کوکار بلوچ 6/فوریه 2012
جوخه تروریسم اینبار حیلهای دیگر سوار کرده تا به زعم
خود آبروی رفته را احیاء و آب رفته را به جوی بازگرداند.
در ماههای اخیر بسیاری از مراودات و همکاریهای نزدیک گروهک جندالله با موساد، سیا، سرویس اطلاعات بریتانیا و آیاسآی (سازمان اطلاعات پاکستان) در رسانهها و مطبوعات جهان افشا گردیده است؛ و تنها همین کافی بود که نشریه معتبر آمریکایی فارین پالیسی به بازخوانی و افشای کامل چگونگی استخدام نیروهای گروهک جندالله توسط عوامل مشترک موساد و CIA بپردازد تا شبههای باقی نگذارد که ناامنیهای منطقه بلوچستان به همین چند تروریست بیابان گرد محدود نمیشود، بلکه این ماجرا سرِ دراز دارد. رشتهای که سرنخ آن ظاهراً در سرزمینهای اشغالی تلآویو به دستان «تامیر پاردو» رئیس سازمان موساد گره خورده است.
جندالله که از افشای فضاحتبار مزدوری و جیرهخواریاش از موساد و سازمانهای اطلاعاتی امنیتی غرب به تنگ آمده و آنقدر اعمال ننگین و ضد انسانی این گروه ترور برای مردم بلوچ و جهان محرز شده که حتی خود این گروهک نیز به این موضوع واقف گردیده است که انتشار تکذیبیهی گزارش فارین پالیسی بینتیجه و عبث است، طوری که پس از مدت طولانی که از عدم بروزرسانی وبلاگ جندالله میگذرد، این گروه پس از انتشار گزارش اخیر فارین پالیسی با سکوت کامل بر این موضوع دست به یک اقدام کودکانهزده و با درج یک شماره ایرانسل در وبلاگ خود میخواهد وانمود کند که آنها در بلوچستان ایران حضور دارند!
جندالله همچنین بارها گفته است که بسیاری از جوانان بلوچ برای پیوستن به این گروه اعلام آمادگی کردهاند، اما بدلیل نبود امکان ارتباطی نتوانسته اند درخواست خود را به این گروه ابراز کنند! و هم اکنون جندالله با اعلام شماره ایرانسل خود این خلاء را پر کرده است! (چه احمقانه!)
حال یک سوال: اگر تاکنون راه ارتباطی بین این جوانان بلوچ مدعی و گروه تروریست جندالله وجود نداشته پس چگونه جندالله چنین ادعایی را مطرح میکند؟ این گروه از کجا به این موضوع دست یافته که بسیاری از جوانان بلوچ حامی وی هستند؟ (بلوف ناشی از ضعف!)
اگر اینچنین میبود که جوانان بلوچ به قول جندالله شیفتهی راه و رسم عبدالمالکها و ملا ظاهرها میبودند و فوج فوج به این گروهک میپیوستند که تاکنون لشکر ابرقدرتی تشکیل میشد تا این گروهک اینچنین به دریوزگی و بدبختی نیفتد.
برهمگان واضح و عیان است که جندالله به پایان نفرتانگیز خود بسیار نزدیک گشته و مرگ را در پیشگاه خود مشاهده میکند. بیش از یک سال است که هیچ فعالیتی از این گروهک مشاهده نشده و شاخ و برگش قلع و قمع شده است، دیگر قوتی برایش باقی نمانده زیرا محکوم همگان است. تا پیش از این هر از چند گاهی بیانیههایی توخالی عرضه میکرد، حالا میبینیم به قدری ضعیف شده که وبلاگش ماهی یکبار هم بروز نمیشود. چنین گروهی که ضعف و نابودی سراسر وجودش را فراگرفته است چگونه میتواند ادعای قدرت داشته باشد؟
در هرصورت سرپوش گذاشتن بر ماهیت وجودی این گروهک که تغذیه شونده از موساد و سیا و شاخهی برون مرزی این سازمانها محسوب میشود، بینتیجه است زیرا جهان عصر جدیدی را برای سرنوشت خود رقم زده است. جهان به سوی آزادی، بیداری و دموکراسی حقیقی به پیش میرود و مردم بلوچ نیز ازین قائله مستثنی نیستند.
درود بر آزادی و ننگ بر تزویر ...