استـــــــون – ابراهیم حسین بر - 28 فوریه 2012
تلاش اپوزیسیون در استکهلم، بدون آنکه به ائتلاف نیروهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی و صدور بیانیهای مشترک منجر شود، با شکست و البته اعتراضات وسیعی منجر شد.
بیبیسی فارسی در برنامهای سعی نمود، رشتههای دشمنی و عداوت میان طیفهای مختلف اپوزیسیون را به همبستگی و اتحاد بیشتر سوق دهد، اما متاسفانه همانگونه انتظار میرفت در این گفتگو نیز اختلافات و چنددستگی اپوزیسیون بیش از پیش آشکار گردید.
چنانکه مجری بیبیسی در ابتدای برنامه اظهار داشت؛ معمولاً در جلسات قبل لااقل نشستی تشکیل میشد و بحث و جدلهایی در میگرفت، بیانیهای صادر میشد، بر سر این و یا آن موضوع اختلاف نظر بروز میکرد و نهایتاً عمر آن اتحاد و ائتلاف به پایان میرسید، اما جلسه استکهلم از یک نظر متفاوت است، جنجال و جدل و اختلافنظر در مورد این جلسه قبل از تشکیل شروع شده و بعد از آن هم ادامه پیدا کرد و البته هنوز هم ادامه دارد.
اما یک سوال؛ با لحاظ همۀ آنچه که در نشست اولاف پالمه در روزهای 15 و 16 بهمن روی داد، آیا این نشست دستاوردی هم در پی داشت؟ آیا منفعتی هم عاید کسی شده است؟
مخالفان حکومت ایران در سی سال گذشته هم با حکومت درگیر بودهاند و هم با یکدیگر، اما آنچه بیش از همه مورد توجه منتقدان قرار گرفته این است که در دو دهۀ گذشته مخالفان همواره برای حفظ و بقای خود، بیش از حکومت با یکدیگر دست به گریبان بودهاند، طیفهای مختلف اپوزیسیون همدیگر را مورد طعن و لعن قرار داده و هرکدام میکوشند جایگاه خود را تثبیت کنند.
اما در دهۀ سوم انقلاب، اتحاد میان این گروهها به یک چالش عمده برای اپوزیسیون ایران تبدیل شده است.
محسن سازگارا، بدرستی بسیاری از ادعاها و اتهامات حکومت ایران در مورد اپوزیسیون را تائید نموده و میگوید حداکثر توان ما باید صرف اختلاف افکنی در داخل کشور باشد و از این طریق میبایست به اتحاد برسیم!
با این حال او میگوید «تاکنون همۀ مخالفین شیپور را سر گشاد میزدهاند و از جمله خود من! و هروقت میخواستیم جمع شویم اختلافات بالا میگرفته است».
خالد عزیزی دبیرکل حزب دمکرات کردستان میگوید؛ «اگر تنوعات سیاسی ایران میخواهند به حیات خود ادامه دهند، لااقل میبایست بر حداقلها به توافق برسند که این موضوع هرگز تحقق نیافته است».
وی معترف میشود که اپوزیسیون هنوز به تعریف مشخصی از «ایران» نرسیده، چراکه نتوانسته است واقعیت جامعۀ متکثر ایران و همچنین حضور عناصر منتقد و دگراندیش را بپذیرد، بنابراین نشستی که به اتحاد بیانجامد امکان پذیر نیست.
محمد صادقی؛ عضو شورای مرکزی ادوار تحکیم وحدت میگوید؛ «آنچه سبب شده تجربههای متعددی از شکست چه در گذشته و چه هم اکنون (اشاره به نشست استکهلم)، برای اپوزیسیون تکرار شود، نتیجۀ ضعف مدیریت و سوء تدبیر در جریانهای مخالف است».
وی نتیجۀ نشست استکهلم را نه تنها عدم موفقیت بلکه ناکامی دیگری برای گروههای شرکت کننده دانسته که برخلاف انتظار برگزار کنندگان، این نشست خود عاملی برای اختلاف افکنی و تشتت در میان نیروهای مخالف نظام جمهوری اسلامی شده است.
این فعال سیاسی مقیم پاریس که از شرکت در این نشست امتناع ورزیده، خواستار جمع کردن حاشیهها و پاسخ به انتقادات از سوی متولیان کنفرانس استکهلم شده است و میگوید برگزار کنندۀ این کنفرانس که یک نهاد غیر ایرانی بود، به سوالات و ابهامات افزوده و شایعات را دامن زده است.
وی میافزاید؛ درحالیکه مردم ایران نگران وقوع یک جنگ خانمانسوز هستند، این شایعه تقویت شده است که عدهای از اپوزیسیون بدنبال آلترناتیوسازی و تکرار تجربههایی نظیر افغانستان و عراق در ایران هستند.
وی ضمن انتقاد جدی به این نشست، میگوید برگزاری اینچنین نشستهایی میبایست بر اساس شفافیت که از اصول دموکراسی هست باشد و انتظار حداقلی ما از نیروهای اپوزیسیون اینست که در خصوص تصمیماتی که با سرنوشت مردم ایران گره خورده است، شفاف و بدنبال دیپلماسی سری نباشند.
محمد صادقی گفت؛ به شکل عجیبی سعی بر پنهان کردن عنوان این نشست بود، آنها موضوع نشست را هم اندیشی علمی با کارگاههای آموزشی عنوان کرده بودند که در نهایت نشست به طور دیگری برگزار شد.
وی معتقد است؛ پاسخگویی کسانی که در مورد رفع ابهامات و شایعات برآمدند نه تنها کمکی به رفع ابهامات نکرد، بلکه با طرح برخی مسایل سبب شدند که این ابهامات و نگرانیها بیشتر شود.
سعید قاسمی نژاد فعال دانشجویی که در نشست استکهلم نیز شرکت کرده است، در گفتگو با بیبیسی فارسی اینچنین تشریح میکند که؛ علیرغم برگزاری این نشستها، بین اپوزیسیون ایران تنشهای بسیاری وجود دارد و بین آنها دریای خون فاصله ایجاد شده است، بسیاری از گروهها همدیگر را کشتهاند و رفع این سوابق و کینهها نیازمند مدیریتی است که ما باید بدنبال آن باشیم.
وی میگوید؛ ضروری است در پس این نشستها لااقل کار مفیدی انجام شود و حداقل اینچنین ذهنیتی در بین مردم ایجاد شود که گروههای اپوزیسیون کاری انجام میدهند و دغدغۀ ایران دارند.
شهریار آهی؛ فعال سیاسی مخالف حکومت معتقد است؛ احزاب و ساختارهای سیاسی مخالفان حول حفظ منافع خاصی جمع میشوند که این منافع ممکن است با منافع جامعه در تضاد و یا رقابت با آن باشد.
وی تعریف اجمالی اپوزیسیون را اینچنین میداند؛ کار این گروهها این است که هرکدام در تلاش هستند تا مرکز موهومی قدرت را تسخیر و افکار و ایدهها و رهبری خود را پیش ببرند!
شهریار آهی حتی عملکرد و سوابق مخالفان را به تمسخر میگیرد و با لحن طنزآمیز میگوید؛ بسیاری از مدعیان اپوزیسیون برای تحقق دموکراسی حتی نمیتوانند مدیریت درستی بر قبیلۀ خود داشته باشند، بعضی از این قبیلهها به یکدیگر میگویند اگر ما به راهی که شما میروید بیاییم ممکن است محتاج آبی باشیم که توسط شما کنترل میشود!
این فعال سیاسی، اتحاد برای گروه های اپوزیسیون را کاری مشکل و بسیار سنگین میداند، چرا که تردیدها و عدم اعتمادها همچنان باقیست.
عبدالله مهتدی؛ دبیرکل حزب کومله کردستان، به شدت از تفرق گروههای سیاسی اپوزیسیون مینالد، وی میگوید؛ چه اتفاقی میبایست بیفتد تا اپوزیسیون اندکی هم به فکر اتحاد باشد؟
دبیر حزب کومله، اپوزیسیون ایران را دارای تاریخی پر از رقابتها و دشمنیهای شدید و مخرب توصیف مینماید، وی میگوید؛ بسیاری از کسانی که هم اکنون اختلاف نظر دارند، سایۀ همدیگر را با تیر میزدهاند! مرزبندیها و حصارکشیهای ایدئولوژیک گسترده و عدم اعتمادهایی که در طول سالیان شدت گرفته است در اپوزیسیون وجود دارد.
با جمعبندی گفتگوی شرح داده شده، گویا میبایست اینچنین استنتاج نمود که اپوزیسیون ایران حتی تا زمانیکه با مرگ سیاسی مواجه شود، قادر به ایجاد اتحاد میان خود نیست.
28 فوریه 2012