طی سالیان اخیر بحثی در جغرافیای شرق جهان در گرفته مبنی بر اینکه دولت های خاورمیانه نیاز به اصلاحات دارد و اکنون با موج بیداری ملت های عربی و "بهار عربی" ، حکومت های برخاسته از مردم و جنبش های نوظهور مترقی خواه، راهبرد جدید سیاست خود را بر آن بنا گذاشته و مقرر داشته اند تا خود ابتکار عمل را در دست گیرند و اساس اصلاحات را بر دموکراتیزه کردن سیستم های سیاسی تجدید بنا نمایند.
ایران کجاست؟ ایرانی کیست؟ چه مناطقی را ایران گویند؟در گذار از تاریخ، نقاط بسیاری را جزئی از خاک ایران می بینیم .
اما ایران امروز را کجا بدانیم ؟
آیا مرز های ایران را به درستی کشیده اند؟
ایران دیروز تا کجا بود ؟
چه کسانی روی این کره ی خاکی می توانند ادعای ایرانی بودن کنند؟
ایران کجاست و ایرانی کیست؟
بوذرجمهر پرخیده
مقاله ارسالی توسط ناهید بلوچزهی
اینکه «ایران کجاست و ایرانی کیست؟»، پرسشی بس ژرف و پاسخ به آن دشوار است. بسیاری از بزرگان و اندیشمندان گذشته و اکنون نیز، با آنکه در پی این پرسش، همه نوشته ها و گفته ها در باره ایران و تاریخ پرفراز و نشیب آن را زیر و رو کرده اند، ولی هرچه بیشتر جسته اند، کمتر یافته اند. و شگفت است که همه آنها می دانسته اند و می دانند که یافتن پاسخ برای این پرسش همانا برابر است با یافتن راه های پیشرفت و سربلندی ایران و ایرانیان، پیدا کردن شیوه رفتن تا بلندای سرافرازی و شکوه برای این سرزمین اهورایی و مردم آن. بی گمان، با نگاه به تاریخ و دیدن نمونه های بی شمار، به دست آوردن این بزرگی دور از اندیشه نبوده و نیست، چرا که ایرانی آن را بارها آزموده و با آن زندگی کرده است. ایرانی از تاریخ آموخته است که چگونه در چهارراه پر از آشوب جهان به درستی و خوبی خود را از آسیب ها و آزارها برهاند، و تندرست و شاد بزید. ایرانی آموخته چگونه آنچه را می خواهد، به دست آورد. ایرانی آموخته چگونه با بیداد، ناراستی و ناپاکی برزمد؛ فردوسی از زبان رستم می گوید:« زمین را سراسر همه گشته ام/ بسی شاه بیدادگر کشته ام».
ادامه مطلب ...
در استان سیتان و بلوچستان جوانان زیادی از قشر تحصیل کرده وجود دارد که بیشتر این جوانان از قوم قیور بلوچ است .توانایی های آنان به قدری زیاد است که جلب توجه بیشتر مسئولین استان سیستان و بلوچستان به آن معطوف شده است .در واقع شکوفایی در ایشان چنان جلوه نموده که کمتر کسی از صاحب منصبان میتواند آنرا نادیده بگیرد .
مقاله ارسالی توسط نوهان بلوچ
ایران کجاست ایرانی کیست ؟
ناصر بلیده ای
تصویر متعارف از ایران و ایرانی تصویری نهایتا سیاسی است، که در زمان رضاشاه توسط دولت ایران با همکاران روشنفکران و فرهنگیانی که معتقد به یک جامعه یکدست بر مبنای زبان، تاریخ، سرزمین، مذهب و نژاد مشترک بودند و هستند ایجاد شده است.
این تفکر در بین مردم فارسی زبان توده ای شده است. و همچنان تقویت میشود. طبق این تصویر ایرانی کسی است که فارس و شیعه باشد و اگر شیعه نیست حتما باید فارس باشد. این تفکر ایده ای فاشیستی است که اجرای آن نظامی استبدادی را طلب می کند.
مقاله ارسالی توسط نوهان بلوچ
آیدین تبریزی ایمیل نویسنده: aydin.tabrizi@gmail.com
در تعریف ملت دیدگاههای مختلفی تاکنون ارائه شده است. دیدگاه اول ملت را با دولت تعریف می کند. یعنی به تناظر یک به یک ملت-دولت (nation-state) معتقد است. یعنی هر ملتی را با دولت تعریف می کند لذا نتیجه می گیرد که چون در ایران فقط یک دولت وجود دارد، پس فقط یک ملت وجود دارد و آن «ملت ایران» است. اما این طرز تفکر در درون خود متناقض است. زیرا هرگاه یک کشوری توسط کشوری دیگر اشغال شود و دولت آن را برچیند، دیگر آن ملت بکلی از معنا تهی می شود! مثلا فرض کنیم که روسیه ایران را اشغال کند و آن را ضمیمه خاک خود اعلام کند، در آن صورت بنا به گفته طرفداران این نظریه، به همین سادگی «ملت ایران» از معنا تهی می شود و ما تبدیل به قومی یا اقوامی در درون «ملت روسیه» می شویم!
سعید ارباب شیرانی و خسرو خسروی
1) بلوچستان بزرگ
2) بلوچستان ایران
تعداد کل بلوچ های بلوچستان (در افغانستان و ایران و پاکستان) و شیخ نشین های خلیج فارس و مناطق دیگر آسیا و افریقا را به تفاوت میان 3 تا 5 میلیون نفر تخمین می زنند. تاریخ آنها، تا زمانی که در قرن سیزدهم/ نوزدهم به تاریخ استعمار غرب پیوند می خورد، چندان روشن نیست. از آن زمان به بعد مطالب فراوانی، بویژه به زبان انگلیسی و نیز به فارسی و چند زبان اروپایی و زبانهای محلی، در بارۀ آنها نوشته شده است. ولی تاکنون کوششی در جهت تألیف و تفسیر تمام مواد موجود به عمل نیامده است.
ساکت وآرام داشتیم به درس گوش می دادیم که صدای تق، تق
درحواس همه را پرت کرد.آقای معلم نگاهی به در کرد و گفت:
- بفرمایید
بعد از بفرما گفتن آقای معلم در باز شد و یک مرد جوان به همراه مدیر دبستان وارد کلاس شد همهمه و وز وز زنبور مانند بچه ها شروع شد، که هر کسی برای خودش حرف می زد که با چشم غره های آقای مدیر پایان یافت.مرد جوان بعد از کلی خوش و بش و مهد کودک بازی در آوردن و ناز کردن و بوسیدن بعضی از بچه ها بالاخره گفت که از طرف سازمان یونیسف آمده است . بعد از آن قصدش را از آمدن به این دبستان روشن کرد این که سازمانشان می خواهد تعداد زیادی کفش را به دانش آموزان نیازمند اهداء کند . بعد از پایان حرف هایش گفت :
- آنهایی که پدرهایشان کشاورز هستند دست های خود را بلند کنند.