سرزمینم بلوچستان
اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهانسرزمینم بلوچستان
اخبار بلوچستان,فرهنگ بلوچستان,تاریخ بلوچستان و جهانچشم انداز دموکراسی،در گفتگو با ناصربلیده ای سخنگوی حزب مردم بلوچ
چشم انداز دموکراسی،در گفتگو با ناصربلیده ای سخنگوی حزب مردم بلوچ
گفتگوی ناصر بلیده ای با تلویزیون تیشک
مجری تلویزیون تیشک؛ در ایران، در جامعه ای که همه بخش های آن وابسته به دولت است، چگونه می توان به تحقق آزادی کمک کرد؟
ناصر بلیده ای؛ در یک جامعه دموکراتیک انستیتوها و موسسات نقش ایفا می کنند، گروهها و علاقه مندی های مختلف یک جامعه دموکراتیک را می سازند، آزادی بیان و آزادی رسانه ها مسئله ای مهم است...
میرسوبان: آقای بلیده ای شما حقیقتا به مشارکت گروههای مختلف و علاقه مندی های مختلف اعتقاد دارید؟ یا اینگونه شعارها از سوی شما فقط نوعی عوام فریبی سیاسی محسوب می شود؟
شما حتی بخش های دیگر اپوزیسیون هم قطار خود را در کنار خود تحمل نمی کنید و بارها و بارها، زرمبش و جبهه متحد را نه آنکه با تندی و تیزی خود کوفته اید که به تخریب دست زده اید و فارغ از اخلاق دیپلماتیک بر همگان تاخته اید.
ناصر بلیده ای؛ وظیفه یک خبرنگار در ایران این است که همه مسایل از جمله مسایل اقتصادی، دولتی و جریان هایی که مسایل عمده ای را مطرح می کنند در نظر داشته باشد و نکات مثبت و منفی آنها را بیان کند.
میرسوبان: جناب ناصر بلیده ای چرا تا این حد سردرگم و در رفتار و گفتار متناقض هستید؟ شما تاکنون از مخالفان اصلی گردش آزاد اطلاعات بوده و هستید، هر شخصی با یک نگاه کوتاه به سایت استمان پی خواهد برد که با یک جریان خشک نامنعطف و با یک راه یکطرفه منتهی به بن بست مواجه است که یگانه هدفش سیاه نمایی و تزریق اوهام تشتت و ناآرامی در بلوچستان است، با این اوصاف آیا رسالت صداقت در اطلاع رسانی در مورد حزب مردم بلوچستان صدق خواهد کرد؟
آقای بلیده ای در پاسخ به سوال مجری تلویزیون تیشک در رابطه با نحوه آرایش نیروهای سیاسی و وضعیت دموکراسی در ایران می گوید؛
ناصر بلیده ای؛ روشنفکرانی که هم زمان شاه و هم زمان انقلاب به قدرت رسیدند و بر علیه دیکتاتوری مبارزه کردند، همه این نیروها معتقدند که دموکراسی برای مردم ایران هنوز زود است (!!) و اگر دموکراسی می خواهند یک دموکراسی نیم بند می خواهند، روشنفکران سالیان سال است این مسئله را مطرح می کنند که مردم ایران آمادگی دموکراسی را ندارند (!!).
مجری؛ اینکه مردم ایران آمادگی دموکراسی را ندارند از کجا نشات می گیرد؟
ناصر بلیده ای؛ چون بسیاری از مردم ایران و یا نیروهای سیاسی مقداری دموکرات هستند و برخی مصالح اجتماعی موجود در ایران چنین ایجاب می کند که شرایط تغییر نکند..
مجری؛ پس با این حال می بایست بخشی از نیروهای سیاسی را از لیست خارج کنیم.. کسانی که می گویند دموکراسی برای ایران زود هست (که ناصر بلیده ای نیز چنین می گوید) پس خودشان به دموکراسی اعتقادی ندارند..!! (خود مجری در واقع صحبت های ناصر بلیده ای را زیر سوال می برد!!)
ناصر بلیده ای؛ همه ملت ها استعداد دموکراسی دارند (همه ملت ها بجز مردم ایران!!) ، مردم که در قدرت نمی آیند، سیاسیون و احزاب هستند که باید استعداد دموکراسی را داشته باشند، کسانی که هدفشان قدرت سیاسی هست، بجای اینکه اصل و روان مردم باشند برای اجرای دموکراسی و حقوق آنها و حاکمیت آنها، حاکمیت گروهی، شخصی و فردی خودشان را می خواهند (!!). مثلا می خواهند از زبان استفاده کنند که مثلا بگویند ما زبان فارسی می خواهیم که فارس ها را در برابر بقیه قرار بدهند، مسئله مذهب را استفاده می کنند، شیعه و سنی را مطرح می کنند، مسئله طبقاتی را مطرح می کنند، ایدئولوژی سوسیالیسم را استفاده می کنند که قدرت بگیرند.. (چرا ناصر بلیده ای نمی گوید حزب مردم نیز یک مثال بارز در این زمینه هاست؟!)
جامعه ایران همیشه مقداری دموکرات بوده اند و دموکرات کامل نیستند، و زمانی که مقداری دموکرات باشند مانند آب آلوده ای هستند که.. (توهین آشکار به 70 میلیون ایرانی؟!)
میرسوبان: آنگاه که چند وبلاگنویس مستقل از میان توده های مردم بلوچ که صادقانه و بدور از ریاکاری های حزبی، تراوشات ذهنی خود را در فضای وب می نگارند، بخوبی موید اینست که چگونه خودآگاهی و راهی که عامه مردم بلوچ را از جریان حزبی شما سوا کرده است خواب از چشمان بدعت گزاران BPP ربوده است. و با لحاظ اینکه این اشخاص مستقل بلوچ که در فضای مجازی حضور دارند، در محیط واقعی بلوچستان نیز زندگی میکنند و در متن مردم و با شرایط ملموس جامعه بلوچ در ارتباط هستند و دریافته اند که سیاست های جنابعالی و همفکرانتان قابل تعمیم و وصله بر جامعه بلوچستان نیست، برنامه حزبی شما را به نقد کشیده اند، اما اپوزیسیون هرگز نتوانسته است افکار و باورهای جاری بلوچستان را دریابد و درک واقع بینانه ای از آن ارائه دهد.
وااسفا بر آن دموکراسی که قلم های نقد را به زیر کشد و اشخاص مستقل را به ترور شخصیت محکوم گرداند، دموکراسی ای که تنها چهره ای تنفرآمیز از خود نشان دهد و حتی عاجز از آن باشد که نقابی بر سیاهی خود بگذارد..
جناب ناصر بلیده ای چگونه ملت هند که به قول شما 300 میلیون بیسواد دارد که هنوز شناسنامه هم ندارند استحقاق دموکراسی را دارند و کسی هم آنها را زیر سوال نمی برد و بقول شما دموکراسی در آنجا دارد جریان دارد اما شعور و خرد مردم فهمیده و آگاه ایران را بی پروایانه زیر سوال می برید؟
آقای ناصر بلیده ای! چه کسی تاکنون بر طبل زبان و مذهب و ملیت کوبیده است و چه کسی در کوس دموکراسی حزبی خود نواخته است؟ براستی چه کسانی بیش از سه دهه است که تلاش می کنند اختلافات مذهبی و قومی را برجسته سازی کنند و حتی دست به دامان تروریست هایی چون جندالله نیز شده اند؟ چه کسانی سالهاست که از مسایل اجتماعی درون جامعه بلوچستان در جهت منافع جناحی خود بهره برداری می کنند؟ چه کسانی سوسیالیسم را دستاویز قرار داده اند تا قدرت کسب کنند و برای سخنرانی در جمع اروپایی ها چیزی برای گفتن داشته باشند؟
مجری؛ پس با این حال هیچ وقت به دموکراسی نخواهیم رسید..!
ناصر بلیده ای؛ با مقداری دموکراسی نمی شود به دموکراسی رسید..
مجری؛ پس با این حال در ایران هیچوقت به دموکراسی نخواهیم رسید چون همه مردم ایران مقداری دموکرات هستند..!
ناصر بلیده ای؛ ما امیدواریم که مردم ایران به این نتیجه برسند..(؟!)
میرسوبان: جناب ناصر بلیده ای! که خود را در جایگاه سخنگوی یک حزب سیاسی معرفی می کنید، آیا هیچوقت به این موضوع نیاندیشیده اید که همه ملت ها شایسته احترام هستند؟ چگونه به خود اجازه می دهید مردم ایران را ملتی عقب مانده که حتی لیاقت دموکراسی را ندارند خطاب بکنید؟ به گمانم از دموکراسی دیگری که مردم ایران تجربه نکرده باشند سخن می گویید، به گمانم دموکراسی در ادبیات حزبی شما همان است که بی شرمانه و گستاخانه مردم ایران را به آب آلوده ای تشبیه کنید..
کسانی که وقاحت را تا به این حد رسانده اند آیا سکوت بر ایشان خیانت به ملت ایران نیست؟
میرسوبان: سخنگوی یک حزب و یک گروه و سازمان همیشه در چارچوب سیاست های تعیین شده تشکیلاتی خود حرکت خواهد کرد و مسلماً آقای بلیده ای نیز تنها عقاید شخصی خود را مطرح نکرده و بلکه سخن او سخن حزب اوست. با این حال قضاوت مردم ایران درباره ایشان و اپوزیسیون، دوستان و همفکران وی چه باید باشد؟؟
جناب ناصر بلیده ای نمی خواهم متاثر از ادبیات وقیحانه و توهین آمیز شما به سخنانتان واکنش نشان دهم، اما نهایتا به این نتیجه دست یافتم که آلودگی در واقع افکار، اهداف و نظریات شما و سرتاسر ساختار اپوزیسیون را چنان فراگرفته که اینگونه بی واهمه و بی ملاحظه یک ملت 70 میلیونی را به سخره گیرید و جملاتی ناپسند را به آنان نسبت دهید.
جای تاسف است که اوهام و تخیلات سیاسی چنان اپوزیسیون را فریفته که هنوز پس از سه دهه خود را به خواب زده است، سرطان بی خردی آنچنان پیکر پوسیده اپوزیسیون را در هم تنیده که حتی امیدی برای علاج باقی نگذاشته است، آیا اینگونه سخنان توهین آمیز و گستاخانه جز اینست که آلودگی و راکد ماندن افکار اپوزیسیون در طی سه دهه آن را بدین جا کشانده است؟
