معین، مسوولیت دانشگاه به فردی بومی از میان بلوچهای تحصیلکرده داده شود و ضمن تقدیر از زحمات دکتر معین از تخصص و تجربه ایشان به نحو مناسبی در دانشگاه به عنوان مشاور و پزشک متخصص استفاده شود.
هم اکنون مسوولیت هیچ یک از دانشگاههای ولایت، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه پیام نور ایرانشهر و نیز دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور چابهار به عنوان قطبهای دانشگاهی جنوب استان و همچنین مسوولیت هیچ دانشگاهی از دانشگاههای آزاد، دولتی و پیام نور، جهاد دانشگاهی، دانشگاه جامع علمی کاربردی و حتی دانشگاه شهرداری در شهرهای زاهدان و زابل به عنوان قطبهای دانشگاهی شمال استان به هیچ فرد تحصیلکرده بلوچی سپرده نشده است.
نمیخواهم در اینجا بد بینی را تبلیغ کنم اما میخواهم توجه مسوولان و تصمیم گیرندگان سیاسی استان و کشور را به این نکته جلب کنم که اگر ما از بین تحصیلکردگان قومی برای جوانان آن قوم الگو سازی نکنیم و آنان را به طور مستقیم یا غیر مستقیم وادار به در پیش گرفتن راه صحیح زندگی که همان راه کسب دانش برای رشد و ترقی و در پیش گرفتن زندگی سالم و موفق و داشتن مشاغل آبرومند و کسب مدیریت است نکنیم، انتظار جامعه ای امن و پویا و بدون احساس تبعیض و رواج خشونت برای آن جامعه را نباید داشته باشیم و البته از کسی هم توقع تامین امنیت برای خودمان و فرزندانمان را نیز نداشته باشیم چرا که لازمه همزیستی مسالمت آمیز وجود شرایط پیشرفت و ترقی به طور مساوی برای تمامی آحاد یک جامعه است.
یادم میآید چند ماه قبل از انتخابات مجلس تعدادی از تحصیلکرده گان بلوچ که اغلب از پزشکان یا اعضای هیات علمی دانشگاهها بودند به دعوت دکتر شهریاری نماینده مردم زاهدان در مجلس شورای اسلامی در دفتری در بیمارستان چشم پزشکی امام حسین (ع) زاهدان جمع شده بودند. جلسه رنگ و بوی انتخاباتی نداشت چرا که نه موعد تبلیغات انتخاباتی بود و نه دکتر شهریاری نیازی به آرای مخاطبین جلسهاش احساس میکرد. موضوع بحث بیشتر در مورد مشکلات مردم بلوچ، شنیده نشدن صدایشان، چسباندن انگ جدایی طلبی و وهابی خطاب نمودن آنها در برخی محافل و مشکلات جوانانشان در استخدامها، وجود برخی فشارهای قومی و مذهبی وعدم هماهنگی نمایندگان استان با یکدیگر در پی گیری حقوق مردم استان بود. در این میان بنده نیز مبحثی را در مورد سهم اندک مردم بلوچ درمسوولیتهای سیاسی و اداری استان و کشور و نیز سختی جذب جوانان تحصیلکرده شان در هیات علمی دانشگاهها و عدم ارتقایشان در ادارات دولتی را مطرح کردم و اشاره ای داشتم به وفاداری بلوچها به دولت، مرز دار بودن آنها، حضور فعال و همیشگیشان در انتخابات مختلف به عنوان مهری بر تایید نظام و نیز نداشتن سیاست تبلیغات منفی علیه نظام در غالب راه اندازی کانالهای ماهواره ای مخالف همانند برخی دیگر از منتقدان و حتی مسوولان سابق مقیم خارج از کشور که مجموعا نتوانسته باعث جلب اعتماد مسوولان ارشد کشور به این قوم شناخته شده و دارای هویت ایرانی بشود و به آنها سهمی در اداره کشور همان گونه که حقشان است بدهد.
دکتر شهریاری نیز با پذیرش صحبتهای مطرح شده توسط سخن گویان جلسه عنوان داشت که با اغلب صحبتهای مطرح شده موافق است و او به دنبال پی گیری حقوق مردم استان از جمله مردم بلوچ در سطح کشور است. او به تلاشهایش در جذب کادر درمانی درمانگاههای روستایی بلوچستان در سالهای گذشته اشاره کرد که با وجود کمبود نیروی تحصیلکرده در میان بلوچها او اصرار بر استخدام نیروهای مورد نیاز از میان مردم بومی هر منطقه ای داشته است.
او همچنین گلایهای از برخی نمایندگان فعلی و همکار خود در مجلس شورای اسلامی مطرح کرد که در پی گیری مطالبات مردم استان با او به عنوان رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و نماینده مرکز استان هماهنگ نیستند و برخی مواقع برای انتصاب فردی برای مسوولیتی در استان به اصطلاح او را دور زده! و نهایتا دست خالی بر گشتهاند.
در این میان نیز بحث دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر را مطرح کرد و خبر از راه اندازی آن در آینده نزدیک داد و با اشاره به دکتر امینی فرد و دکتر اریش هر دو فوق تخصص چشم پزشکی و هر دو از ایرانشهر، گفت : «که باید با خانم دکتر (وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی) صحبت کنیم که یکی از این آقایان دکتر (اریش، امینی فرد) به عنوان ریس دانشگاه انتخاب بشوند و…».
حتما بسیاری از دوستان اطلاع دارند که انتخاب رییس یک دانشگاه علوم پزشکی در استان حساسی مانند سیستان و بلوچستان که اتفاقا نماینده مرکز استانش رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هم باشد بدون رای و نظر او غیر ممکن که نه اما غیر محتمل به نظر میرسد. پیشنهاد بنده به عنوان عضوی از جامعه تحصیلکردگان بلوچ به نماینده توانمند و صاحب نفوذ مرکزاستان اینست که ضمن تلاش برای تحقق قولهایی که در جلسه فوق الذکر داشتهاند، سعی بیشتری برای اخذ برخی دیگر از مطالبات مشروع مردم بلوچ به عنوان شهروندان استان و پیشنهاد سپردن مسولیتهای اداری و دانشگاهی و رفع برخی سخت گیریهای قومی و مذهبی بی مورد دراستخدام جوانان به عنوان جلب اعتماد متقابل و الگو سازی مثبت در جامعه رو به رشد سیستان و بلوچستان به مسوولان ارشد استان و کشور داده وبا مهارت فوق تخصصی شان آرامش بیشتری به چشمهای هر از چند گاه ملتهب استان تزریق کنند!
به امید روزی که هیچ فردی در ایران عزیز احساس تبعیض نکند وشهروندان همه اقوام و مذاهب یک دل و یکصدا برای توسعه و سرفرازی ایران عزیز تلاش کنند.