سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

سرزمینم بلوچستان

اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهان

فلسفه غرب و ایران‌زمین

 

 مطلبی در باب تاثیرات ابن‌سینا، ابن‌رشد و ابن‌خلدون  

فلسفه غرب و ایران‌زمین

غلامحسین ابراهیمی‌دینانی: در میان فلاسفه اسلامی، ابن‌سینا و
ابن‌رشد و ابن‌خلدون از موقعیت ویژه و ممتاز برخوردارند. این سه فیلسوف بزرگ بیش از
فیلسوفان دیگر در بیرون از جهان اسلام شناخته شده‌اند و آثارشان نیز مورد بحث و
بررسی قرار گرفته است.


شاید بتوان گفت میزان تاثیر و نفوذ ابن‌رشد از جهت اندازه و مقدار، بیش از ابن‌سینا و ابن‌خلدون بوده ولی از جهت دیگر فضل تقدم و سابق بودن ابن‌سینا را در این باب نمی‌توان نادیده انگاشت. آثار فلسفی و پزشکی ابن‌سینا سال‌های متمادی پیش از آنکه ابن‌رشد به شهرت دست یابد برای اندیشمندان مغرب زمین مطرح بوده است. کسانی که با تاریخ تحول فرهنگ‌ها آشنایی دارند به خوبی می‌دانند ترجمه آثار این دو فیلسوف مسلمان به زبان لاتینی، چه تاثیر تکان‌دهنده و شگفت‌انگیزی در فکر قرون وسطایی مغرب زمین داشته و تا چه اندازه اندیشمندان آن سامان را به معارضه‌جویی در برابر این جریان فکری وادار کرده است. این پدیده تاریخی که پیامدهای سخت و دشواری را نیز به دنبال داشت باعث پیدایش نوعی تحول فکری شد که می‌توان آن را به مثابه یک رنسانس فرهنگی مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. به‌طور کلی می‌توان گفت اینگونه تحولات که از طریق ترجمه آثار بزرگان اندیشه در برخی از مقاطع تاریخی در درون‌فرهنگ‌ها صورت می‌پذیرد دارای اهمیت بسیار بوده و ثمرات فراوانی را نیز به دنبال داشته است. بسیار روشن و آشکار است که متفکران مغرب زمین در برابر اندیشه‌های ابن‌رشد و ابن‌سینا موضع گرفتند و در کار معارضه‌جویی سخت و پرخاشگرانه خود از هیچ‌گونه کوشش و تلاشی دریغ نکردند. اما باید توجه داشت که اینگونه برخوردها و تعارض‌هایی که در مورد امور فکری و فرهنگی صورت می پذیرد دارای آثار سودمند بوده و موجب رشد و شکوفایی اندیشه می‌شود. این واقعیت را نیز نباید از نظر دور داشت که این تحول‌های فکری و فرهنگی به همان اندازه که منشاء آثار نیکو و سودمند واقع می‌شود و به عنوان یک علت یا عامل نیرومند مورد ارزیابی قرار می‌گیرد از جهت دیگر می‌توان آن را به عنوان یک معلول، و نتیجه‌ای که از پیامدهای یک سلسله علل و عوامل دیگر تاریخی است مورد بررسی و ارزیابی قرار داد.
از سوی دیگر اگر ترجمه‌های صورت‌گرفته از فارسی میانه ساسانیان یا از زبان پهلوی به عربی را نیز در نظر بگیریم به اهمیت این نهضت فکری بیشتر پی خواهیم برد. برای درک اهمیت این مساله به نقش بزرگ کسانی مانند ابن مقفع (۱۴۵-۱۰۶ ق) و سایر اندیشمندان بزرگ ایرانی نیز باید توجه داشت. مخاطب این ترجمه‌ها بیشتر پارسیان عرب شده بودند که در میان آنان دانستن زبان پهلوی به تدریج رو به ضعف و سستی نهاده بود. خلفای عباسی کوشش داشتند حکومت سلسله خود را در چشم همه گروه‌های موجود در آن زمان مشروع جلوه دهند. آنها برای جلب توجه بسیاری از مسلمانان، خود را از احفاد پیغمبر اسلام(ص) می‌دانستند و از سوی دیگر قادر بودند فرهنگ ساسانی را که هنوز فرهنگ مسلط توده‌های بزرگی از جمعیت ایران بود در فرهنگ غالب خود جذب کنند. کسانی که با وقایع تاریخی آشنایی دارند به هیچ‌وجه نمی‌توانند نقش مردم ایران به ویژه ساکنان خراسان بزرگ را در پیروزی عباسیان بر امویان نادیده انگارند. خلفای عباسی با انتقال مقر خلافت خود به بغداد در مرکز جمعیت بزرگی از فارسی‌زبانان قرار گرفتند که نقش اندیشه این جمعیت در شکل خلافت و نحوه حکومت آنان برای اشخاص تیزبین و هوشمند پوشیده نیست. در دوره خلافت عباسیان به همان اندازه که تفکر حکمای یونانی به جهان اسلام راه یافت، اندیشه ایرانیان که از فرهنگ باستانی آنان سرچشمه می‌گرفت نیز در میان مردم مسلمان مطرح می‌شد و مورد بررسی قرار می‌گرفت. البته درباره این مساله که آیا میان فلسفه یونانی و حکمت ایرانی چه نسبت و رابطه‌ای می‌تواند وجود داشته باشد در جای دیگر باید سخن گفت.
بسیاری از تاریخ نگاران مغرب زمین جانب‌گرایانه و بدون رعایت انصاف در تاریخ اندیشه زادگاه فلسفه را یونان دانسته و در مورد جریان اندیشه در ایران باستان و سایر تمدن‌های کهن، کمتر سخن به میان آورده‌اند. بررسی دقیق این مساله نشان می‌دهد در میان ایران و یونان نوعی دادوستد فکری و فرهنگی وجود داشته و در این داد و ستد برخی از فلاسفه یونانی با اندیشه و فرهنگ ایرانیان آشنایی داشته‌اند. برخی از محققان مغرب‌زمین به این واقعیت اعتراف کرده‌اند وقتی اسکندر مقدونی ملک داریوش و سرزمین ایران را فتح کرد همه آثار فلسفی و علمی این سرزمین بزرگ را به زبان یونانی از طریق اندیشمندان ترجمه کرد و سپس نسخه‌های اصلی این آثار را که در خزانه سلطنتی نگاهداری می‌شد به شعله‌های آتش سوزاند. او حتی کسانی را که گمان می‌رفت ممکن است چیزی از آن آثار را در دست داشته باشند به قتل رساند. البته کسانی توانستند از دست ستم اسکندر فرار کنند و در کوهستان‌ها خود را پنهان کنند. این اشخاص پس از مرگ اسکندر به خانه و کاشانه خود بازگشتند و آن بخش‌هایی از علوم و معارف را که در حافظه سپرده بودند، دوباره به قلم آوردند. اما آنچه این اشخاص از حافظه به قلم آوردند ناقص و نارسا بود زیرا بسیاری از این معارف از مخزن ذهن و خاطره آنان رفته بود و دوباره به یاد آوردن آنها میسر نمی‌شد. ابن‌خلدون (۸۰۸-۷۳۲ ق) نیز که به ظاهر و باطن تاریخ توجه داشته و حوادث آن را به گونه‌ای تحلیلی مورد بررسی قرار می‌دهد معتقد است علوم عقلی در ایران باستان اهمیت فراوان داشته و مردم این سرزمین پهناور نسبت به این علوم شیفتگی و عنایت ویژه داشته‌اند.
این اندیشمند بزرگ که در جهان اسلام نسبت به علم تاریخ و عمران بی‌بدیل شناخته می‌شود با اینکه در دانشگاه الازهر مصر درس خوانده و با زبان فارسی نیز هیچ‌گونه آشنایی نداشته در مورد ایران باستان و فرهنگ گسترده و عقلی این سرزمین به درستی سخن گفته و از روی انصاف به داوری نشسته است. او درباره سرزمین ایران و مردم ایران گفته است: «اما ایرانیان در عهد باستان بر شیوه‌ای بودند که به علوم عقلی اهمیت فراوان می‌دادند و دایره این علوم در کشور ایشان توسعه‌یافته بود زیرا دولت‌های ایشان در نهایت پهناوری و عظمت بود و در همین مورد گفته شده که این علوم پس از آنکه اسکندر، دارا را به قتل رساند و بر کشور کیانیان غلبه پیدا کرد از ایرانیان به یونانیان رسیده و این بدان جهت است که اسکندر توانست بر کتب و علوم بی‌شمار ایشان دست پیدا کند.» ابن‌خلدون براساس درک و دریافت درست و استواری که از فرهنگ و فلسفه ایران باستان دارد درباره نقش بزرگ و تعیین‌کننده مردم این سرزمین نسبت به نشر و گسترش فرهنگ اسلامی نیز سخن گفته است. او با صراحت تمام می‌گوید علما و اندیشمندان بزرگ اسلامی در رشته‌های مختلف علوم و معارف بیشتر عجم بوده‌اند و با به کار بردن واژه عجم به اندیشمندان سرزمین ایران اشاره می‌کند. او به خوبی می‌داند که حتی علم صرف و نحو عربی نیز به وسیله کسانی مانند سیبویه و ابوعلی فارسی و امثال آنان تدوین و تنظیم شده است. تردیدی نمی‌توان داشت که ابن‌خلدون در علم تاریخ و عمران دارای اندیشه‌های ژرف‌ و گسترده است و به تعصب‌های فکری و نژادی نیز نمی‌توان او را متهم ساخت. این دانشمند بزرگ نسب خود را به حضر موت از اعراب یمن می‌رساند و در سلسله نسب خود از وائل بن حجر نام می‌برد. به این ترتیب او نمی‌تواند نسبت به عجم که از آن مردم سرزمین ایران را مراد می‌کند تعصب قومی و نژادی داشته باشد.
ابن‌خلدون به عنوان یک اندیشمند بزرگ و ژرف‌نگر روی مساله فرهنگ تکیه می‌کند و تحولات فرهنگی را به گونه‌ای دقیق مورد بررسی قرار می‌دهد. در نظر او تاریخ دارای دو جنبه ظاهر و باطن است. ظاهر تاریخ اخبار ایام و اقوال و دولت‌های گذشته است. در مورد این امور، شخص جاهل نیز مانند یک عالم، می‌تواند از فهم و ادراک یکسان برخوردار شود ولی درک باطن تاریخ نیازمند نظر و تحقیق است زیرا هر یک از وقایع و حوادث به علل و اسباب خود مربوط است و کشف این روابط بدون حکمت امکان‌پذیر نخواهد بود. به این ترتیب در کشف باطن تاریخ به نوعی عقلانیت نیازمندیم و مادام که این عقلانیت تحقق نپذیرد حقایق تاریخ جلوه‌گر نخواهد شد. ابن‌خلدون در تفسیر تحولات و دگرگونی‌های فرهنگی به همین اصل تکیه می‌کند و با توجه به باطن تاریخ در جهت کشف علل آنها کوشش می‌کند. او به داد و ستد و تعامل فرهنگی باور دارد و معتقد است، تاریخ اندیشه‌ها جز کشاکش اندیشه‌ها چیز دیگری نیست. در این طرز تفکر، هر پدیده فرهنگی به یک پدیده فرهنگی دیگر وابسته است و در یک فضای خالی و بی‌محتوا رشد اندیشه امکان‌پذیر نیست و در اینجاست که ابن‌خلدون نقش عجم را در فهم و ادراک حقایق زبان وحی و گسترش فرهنگ و علوم اسلامی بیش از سایر اقوام می‌داند. در نظر او کسانی که دارای سابقه یک فرهنگ پربار و پرثمر هستند بیشتر می‌توانند به ظرافت‌ها و زاویه‌های زبان وحی راه پیدا کنند. رشد اندیشه و پیشرفت علوم و معارف تنها نتیجه امتداد یک خط افقی در تاریخ نیست بلکه رخدادهای همزمان و آنچه در یک خط عمودی تحقق می‌پذیرد نیز منشاء تحول و تکامل شناخته می‌شود. در زمانی که ما زندگی می‌کنیم، فرآیند اصلاح نژاد مساله‌ای است که مطرح شده و این پدیده زیستی براساس موازین زیست‌شناسی، دوران آغازین خود را می‌گذراند. اما فرآیند اصلاح فکر و رشد اندیشه قرن‌های متمادی است که آغاز شده و همچنان به سیر و حرکت خود ادامه می‌دهد. البته به این مساله نیز باید توجه داشت که هر نوع تلقیح و جفت‌گیری فرهنگی می‌تواند به پیدایش یک نوزاد فرهنگی منتهی شود که روبه‌رو شدن با آن چندان آسان نیست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد