نقش هایی از آرزوهای زنان بلوچ
روزنامه اعتماد،:سوزن دوزان بلوچ نقشه هایی را که سینه به
سینه از پیشینیان خود آموخته اند و در ذهن ثبت کرده اند، با نخ و سوزن بر پارچه یی
که تار و پود آن مشخص باشد، طرح می زنند. نقش هایی که در بلوچ دوزی به کار می رود
کلاً هندسی و با استفاده از خطوط صاف اند و هیچ گونه انحنایی در آنها دیده نمی شود.
طرح اولیه نقشه روی پارچه تنها به وسیله نخ و سوزن و با شمارش تعداد تارها و پودها
برای درآوردن نقش های مورد نظر انجام می شود. پس از آنکه طرح اولیه زده شد، یک دور
دیگر روی آن دوخته می شود تا جاهای خالی میان دوخت های قبلی پر و خط زمینه پررنگ
شود. بعد از آن داخل نقشه ها با نخ های رنگی پر می شود. انواع دوخت از لحاظ کیفیت،
نحوه و ظرافت دوخت به ظریف دوزی و پریوار(پلیوار)دوزی تقسیم می شود. درحال حاضر به
دلیل پایین بودن قدرت خرید، ظریف دوزی جامه های زنانه بلوچی، به دو صورت پرکار و کم
کار دوخته می شود، بدین ترتیب که تمام سطح قسمت هایی از جامه که سوزن دوزی می شود و
شرح آن در بالاآمده است، در پرکار دوخته می شود درحالی که در کم کار تنها حاشیه ها
دوخته می شود و بخشی از قسمت میانی این سطح دوخته نمی شود که در آن بخش ها خود
پارچه دیده می شود.
رنگ های اصلی که در گذشته در سوزن دوزی این منطقه به کار می رفته است، عبارت بودند از سفید، سیاه، سهر (سرخ)، سبز (آبی)، شونز (سبز) و نارنجی. معمولاً از نخ های ابریشم استفاده می شد و استفاده از نخ های دمسه فرانسوی نیز معمول بود. در آن زمان جامه های محلی زنانه بلوچی، جلد قرآن، سرمه دان و کلاه سوزن دوزی می شد. قسمت هایی از جامه های زنانه بلوچ، جامگ، که سوزن دوزی می شود عبارت است از پیش سینه پیراهن، که به آن جیگ یا زیگ می گویند، جیب بزرگی از زیر کمر تا لبه دامن که به آن گومتان (یا گوپتان) می گویند و دو سر آستین به اسم آستینگ. علاوه بر این روی درزهای جامگ شیرازه دوزی می شود و حاشیه دامن نواری گلدوزی شده است به اسم پیت. همچنین دور قسمت انتهایی پاچه شلوار نیز سوزن دوزی می شود.
از سال 1358سازمان صنایع دستی، بلوچ دوزی بر تعدادی اقلام کاربردی را طراحی کرد، از جمله رومیزی 18 نفره، دستمال سفره، مانتو، پانچو و کوسن. رنگ های مورد استفاده در این هنر هم به مرور زمان با تناسب سلایق بازار تغییر کرده است. اسلام کاظمیه در سفرنامه خود با عنوان «جای پای اسکندر» که در سال 1350 به چاپ رسیده است، می نویسد: «گلدوزی زن بلوچ، تازگی در تهران سخت باب شده است. زنان «های سوسایتی» به تقلیدی سر و دست می شکنند برای یک پیرهن یا سفره دست دوزی، که اسمش را گذاشته اند «بلوچی دوزی» و قیمت گرانی در راه این کار می دهند. باسلیقه ترین دست دوزها ساکن دهکده های قاسم آباد، گوپچ و اسپکه هستند. از تهران سفارش پشت سفارش می رسد. اما هوس زن تهرانی کار را خراب کرده است. از تهران نخ رنگی و نقشه دانه دوزی ماشینی فرنگ را که فراوان است، می فرستند و بلوچ را در برابر مزد ناچیزشان وادار به دوختن آن می کنند. دیری نخواهد گذشت که اصالت این هنر بومی، و رنگ و طرح اعجاب انگیزش از میان می رود.»
در کتاب سیری در صنایع دستی ایران چاپ سال 1356آمده است: «اگرچه سوزن دوزی هنر خانگی بسیار کهنی است، در سال های اخیر ترکیبات رنگی سوزن دوزی دگرگونی پذیرفته است. زنان سوزن دوز ناگزیر شده اند رنگ های نامانوس تازه یی را بپذیرند و برخی از آنها که نمی دانند این رنگ ها را چگونه به کار ببرند، ذوق تناسب و هماهنگی را در فن خود از دست داده اند.» این امر اکنون نیز صادق است. چنان که در بیشتر سفارش هایی که اکنون به زنان قاسم آباد داده می شود، کاربرد رنگ های سبز پسته یی، زرد لیمویی، قهوه یی های کمرنگ و پررنگ، صورتی، صورتی کدر و بنفش درخواست می شود. متاسفانه، نخ هایی که اکنون استفاده می شود، از کیفیت جنس و رنگ بالایی برخوردار نیستند و حتی رنگ های اصلی (سرخ، نارنجی، سبز و...) نیز به شفافیت گذشته نیستند.
نقش های سوزن دوزی تماماً هندسی اند و هیچ گونه انحنایی ندارند. فرم هایی بسیار بدیع دارند و نام هایشان بسیار اصیل است: نام هایی مانند طائوس (طاووس)، مروارید، چارچموک (چهارچشم)، بن تاس، پنچ پلنگ (پنجه پلنگ) و گل سهر (گل سرخ). برخلاف سایر هنرهای بومی که از طبیعت و زندگی بومی آن مردمان نشات می گیرد، نقش های سوزن دوزی بلوچ را چیزهایی تشکیل می دهند که به نظر می رسد آرزوها و رویاهای دوزندگان آن باشد و نه جزیی از زندگی بومی آنها. برعکس، نقش هایی چون نخل و بز که جزیی از زندگی آنهاست، اصلاً دیده نمی شود.